نشست “مدیریت بدن؛ پرسشهایی پیرامون دغدغه بدن در جامعه ما” 30 آبان ماه 1396 به همت مؤسسه رحمان و با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
این برنامه با نمایش مستند “دماغ به سبک ایرانی” ساخته مهرداد اسکویی مستندساز برجسته کشورمان آغاز شد و سپس در قالب یک میزگرد با مدیریت دکتر ابراهیم اخلاصی (جامعه شناس) ادامه یافت که با ذکر این نکته، باب بحث را گشود: نسبتی که بدن با متغیرهای معنایابی به زندگی، هویت، رسانه، مذهب و… به طریق سلبی و ایجابی دارد، در تحلیلهای ما نقش ایفا میکند. مهم شدن بدن را از چهار دیدگاه میتوانیم مورد بررسی قرار دهیم؛ جامعه مصرفی، مرگ آگاهی، مادی شدن فرهنگ و پذیرش اجتماعی.
دکتر زهرا واعظی، بهعنوان یک پزشک زیبایی ابتدا این نکته را خاطرنشان کرد که میل انسان به زیبا بودن، قابل سرزنش نیست و انجام برخی عملهای زیبایی قابل توجیه است. اما بسیاری از این عملها جنبه افراطی پیدا کرده و نشاندهنده مسائلی در جامعه است که به تفسیر و تحلیل جامعهشناسان نیاز دارد. برخی افراد درخواست تغییراتی در چهره، رنگ پوست و اندام خود دارند که عملاً ناممکن است. ایشان مراجعان خود را در چهار دسته گنجاند که البته با آمارهای ملی نیز همسو است: دختران نوجوان، زنان متأهل زیر 50 سال، مردان بین 18 تا 30 سال و مردان بالای 50 سال. سپس به ذکر دلایلی پرداخت که عموماً از مراجعان خود برای انجام برخی عملهای زیبایی شنیده است. مردان جوان و به ویژه دختران نوجوان، عموماً به دلیل جلب توجه جنس مخالف و دیده شدن، میل به انجام عملهای زیبایی دارند و زنان متأهل زیر 50 سال به دلیل ترس از خیانت همسرشان. مردان میانسال نیز بهدلیل زیبا به نظر رسیدن نزد معشوقهشان به عملهای زیبایی روی میآورند. دکتر واعظی، میل دختران نوجوان را به عملهای زیبایی و نیازشان را به دیده شدن و پیدا کردن شوهر، زنگ خطری دانست که باید مورد توجه قرار گیرد. نیاز این افراد، نه به همسر، نه به شریک زندگی، که به یک همبستر است.
در ادامه دکتر ذکایی (استاد مطالعات فرهنگی)، نه با نگاهی الزاماً آسیبشناسانه که با نگاهی پرسشگر، به سرفصلهایی اشاره کرد که در جامعه امروز ما برای اندیشیدن به بدن میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ اقتصاد عاطفی نوینی در جامعه امروز شکل گرفته است که بیش از هر چیز برآمده از آثار تکنولوژی و رسانههاست. مرزهای زنبودگی و مردبودگی به هم خورده است.
در شبکههای اجتماعی، زندگی خصوصی مشاهیر بهعنوان نمونه آرمانی، به صحنه نمایش عمومی تبدیل شده است. رسانههای نو، بدن را به همه چیز تبدیل کردهاند که میتوان یکسره بازسازیاش کرد. در تحلیل نهایی، بدن میتواند موفقیت یا شکست را برای یک فرد به همراه بیاورد. زیبایی به عرصهای برای بده بستان، روایت کردن هویت و تخلیه هیجانات، و تغییر در بدن، به جشنی برای اصالت و لذت از متفاوت بودن تبدیل شده است. وقتی زیبا میشوید، چیزهای دیگری میتوانید بهدست بیاورید و این یعنی سرمایهها به همدیگر تبدیل میشوند. به نظر میرسد با وضعیت ناهنجاری روبهرو هستیم که آرامش و امنیت هستیشناختیِ زنان ما را به خطر انداخته است.
دکتر کرمی (مدیر گروه مطالعات زنان) در ادامه برنامه، به ذکر دیدگاههای خویش پرداخت؛ برای فهم مدیریت بدن در ایران، انواع نگاههای آسیبشناسانه، رویکردهای مطالعات فرهنگی، دیدگاههای فمینیستی و رویکردهای فرانکفورتی میتوانند کمک کنند، زیرا این بحث، متکثر است و متکثر هم باید آن را فهمید. سوژه در فرهنگ مدرن، بدنمند است. همه چیز بدنمند است، از یک ساختمان گرفته تا هویت آدمها. از دیدگاه فلسفی هم توجیهپذیر است؛ ما راه دیگری برای معرفی خودمان نداریم، غیر از بدن.
انسان همیشه در طول تاریخ، درگیر بدن خود بوده است، اما در کنار آن، مؤلفههای معنابخش دیگری هم وجود داشته که بدن را در جای خود قرار میدادهاند؛ معانی غیراکتسابی، مانند خانواده، قبیله، نژاد و ملیت وجود داشته است. اما امروزه فقط بدنمندی مورد توجه است و دیگر همراهان در راه ماندهاند و نقش خود را به بدن دادهاند. هویت بدنمندِ امروزه که فردیتِ شدیدی دارد، از رهگذر رسانهها، مصرف میشود. فرهنگ پروفایل، استوری، لایک و… دریچهای به مصرف بدن هستند. همه اینها باید ما را متوجه مسائلی در جامعه کند. چه اتفاقی در حوزه خصوصی، در رابطه میان زنان و مردان رخ داده است؟ این پدیدههای اجتماعی را به جای نفی کردن، باید بفهمیم و سامانمندشان کنیم.
نشست “مدیریت بدن؛ پرسشهایی پیرامون دغدغه بدن در جامعه ما” که در ادامه نشستهای تخصصی-تحلیلی موسسه رحمان برگزار شد، با پرسش و پاسخ میان حاضران و میهمانان به پایان رسید.