نشست «خشونت در فضای مجازی» برگزار شد.
نشست «خشونت در فضای مجازی» از سری جلسات «واکنش ما به چالشهای اجتماعی» با حضور دکتر محمد مهدی فرقانی، پنجم آبان ماه 1399 در موسسه رحمان برگزار شد.
این نشست با مقدمه در ارتباط با خشونت به طور عام آغاز شد گه خشونت را حالتی از رفتار میداند که با هدف آسیب رساندن به دیگری انجام شود. دامنه آن را میتوان از تهدید کلامی در نظر گرفت تا آسیب فیزیکی اما در این بخش فرقانی تعریف را گستردهتر کرده و بخش آغازین خشونت را نه تهدید کلامی بلکه شکلگیری ذهنیت خشونت میداند. در واقع ایشان خشونت را پدیدهای میداند که در ذهن شروع میشود، تفکر آن در ذهن شکل میگیرد سپس به گفتار کشیده میشود و در نهایت در رفتار تجلی مییابد.
بعد از این تعریف، دکتر فرقانی به طور خاص وارد خشونت در فضای مجازی شد. وی اضافه میکند که خشونت منحصر به فضای مجازی نیست اما فضای مجازی به دلیل داشتن ویژگیهایی مسیر آن را هموار ساخته است، در این ارتباط تعریف شورای اروپا از خشونت مجازی ارائه میدهد: «استفاده از سیستمهای کامپیوتری برای اهداف خشونتآمیز بر ضد افراد به صورتهای فیزیکی، جنسی، روانی و اقتصادی (کلامی، حقوقی و …)».
پس از تعاریف این بخش، ویژگیهای فضای مجازی که منجر به ترویج خشونت میشود را برمیشمرد: اولین ویژگی لامکانی و لازمانی فضای مجازی است. ظرفیت نامحدودی که به سرعت در دسترس همگان است، محتوا تولید میشود، به سرعت آن محتوا منتشر میشود و بازخورد میگیرد در نهایت تحت تاثیر آن بازخورد قرار میگیرد. بازخوردی که اغلب اوقات از جانب همفکران آنان داده میشود؛ زیرا این امکان وجود دارد که اگر بازخورد افرادی مخالف نظر منتشرکنندگان باشد، او را حذف کنند و تنها پژواک صدای خود را بشنوند. پس فضای مجازی محتوای خشن را عریانتر نشان میدهد و گمنامی افراد منجر به ارائه عریانتر این محتوای خشونتآمیز میشود که حتی گروههای ستیزهجو و تروریستی چون داعش از این امکان به طور گسترده استفاده میکردند.
در این ارتباط فرقانی از نظرسنجی انجام شده در سال 2018 یاد میکند که نشان داده حدود 59 درصد نوجوانان در جهان به نوعی تحت خشونت سایبری قرار گرفتهاند. ویژگی دیگری که فضای مجازی با خود دارد تبدیل کردن خشونت فردی به کنش جمعی است آن چیزی که مانوئل کاستلز از آن با عنوان جنبشهای اجتماعی نوپدید یاد میکند و در بسیاری از جوامع با کارکردهای مختلف ظهور و بروز مییابد. چرخه این خشونت در فضای مجازی از این قرار است با مشاهده پدیده خشونتبرانگیز آغاز میشود، در شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد، بازتاب وسیع آن در فضای مجازی به کنش جمعی بدل میشود. یک حالت دومینویی دارد که به سرعت به کنش جمعی در فضای عمومی بدل میشود. به طوریکه افراد به دلیل این خشم در فضای مجازی یکدیگر را مییابند و گروههای همفکر ایجاد میکنند؛ در نهایت وارد جامعه شده و حضوری آن را ادامه میدهند. نمونه این وضعیت را میتوان در بهار عربی مشاهده کرد که چرخه آن از این قرار است: خشم از رفتار ماموران دولتی- طرح در فضای مجازی- تشکیل گروههای مجازی- دعوت به کنش جمعی حقیقی- حضور در خیابان و اتفاقات تونس، مصر و لیبی.
زیرا اقتضائات این شبکه از این قرار است. میتوانیم با حذف صداهای مخالف، شبکه خودمان را بسازیم و همفکران خود را بیابیم ، با آنها گروه تشکیل دهیم. حیات موجود در شبکههای مجازی حیات منحصر به فردی است که تحت تاثیر پیامها قرار میگیرد و خود بر پیامها نیز تاثیر میگذارد این کنش و واکنش به طور مستمر در آن رخ میدهد. اتاقهای پژواکی که شکل گرفته که ما صدای خودمان را میشنویم و از آن لذت میبریم. زیرا با انتشار محتوایی مورد تایید و تشویق قرار میگیریم برای دستیابی به تایید بیشتر دیگران را کنار میگذاریم تا به شبکه همراهان و همنظران دست یابیم. این عمل دقیقا عمل «غیرسازی» است. غیرسازی یکی از عوامل بروز خشونت است بسیاری از کارشناسان علت حجم بالای خشونت بعد از مرگ جرج فلوید را غیرسازی و دو قطبی کردن فزاینده جامعه توسط ترامپ میدانند که با عناوین مختلف چون سفید و سیاه، زن و مرد، مهاجر و غیرمهاجر هر لحظه به آن دامن زده است.
فرقانی با برشمردن انواع خشونتها در فضای مجازی که شامل تهدید، هتک حرمت، باجخواهی سایبری، خشونت جنسی و جنسیتی، ترویج نفرت، قلدری مجازی و تجاوز به حریم خصوصی میباشد دو نگاه را در ارتباط با خشونت در فضای مجازی عنوان میکند: نگاه اول معتقدند ابراز خشونت در فضای مجازی منجر به تخلیه آن شده و مفید میباشد، اما گروهی دیگر مخالف این نگاه هستند و معتقدند این بروز خشونت تاثیر روانی و سرایت روانی بر دیگران دارد. وقتی قواعد هنجاری وضع کردیم و باید و نبایدهای متعدد برای جزئیات زندگی روزمره افراد گذاشتیم خود به خود تخطی از آن افزایش مییابد. با هر تخطی مجازات همراه است همین مساله منجر به افزایش خشم مردم میشود که ابتدا در ذهن سپس به صورت کلامی و در نهایت رفتاری بروز مییابد بنابراین بستر اجتماعی اهمیت بیشتری از بستر روانی دارد. عامل سومی که در ارتباط با تشدید خشونت عنوان میشود احساس محرومیت است که از خود محرومیت تاثیر بیشتری دارد. این احساس تنها محرومیت اقتصادی را شامل نمیشود بلکه اجتماعی، فرهنگی را هم به همراه دارد. دکتر فرقانی میافزاید هر احساس محرومیتی خشم را در جامعه افزایش میدهد زیرا فرد راه مسالمتآمیز برای حل آن نمییابد. عامل بعدی محدودیت در آزادی بیان است. اگر افراد جامعه امکان بیان علایق، خواستهها و دیدگاه خود را نداشته باشند پس این خشم را وارد فضای مجازی میکنند تا به صورت ناشناس با شدت بیشتری حرفهای خود را به گوش دیگران برسانند. به عنوان آخرین عامل، دکتر فرقانی نزاعهای گفتمانی را مولد خشونت و غیرسازی عنوان میکند.
دکتر فرقانی در بخش بعدی سخنان خود راههای پیشنهادی برای مقابله با این مساله را عنوان میکند که شامل این عوامل میشود:
- مدیریت بر ملت راضی و شاد راحتتر از مدیریت ملت ناراضی، ناراحت و ناامید است و باید این مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
- مقرراتگذاری و نظارت اجتماعی-فرهنگی نه نظارت متمرکز دولتی؛ بلکه افراد در مواجه با محتوای خشن خود آن را حذف کنند.
- ارتقای سواد رسانهای: امروزه حجم بالایی از محتوای منتشر شده به دلیل پیشرفت هوش مصنوعی و رباتها جعلی و در راستای اهداف خاصی است. افراد باید سواد رسانهای برای تمییز آن داشته باشند.
- جلوگیری از بیتفاوتی جامعه: آن چیزی که امروزه با آن روبرو هستیم مردم به جای واکنش در مقابل آن بیتفاوت هستند.
- عدم استفاده از کلام خشونتورز و تند به خصوص در گفتمان سیاسی و قدرت: زیرا بخشی از فرهنگ خشونت از سرریز کلام و برخورد خشونتآمیز در فضای سیاسی شکل میگیرد و این گفتمان نباید منجر به از دست رفتن ظرفیتها و سرمایههای فرهنگی-اجتماعی بخشی از جامعه شود.
- استفاده از ظرفیتهای جامعه مدنی: برای برقراری دیالوگ افقی و افزایش اقبال عمومی برای نهادهای مرجع که در جامعه به شدت کمبود نهادهای مرجع را داریم.
- افزایش نگاه عقلانی و مبادلات اجتماعی مثبت، همافزا، آزاد و اقناعکننده به مثابه بخشی از سرمایه نمادی میتواند جامعه را به آرامش دعوت کند.
- پذیرش تنوع افکار،گفتار و روشها: همانطور که هابرماس در آخرین گفتگوی خود دموکراسی را چیزی جز پذیرش این تنوع و تفاوتها نمیداند.در نهایت این بخش را وی با یک جمله کلیدی به اتمام رساند: امروز بیش از پیش نیازمند انسانی کردن فضای رسانهای هستیم، به جای رسانهای کردن زندگی انسانی. هر چه دخالت گفتمان سیاسی و قدرت که زبان آمرانه دارد کمتر باشد زبان استفاده شده بر مبنای تفاهم و مدارا باشد میتواند از خشونت بکاهد.
دکتر فرقانی به عنوان حسن ختام نیز نتایج پایاننامهای را در ارتباط با کنشگری و خشونت اجتماعی در بین کاربران اینستاگرام عنوان کرد. براساس نتایج آنچه مورد اعتراض در این مدت قرار گرفته قانون اساسی، مدیریت کشور، شیوه اجرای عدالت، مفهوم دینداری و جایگاه و مطالبات زنان است. در ایران گفتمان رسمی و غیر رسمی با یکدیگر همراه نیستند و حتی در مورد حذف دختران از جلد کتاب درسی نیز توجهی به توضیح داده شده توسط گفتمان رسمی نشد و گفتمان غیررسمی فهم خود از مساله را جایگزین کرد. خشونت در فضای مجازی به عنوان نیروی جریانساز است، در مقابل جریان اجتماعی نیز جریان مجازی میسازد و مسئولان را به پاسخگویی وامیدارد. در نهایت انگیزه کاربران از این کار را احساس تبعیض و بیعدالتی، احساس محرومتی و ناکامی، تخلیه هیجانی و خودنمایی، احساس شنیده و دیده شدن و در نهایت تهدید هویت اجتماعی است.
پایان نشست «خشونت در فضای مجازی» با پرسش و پاسخ همراه بود که آقای دکتر محمدمهدی فرقانی به سوالات مطرح شده در راستای بحث فوق، پاسخ داد.