جوانان و جوانی در ایران
در حالی که سالهاست شنیده میشود که ساختار سنی کشور جوان است و بر جوانگرایی در عرصههای مدیریتی تأکید میشود و در حالیکه بنا بر تعاریف موجود، بازه سنی جوانی تقریبا 18 تا 35 سال گفته میشود، باز هم به سختی میتوان شاهد حضور جوانان در عرصههای مدیریتی بود. در کشور فرانسه رئیس جمهور 39 ساله بر مسند قدرت مینشنید و در ایران پس از تلاشها و چانهزنیها در بهترین حالت، تنها یکی از 18 وزیر کابینه کنونی از میان جوانان انتخاب میشود.
چه تغییراتی رخ داده که در جامعهای که اوایل انقلاب جوانان با سن پایینعهدهدار مسئولیتهای استراتژیک بودند و فرماندهی و راهبری بسیاری از مناصب را بر عهده داشتند اکنون گهگاه که فردی در سنین 40- 45 سال به مسئولیتی گماشته میشود از جوانگرایی صحبت میشود.
آیا جوانان تغییر کردهاند یا نگرش جامعه به جوانان؟
در مرکز پژوهشهای مجلس از سال 1374 گزارشهایی مبتنی بر توجه به وضعیت جوانان و بیم و امیدهای آینده آنان موجود است. با اینحال پس از 22 سال و با نگاهی به بازنمایی فرهنگ عامه و رسانه از جوانان هنوز مشخص نیست سیاستگذار آنها را فرصت میداند یا تهدید.
جدا از عرصههای سیاسی و در عرصه اجتماعی همچنان جوانی و جاهلی، جوانی و خامی، سبکسری و بیمسئولیتی و فاصله از واقعیات در ادبیات جامعه کاربرد دارد. اما در عین حال تناقضی هم وجود دارد و آن اینکه علیرغم جایگاه نه چندان مطلوب جوانان گویا در عرصه اجتماعی، جوانی آرمانی است که همه آن را میجویند تا دست کم در ظاهر خود به آن تداوم بخشند.
آیا جوانان در سالهای اخیر به اندازه کافی در مسیری متناسب با نقشهای نهادینه شده بزرگسالی نبودهاند که از بازی در میدان عمل به دور ماندهاند؟
نظر و خواست آنان چیست؟ آیا از وضعیت اجتماعی اقتصادی و فرهنگی خود رضایت دارند؟ خواستههای جوانان از دید خودشان چه بوده و چه اولویتهایی در زندگی داشته و دارند؟
نتایج به دست آمده از پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان ایران در سال 83 بیانگر این است که “تحصیلات و اشتغال، ثروتمندشدن و کسب مهارت و با فاصله زیاد تشکیل خانواده، اهداف و خواستههای اولویتدار جوانان را تشکیل میدهند.” آمار و تحقیقات جدیدتر چه میگویند؟ سیاستگذاران برای این خواستها چه اندیشیدهاند و جوانان در دستیابی به این اولویتها چقدر کامیاب بودهاند؟
چیزی که در مورد جوانان امروزی بسیار میشنویم این است که دوره جوانیشان طولانی شده. در گذشته، درسنین پایین جوانی، افراد مشغول به کار میشدند و مسئولیت میپذیرفتند. اکنون چه وضعیتی دارند؟ آیا جامعه شرایط را برای جوانان فراهم نکرده یا جوانان نگرشی متفاوت به زندگی پیدا کردهاند؟
به نظر میرسد به طور کلی جوانان در پی تجربه شکلهای جدیدی از سبک زندگی هستند، هرچند که ساختار هنوز تمایل به اشکال گذشته دارد.
به نظر میرسد که الگوگیری و رجوع به گروههای مرجع با گذشته تفاوت دارد و دیگر چون گذشته مسیر زندگی جوانان را روشن نمیکند و گویا مسیر خطی و امنی پیش روی جوانان نیست. چندبُعدیشدن مسائل جوانان سبب شده که نظریهپردازی در این زمینه به راحتی صورت نپذیرد.
روشن شدن برخی ابهامات و ایضاح برخی پرسشها به فهم بهتر ما از مسئله کمک خواهد کرد؛ اینکه جوانی یک مرحله از زندگی است یا یک مقوله اجتماعی است شامل نقشهای ثابتی که انتظار میرود در شرایط خاص ایفا شود؛ اینکه آیا جوانی یک محدوده سنی است یا نوعی نگرش ذهنی؛ آیا جوانی واقعیتی اجتماعی است یا نمادی از آزادی عمل و انتخاب ، نمادی از انرژی و نشاط و ریسکپذیری در تغییر؟ اگر اینهاست، چرا به نظر میرسد در ایران افرادی که در بازه سنی جوانی قرار میگیرند در شرایط نامطلوبی از ویژگیهای نمادین فوق هستند؟
مؤسسه رحمان در نظر دارد در مجموعه نشستهای پیش رو، از مهرماه تا اسفند به بحث پیرامون موضوع “جوانان و جوانی در ایران” بپردازد. مفهوم جوانی، الگوهای خانواده و تنهازیستی جوانان، سبک زندگی جوانان و مؤلفههای فرهنگی ایرانی، فراغت حقیقی و مجازی، طولانی شدن دوره آموزش و مهارت و تأثیر آن بر اشتغال، سلامت و انحراف جوانان و نیز سیاستگذاری در حوزه جوانان از محورهایی است که تمایل داریم در نشستهای آینده به بحث بگذاریم.
نشستهای ماهانه رحمان سعی دارد برای علاقمندان فضایی را فراهم کند تا با بحث پیرامون زوایای کمتر دیده شده مسائل و گاه تکمیل سویههایی ناقص از تحلیل پدیدههای اجتماعی، به فهم بهتری از جامعه دست پیدا کنیم.
حضور علاقمندان در جلسات موجب غنای مباحث خواهد بود.