“امید اجتماعی نتیجه احقاق حقوق شهروندی” عنوان سخنرانی شهیندخت مولاوردی در دومین روز همایش علمی امید اجتماعی در ایران بود.
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهوری در امور حقوق شهروندی اولین سخنران روز دوم اولین همایش علمی امید اجتماعی در ایران بود.
مولاوردی ضمن اشاره به جهانی بودن بحران ناامیدی، تاکید داشت راهکار تحقق امید اجتماعی بر رعایت حقوق شهروندی خواهد بود. در همین راستا چهار راهکار پیشنهادی خود برای اجرای منشور حقوق شهروندی درایران را ارائه داد.
در ادامه متن سخنان ایشان با عنوان “امید اجتماعی نتیجه احقاق حقوق شهروندی” در همایش امید اجتماعی را ملاحظه می فرمایید:
می بایست در ابتدای بحث از موسسه رحمان به عنوان یکی از ستون های جامعه مدتی تشکر کرد که مسئله امید را موضوع فعالیت های خود قرار داده است. اما برای بحث در خصوص امید اجتماعی بایستی چند مسئله را مورد توجه قرار داد. چیستی امید؟ چیستی وضعیت موجود؟ آسیب های اجتماعی مرتبط؟ و چیستی راهکارهای ارتقای امید اجتماعی؟ از این دست مسائل است.
در انیجا ما چارچوب بحث امید اجتماعی را ظرفیت هایی که در منشور حقوق شهروندی وجود دارد قرار می دهیم. باید گفت بحران ناامیدی امروز یک بحران جهانی محسوب می شود. به جز چند کشور اروپایی، آمریکای شمابی و امریکای لاتین، سایر کشورهای کمابیش با بحران ناامیدی مواجه هستند. خصوصا در سرزمین هایی که مسئله حقوق شهروندی دچار چالش هایی است، چنان که گویی در این کشورهای به آینده انسان ها امیدی نیست! حقیقت آن هست که حقوق شهروندی بدون امید اجتماعی محقق نخواهد شد و زمانی که در جامعه ای شهروندانش از حقوق خود برخوردار نباشند، امیدوار نیز نخواهند بود.
اما اگر بخواهیم از ظرفیت موجود برای ارتقای امید اجتماعی بهره ببریم باید چند قدم را برداشت. در ادامه توضیح این گام ها می پردازم:
1- زمانی که از امید سخن می رود، باید مشخص کنیم دقیقا از چه سخن می گوییم؟ آیا از گونه خاصی احساس سخن گفته می شود؟ رونالد آرنسون معتقد است امید یک اساس اجتماعی و یک کنش اجتماعی است، امیدوار بودن رابطه قدرتمندی با اجتماع انسانی دارد.
امید یک ارزش است به همین دلیل کلارک می گوید مهم نیست یک وضعیت تا چه اندازه بغرنج است مهم این است که امید در هرشرایطی وجود دارد. امید سبب کنش گری و فعال بودن انسان ها برای حقوق شهروندی محقق می شود. امید باید کارکرد گرا و پراگماتیست بوده با چشم اندازی قابل تغییر و تصحیح
2- در گام دوم ما باید نوع گفتمان مان را برای کسب حقوق شهروندی تغییر دهیم. به جای تن دادن به تهدیداتی که وجود دارد باید از فرصت هایی که برای رعایت حقوق شهوروندی وجود دارد صحبت کرد، همانطور که یکی از اهداف حقوق شهروندی تصویر آرمان شهر از حقوق شهروندی است. نگاه حقوق شهروندی برخوردی تهاجمی با سیستمی است که حقوقمان را تقض می کند. در قدم دوم براین نکته تاکید می شود که نوع گفتمان درحوزه حقوق شهروندی را تغییر دهیم.
3- قدم سوم با آموزش و ترویج حقوق شهروندی به احیای حقوق شهروندی در جامعه کمک می شود زیرا با آگاهی امیدواری به زندگی افراد برمی گردد. اگر شهروندان ندانند هر چالشی راه حلی دارد بیشتر احساس ناامنی می کنند و نتیجه آن افزایش ناامیدی بوده و مجموعه انسان های ناامید، یاس اجتماعی را در جامعه حاکم می کند.
4- به همان میزان که با اشکال و ناقضین برخورد می شود دستاوردها را نیز نشان دهیم. به بیان دیگر تنها به قربانیان نقض حقوق شهروندی توجه نکنیم و به قهرمانان حقوق شهروندی نیز توجه داشته باَشیم.
در همین راستا رونمایی از منشور حقوق شهروندی که یک ظرفیت آرزومندی بعد از تاریخ مبارزات طولانی و مشروطه خواهی و مبارزات دیگر است که پیش نویس آن در 100 روز ابتدایی دولت یازدهم و در تاریخ 29 آذر سال 95 به شکل امروزی یک ظرفیت برای مطالبه گری گروههای مختلف مانند گروههای در حاشیه مانند زنان، جوانان و اقوام است.
دولت متعهد به احقاق حقوق شهروندی است به ویژه بعد از اولین سالگرد حقوق شهروندی نشان داده شده که انتظارات جامعه نسبت به آن بالا رفته و این نشان از پویایی جامعه برای مطالبه گری است. و این مساله وجود دارد که در شرایطی که در حال حاضر قرار داریم و جوامع مختلف ویژگی ها و ظرفیت های جامعه را برمی شمارند و در این شرایط منشور حقوق شهروندی یک ظرفیت برای تحقق این ظرفیت هاست. تحقق این وضعیت نیاز به وجود شهروندان فعال که کنش گری آگاهانه داشته و ساختارهای تبعیض آمیز را بررسی کرده و برای اصلاح آن تلاش می کنند نه شهروندان بی عملی که هیچ فعالیتی ندارند. باید به تقویت مشارکت اجتماعی توجه داشته باشیم از جمله از راه ترویج گفتگوی جمعی.
این گونه همایش ها برای آگاهی جمعی می تواند برای دولت هم جهت برنامه ریزی درست کمک کننده باشد.
دکتر فراستخواه در مقاله ای عنوان کردند، ما امید را در مقابل درماندگی آموخته شده داریم که نهادهایی مانند خانواده، سیستم آموزش و پرورش و نهادهای دولتی که مدام نتوانستن را القا می کنند به جز زمانی که در دوره ای شعار ما می توانیم گفته شد اما همه ما نتایج آن را دیدیم. ما احساس توانمندی آموخته شده را نداریم و باید این مساله را در نظر داشته باشیم امید از طریق تعاملات اجتماعی برطرف می شود. مهمترین شکاف، شکاف دولت ملت است که فرصت برای بررسی این شکاف نیست و این بحث ها برای تعمیر این شکاف ها باید باشد نه تعمیق آنها.
مساله دیگر تعارض نخبگان است که می تواند منشا ناامیدی باشد در مقابل این مساله دیدگاههای داریم که می توانیم در راستای امیدواری از آنها استفاده کنیم.
در پایان این نکته لازم به یادآوری است که سوسوهای امید اجتماعی در جامعه ما وجود دارد مانند فرهنگ ایرانی که از طریق آن می توانیم امیدواری را در جامعه زنده کنیم. در آموزه های دینی و ادبیات نیز ما موارردی درباره امیدواری داریم. بنابراین روح امیدواری در ایران در جریان است و در شهروندان امیداوری به آینده موج می زند. به طور مثال ما در انتخابات نشاط اجتماعی را می بینیم و برای رسیدن به امید اجتماعی باید این راهکارها را در نظر داشته باشیم.