نشست “سبک زندگی و سلامت کودک” پنجمین نشست از مجموعه نشست ” سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها” با سخنرانی مصطفی معین برگزار شد.
سلامت از دیدگاه اعلامیه جهانی حقوق بشر و سازمان جهانی بهداشت، شامل مولفههایی بسیار مهم است. «حق سلامت» به معنی برخورداری از بالاترین استاندارد سلامت، یکی از حقوق اساسی هر انسانی، فراتر از تفاوتهای نژادی، دینی، سیاسی و اقتصادی و یا شرایط اجتماعی است. و دیگری «تعریف سلامت» به معنای سلامت کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی و نه فقط دچار نبودن به بیماری و ناتوانی است.
به گزارش روابط عمومی موسسه رحمان، معین با بيان اينكه سلامت فکری و روانی یعنی توانایی تشخیص و بیان نیازها و احساسها به گونهای مناسب، گفت: مقوله سلامت طیف گستردهای را دربرمیگیرد. سلامتی معنوی؛ توانایی تفکر، تدبر، ذکر و عبادت به منظور رسیدن به آرامش است. سلامت اخلاقی توانایی ایجاد روابط اجتماعی و رفتار اخلاقی است. سلامت اجتماعی نیز به معنای توانایی ایجاد روابط اجتماعی در زمینههای گوناگون است. ایشان در ارتباط با سلامت جسمی عنوان کردند که در یک صد سال گذشته به دلیل پیشرفت علوم تکنولوژی در همه زمینهها به ویژه در پزشکی، آموزش و پژوهش و تکنولوژیهای پزشکی، بیماریهای عفونی تقریبا ریشهکن شده است.
او با اشاره به اینکه در تاریخ پزشکی دورههای زیادی را به یاد میآوریم که اپیدمیهای طاعون، وبا، دیفتری، کزاز و سرخک تجربه کردهایم که تلفات بسیاری هم در سطح جهانی داشت، گفت: البته به دلیل وجود آنتی بیوتیکهای جدید، بهویژه واکسیناسیون، افزایش سطح بهداشت، اصلاح تغذیه و… این بیماریها و همچنین بیماریهای عفونی، واگیردار و حاد که خیلی سریع گسترش پیدا میکرد و تلفات میداد، ریشهکن شدهاند. بیماریهای یکصد سال اخیر، بیماریهای مزمن غیرواگیر است؛ مانند سکتههای قلبی که نخستین علت مرگومیر در سطح جهانی و بهویژه در ایران است. قبلا سن بروز سکته 60 به بالا بود، اما امروز به زیر 30 سال رسیده است که باید آسیبشناسی شود. پس سکتههای مغزی و بیماریهای قلب و عروق، فشار خون، دیابت، آسم، آلرژیهای مختلف و اختلالات روانی و نقص خودایمنیها مثل ام اس، جایگزین شدهاند.
به گفته اين استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در گذشته بیشترین تلفات بیماریهای عفونی درکشورهای توسعهنیافته بود که سطح بهداشت پایینتر و دسترسی کمتری به دارو و درمان داشتند. اما متأسفانه امروزه هم که دوره بیماریهای غیرواگیر و مزمن است، باز بالای 80 الی 90 درصد تلفات، در کشورهای جهان سوم رخ میدهد که به دلیل مسئولیتناپذیری خود ماست. برخلاف گذشته که مستقیما پیشگیری، درمان، واکسیناسیون و… برعهده وزارت بهداشت بود، هماکنون عوامل اجتماعی در سلامت یا آسیب یک جامعه نقش اساسی دارد.
معین با ارائه جدولهای آماری به گزارش وضعیت کنونی سلامت در جهان و ایران پرداخت و گفت: عوامل اجتماعی بهطور مستقیم 55 درصد در ایجاد سلامت یا بیماری جامعه نقش دارد و رفتار و سبک زندگی 30 درصد و عوامل ارثی 5 درصد و نظام سلامت یعنی دستگاه بهداشت و درمان ما فقط 10 درصد نقش دارد. سونامی سرطان یا افزایش سکتههای قلبی و مغزی را گردن وزارت بهداشت نیندازیم. مجموعه نظام، همه 3 قوه و دیگر ارکان باید سلامت انسان را مهمترین اولویت خود بداند.
او با اشاره به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، گفت: سبک زندگی، عوامل محیطی (هوای آلودهتهران و کلانشهرها)، عوامل اجتماعی و اقتصادی، نقش مستقیم در سلامت دارند. 30 درصد جامعه شهری زیر خط فقر است و قطعا فقرا به دلیل پایین بودن سطح فرهنگ و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی، از نظر سلامت در موقعیت نازلتری قرار دارند. غیر از این عوامل فرهنگی-اجتماعی، دیدگاههای نادرستی که به نام دین برای پیشگیری یا درمان بیماریها تجویز میشود و همچنین طب سنتی که آموزههای هزار سال پیش را در قالب نسخهها و بستهبندیهای شیکشده عطاریهای قدیم به خورد مردم میدهد، میتواند به سلامتی مردم آسیب بزند. باید هزاران پروژه پژوهشی بر طب سنتی، طب گیاهی و … انجام گیرد تا موارد درست و نادرست آنها از یکدیگر تشخیص داده شود. ولی این کار را انجام نمیدهیم. ما تلاش میکنیم راحتترین راهکار را که بدترین راهکار است، برگزینیم.
مطمئناَ کشورهای توسعهیافته، بهترین داروها و توصیههای بهداشتی را در جامعه خودشان دارند. در مقابل، کشورهای جهان سوم مورد آزمایش قرار میگیرند. برای مثال برخی کمپانیهای دارویی بینالمللی، داروهایشان را در هندوستان آزمایش میکنند. داروهای جدید هم به دلیل گران بودن، در دسترس ما نیست؛ بنابراین یک تبعیض خواه ناخواه وجود دارد، چون ما مصرفکننده هستیم.
اگر در جامعه به حقوق انسان توجه نشودمعین تصریح کرد: کودکان بهطورکلی آسیبپذیرترین گروه سنی هستند. چون نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و حتی پدر و مادرشان به عنوان محبت، به آنها ظلم میکنند. توانمندیهای اصلی انسان و حتی شخصیت در دوره کودکی شکل میگیرد. با اینحال ما این استاد دانشگاه با اشاره به تنوع کودکان آسیبانواع و اقسام کودکان آسیبدیده را بهویژه در جهان سوم میبینیم؛ کودکان یتیم، کودکان فقر، بردگان جنسی، کودکان خیابان که عملاً بردگان جنسی هم هستند، کودکان ناتوان، کودکان دچار بیماری ایدز و… بیشترین آسیبهای نامتوازن بودن توسعه پایدار کشورها، به کودکان، زنان و اقلیتهای قومیتی، نژادی و مذهبی وارد میشود.
سالانه تلفات کودکان در حوادث در سطح جهانی 830هزار مورد است، ادامه داد: 95 درصد این تلفات در کشورهای جهان سوم و تقصیر سوءمدیریت خود ماست. 59 کشور اسلامی داریم که درآمد آنها روی هم رفته، اندازه درآمد ژاپن یا آلمان نیست؛ در حالی که منابع دریایی، ثروتهای زیرزمینی مانند نفت و گاز و منابع انسانی در اختیار این کشورهاست. فقر اقتصادی، نارسایی شدید خانواده یا مدرسه، مهاجرت به شهرهای بزرگ به خاطر فقر یا خشکسالی، آلودگی و آسیبزا بودن محلات حاشیه شهرها که امروز 15 تا 20 میلیون جمعیت دارد، توسعه نامتوازن اجتماعی، عدم رعایت حقوق شهروندی، حقوق بشر و… اینها همه جزو عوامل ایجادکننده چنین وضعیتی هستند. امیدوارم رییسجمهوری که خودش را در مناظره به عنوان یک حقوقدان در برابر نظامیها مطرح میکند و حقوق شهروندی را ارائه میکند، پای ادعاهای خود بایستد و حقوق شهروندی را تحقق بخشد. تضمینکننده این امر، آگاهی مردم است. نخبگان و روشنفکران باید آگاهی و مطالبهکننده بودن را در مردم ایجاد کنند. این استاد گفت: یک سوم جمعیت ما تحصیلات دانشگاهی دارد. در طول تاریخ ایران چنین نسبتی نداشتهایم. این حجم از تحصیلکنندگان، باید احساس مسئولیت بکند. میان احساس مسئولیت و آگاهی یک نسبت مستقیم است؛ هرچه سطح آگاهی بالاتر رود؛ باید احساس مسئولیت فرد بیشتر شود. حق داشتن هوای پاک، تغذیه سالم، آموزش، بهداشت و درمان، اشتغال، مسکن اینها همه حقوق اساسی است که در قانون اساسی تصریح و تاکید شده، ولی مردم ما نسبت به این حقوق آگاهی ندارند و بنابراین دنبال گرفتن حق خودشان نیستند. مسئولین نیز باید خود را پایبند به اجرای حقوق اساسی بدانند.
دکتر مصطفی معین سپس به تعریف جهانی کودکان کار و خیابان پرداخت: درگیر شدن کودک در فعالیتهایی که او را از آموزش، بهداشت، بازی، امنیت و دیگرحقوق بازمیدارد و او را در معرض بهرهکشی، تغذیه و انواع آسیبهای اجتماعی، روانی و اخلاقی قرار میدهد.
او با اشاره به آمار جهانی خاطرنشان کرد: 250 میلیون کودک کار در جهان است. در کشورهای در حال توسعه از هر 6 کودک 1 نفر کار میکند. علاوه بر این، پدیدههایی مانند ازدواج کودکان، قاچاق کودکان و اعتیاد کودکان نیز بیشتر در کشورهای توسعهنیافته یا در حال توسعه وجود دارد. این استاد دانشگاه با نقد سیاستهای بینالمللی در حوزه کودکان گفت: اگر یک آمریکایی یا یک انگلیسی گروگان گرفته شود، همه جای دنیا سر و صدا میشود، اما میلیونها کودک در کشوری مانند سوریه کشته میشود و صدای کسی درنمیآید. در کشورهای توسعهیافته، افراد 75 سال به بالا بیشترین مرگ و میر را دارند، ولی در کشورهای جهان سوم، بیشترین فوتشدگان، کودکان 0 تا 5 ساله هستند؛ همان نیروهایی که سرمایه کشور به شمار میآیند و برای آینده باید مورد آموزش و پرورش قرار گیرند. البته ایران به لحاظ آموزش و واکسیناسیون کودکان زیر 5 سال، پیشرفتهای خوبی داشته است.
در ادامه به تعریف سبک زندگی سالم پرداخت: الگویی از زندگی که همراه با حفظ سلامت روانی و جسمی و احساس رضایتمندی باشد. اگر این الگو در یک جامعه تحقق پیدا کند، جامعه به سمت سلامت حرکت میکند. و اگر رعایت نشود، طبیعی است که آسیبپذیریها و آسیبدیدگیها بیشتر خواهد شد. زندگی سالم در کودکی ویژگیهای خودش را دارد. دوره کنجکاوی، بازی، نشاط و تحرک است، چیزهای که ممکن است از نظر خانواده ضد ارزش باشد. اینها اقتضائات کودکی است. اگر نباشد کودک بیمار است.
معین یادآور شد: نه تنها در سطح خانواده، بلکه در سطح دانشگاه هم به عنوان رشتهای جدا «حقوق کودک» نداریم. چون کودکی هنوز به رسمیت شناخته نشده است. شهر ما، خانواده ما، همه چیز باید با شرایط کودکی تغییر چهره بدهد تا مناسب رشدونمو کودک در همه زمینهها باشد.
این متخصص اضافه کرد: سبک زندگی سالم در کودکی چگونه است؟ کودکی از نظر زیستی و اجتماعی یک دوره متمایز از سایر سالهای زندگی است. چه به لحاظ فیزیولوژی بدن، چه به لحاظ رشد و نمو بدنش و چه به لحاظ بیپناهی و آسیبدیدگیاش. نیازمند محیط گرم، آرام و مسئولانه خانواده و حقوق شهروندی در جامعه است. کودک هم حقوق شهروندی دارد و باید به رسمیت شناخته شود. چهره خشن و دودآلود و زمخت شهر اصلا مناسب رشد کودکان نیست. دوران رشد و نمو، بازی و نشاط و پرورش استعدادها است. اگر ژاپن، ژاپن شده، به همین خاطر است که از صد سال قبل روی آموزش سرمایهگذاری کرده است. اینجا مجبورم از مسائل دیگر نیز حرف بزنم؛ آنها فرزندانشان را در اختیار صداوسیما قرار ندادهاند و اگر صداوسیما دارند، تولید برنامهها وابسته به دانشگاهشان است! حتی سرگرمیهایشان هم با آموزش همراه است. آنها رویکرد ترحمآمیز با کودکان ندارند و حق آنها را ادا میکنند. حقشان این است که از بالاترین سطح محبت و آرامش در خانواده برخوردار باشند. در هر صورت زندگی کودک تابعی از الگوی زندگی خانواده است. اگر سبک زندگی کودک خوب نیست، باید فضای حاکم بر خانواده تغییر کند!
این استاد دانشگاه با اشاره به عوامل مؤثر بر سبک زندگی کودکان گفت: آداب و سنتهای خانواده، بهداشت محیط و هوای پاک، تغذیه مناسب، ورزش و کنترل وزن، آگاهیهای بهداشتی، وضعیت سلامت، نداشتن عادات غذایی غلط، محیط آرام و گرم خانوادگی، روابط اجتماعی مثبت، خواب و استراحت، درآمد و شرایط اقتصادی، همه این موارد در سبک زندگی و سلامت او تأثیرگذار است. این سلامتی در کودکی است که سلامتی در نوجوانی، جوانی و میانسالی را رقم میزند. یعنی سکتههای مغزی و قلبی و همه سرطانها، بهنوعی از همان سبک زندگی شکلگرفته از کودکی فرد منشأ میگیرند! اگر جلوگیری نکنیم خسارت جبران ناپذیری است.
معین یادآور شد: ریشه بسیاری از این مسائل نه پزشکی و نه سیاسی است؛ بلکه نوع نگاه به انسان است. اگر انسان در جامعه از منزلت و جایگاه اصلی خود برخوردار نباشد، جایگاهی که انسان را جانشین خدا میداند، از تغذیهاش، از حیثیّتش، از آزادی فکریاش و آزادی بیانش محروم خواهد شد. این نوع نگاه، در نهایت در سبک زندگی سالم یا غیرسالم تأثیر میگذارد.
او در پایان نشست “سبک زندگی و سلامت کودک” با اشاره به کنواسیون حقوق کودک گفت: مهمترین سندی که برای دفاع از حقوق کودکان تنظیم شده، کنواسیون حقوق کودک در 1989بوده است، که به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است. این کنواسیون برای کشورها الزامآور است و کشور ما در همان سالها در دوره سازندگی و ریاست جمهوری محروم آیتالله هاشمی، آن را امضا کرده است. در این کنواسیون تأکید شده است که هر کشوری باید یک نهاد ملی تشکیل دهد که از حقوق کودکان دفاع کند. ما اگر به فکر خودمان نیستیم، مجامع جهانی به فکر کودکان خودشان هستند! اما متأسفانه بعد از این همه سال هنوز این نهاد در کشور تشکیل نشده است. باید سران سه قوه و فعالان اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد در این باره پیگیری کنند.
معین با اشاره به اهداف مؤسسه رحمان گفت: اولویت ما کودکان، بعد نوجوانان، جوانان و زنان هستند. این اولویتها به دلیل آسیبپذیری آنها تعیین شده است. به همین دلیل دو سال قبل مؤسسه رحمان با همکاری مؤسسه مهرآفرین طرحی را در زمینه ساختار نهاد ملی اجرا کرد. این طرح در قالب یک کتاب آماده شده است. امیدواریم این طرح بهصورت لایحه به مجلس برود و به عنوان یک اولویت و تعهد قانونی تصویب شود و این نهاد شکل بگیرد. همچنین رحمان اولین همایش ملی «کودکی در ایران» را برگزار کرد که مقالات آن در قالب کتاب «درآمدی بر مطالعات کودکی» و ویژهنامه فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات ارایه شده است.