نشست “ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ جنسیت” چهارم شهریور 1398 آخرین برنامه از مجموعه نشستهای “راه و بیراهه آموزش و پرورش در ایران” در موسسه رحمان برگزار شد.
در آغاز، سمیه فریدونی به مرور مباحث مطرح شده در جلسه قبل (ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ ما و دیگری) پرداختند. سپس محمد حسنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش به مبحث عدالت آموزشی و جنسیت پرداختند.
فریدونی بحث را چنین آغاز کردند؛ سال 88 وزیر وقت آموزشوپرورش مطرح کرد که باید محتوای کتابهای درسی، متناسب با جنسیت دانشآموزان تنظیم شود. اما «جنسیت» در کجای آموزشوپرورش باید مورد ملاحظه قرار گیرد؟
در دوران مدرن، گسلهای بیعدالتی جنسیتی حرکت کردند و در بسیاری از کلیشههای ذهنی انسان زلزلهای درباره جنسیت و رابطه آن با سازوکارهای اجتماعی ایجاد کرد و مفهومپردازیهای تازهای شکل گرفت. روشن است که فمینیسم در این میان بیشترین تاثیر را داشت.
به گفته ایشان، عدالت وقتی وارد حوزه جنسیت میشود، چه معنایی مییابد؟ در دل عدالت، دو مفهوم وجود دارد: برابری/ استحقاق
بیشترین تاکیدِ برابری، بر شباهت انسانهاست؛ انسانها در حقوق و مسئولیتهای مشترک اجتماعی با یکدیگر برابراند، پس در فرصتها و مزایای اجتماعی هم باید برابر باشند. اما تاکید استحقاق بر تفاوتهاست که موجب میشود امکانات در اختیار کسانی قرار گیرد که استحقاقش را دارند. این رویکرد، بر تفاوتهای جنسی و بنابراین نیازها و ویژگیهای جنسیِ متفاوت میان زنان و مردان تمرکز میکند که ممکن است موجب تبعیض شود. عدالت، جایی میانِ این دو مفهوم قرار میگیرد. برابری، کف عدالت است و اگر بخواهد عمیق شود، باید تفاوتها را دید. اما تفاوتها را کجا و چگونه لحاظ کنیم؟
در پایان دکتر حسنی تاکید کردند، تعریفی از عدالت جنسیتی که نه برابری محض باشد و نه استحقاق، باید به دو نکته توجه کند:
1) اساسا نظام آموزشی باید غیرجنسیتی باشد؛
2) در سازوکارهای آموزشی باید تفاوتهای جنسی را مدنظر قرار داد. اما احترام به تفاوتها، منوط به تحقق برابریست و اصولا اگر برابری وجود نداشته باشد، توانمندیها خودشان را نشان نمیدهند.
یک پاسخ