نشست “سیاستگذاری حوزه کودکان” آخرین نشست از مجموعه نشست ” سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها” با سخنرانی علی اکبر تاجمزینانی و فرشید یزدانی برگزار شد.
این برنامه با صحبتهای علی اکبر تاجمزینانی، استادیار و عضو هیات علمی گروه تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با عنوان “مراقبت اجتماعی” آغاز گردید.
حوزه سیاستگذاری اجتماعی کودکان در ایران فراموش شده است
دکتر مزینانی با ذکر این نکته، ادامه داد: “مراقبت اجتماعی” که از حوزههای مهم در زمینه سیاستگذاری اجتماعی است، به دلیل تاکید بسیار به فرزندآوری و افزایش جمعیت، بعد ایدئولوژیکی یافته است. درحالیکه افزایش جمعیت بدون توجه به پیشزمینهها، آسیبهای فراوانی در پی خواهد داشت. علاوه بر اینکه در حال حاضر میان نهادهای دخیل در امر مراقبت از کودکان، ناهماهنگی وجود دارد.
پررنگشدن موضوعات گوناگون در بحث سیاستگذاری، بستگی دارد به اینکه چه نگاهی به کودک داریم؛ آیا کودک صرفا یکی از داراییهای پدر و مادرش است؟ یا کودک سرمایه ملی و خیر عمومی است؟ آیا کودک به عنوان ابزار نظم اجتماعی-سیاسی قلمداد میشود و در خدمت پروژه دولت-ملت سازی است؟ آیا کودک صرفا یک سوژه روانشناختی است؟ آیا دفاع از کودک، دفاع از خانواده و حقوق والدین است؟ یا کودک خود شهروندی ست دارای حقوق؟ آیا کودک چشماندازی ست برای آینده و رقابتهای جهانی که باید بر او سرمایهگذاری اجتماعی کنیم؟
رویکرد پایانی، هماکنون بیشتر رواج دارد؛ خصوصا معطوف به کودکان 3 تا 5 سال؛ کودکانی که هم نگهداری میشوند، هم مورد آموزش قرار میگیرند و این دو امر، یا توسط نهادهای رسمی، یا توسط نهادهای غیررسمی انجام میگیرد.
چه کسی از کودک مراقبت کند؟ پاسخهای گوناگونی وجود دارد: مادر، پرستار (مزدبگیر یا مزدنگیر)، کارفرمایان، دولت و مهدکودکهای دولتی، مهدکودکهای خصوصی و یا مردانی که باید وادارشان کرد به نگهداری از فرزندشان.
در برخی کشورها علاوه بر مرخصی زایمان برای زنان، سهمیه مرخصی برای مردان هم در نظر گرفته شده است؛ سهمیهای که اگر از آن استفاده نکنند، از میان خواهد رفت.
سپس دکتر مزینانی با اشاره به آمارهایی که از کشورهای گوناگون در حوزه سیاستگذاری اجتماعی برای کودکان موجود است، رویکردهای مختلف را مورد بررسی قرار دادند.
در ادامه، فرشید یزدانی، فعال حقوق کودکان و دبیر شورای برنامه ریزی راهبردی سازمان تامین اجتماعی با عنوان “مسئله بودگی کودکان در حوزه سیاستگذاری” سخنرانی خویش را آغاز کرد.
کودکان نه برای مسئولان و نه برای ما مردم مسئله نیستند
دکتر یزدانی با گفتن این که ایران 24 میلیون کودک دارد، ادامه داد: 25درصد از این کودکان، شرایط درس خواندن ندارند، لایحه حمایت از کودکان از سال 1375 در انتظار رسیدگی ست و به تازگی در مجلس دوباره مطرح شده است. نهاد ملی کودکی با همکاری موسسه رحمان تاسیس شده، ولی همچنان اجرایی نشده است. طرح ساماندهی کوکان کار و خیابان سال 1384 مطرح شد، ولی فعلا مسکوت مانده است. از این نمونهها که حاکی از بیتوجهی به کودکان است، بسیار داریم و دلیلش مسئله نبودن آنهاست. اکنون نزدیک انتخابات ریاستجمهوری است؛ کدام یک از ما برنامه نامزدها را درباره کودکان جویا میشویم؟ خود نامزدها چه قدر برای کودکان طرح و برنامه دارند؟
اساسا منظور ما از مسئلهبودگی چیست؟ این واژه تعاریف گوناگونی دارد و تاکید می کند بر شناختن یک موضوع خاص به مثابه یک مسئله، تحلیل و سپس رفع و رجوع آن. چرا در کشور ما کودکان مسئله نشدهاند؟
ابهام در مفهوم کودکی (مثلا از سویی برای مشارکت در انتخابات، 18 سالگی شرط است، ولی برای ازدواج، 13 سالگی دختران و 15 سالگی پسران)
ابژه دیدن کودک و مقوله کودکی که باعث میشود او را بهعنوان یک کنشگر مستقل، به رسمیت نشناسیم.
تناقض در سیاستگذاریهای اجتماعی درباره کودکان
مسئله کردن مسائل کودکان و مقوله کودکی، الزاماتی دارد؛ یکی اینکه آنها را به عنوان کنشگران مستقل باور کنیم، دیگر اینکه روابط کودک و بزرگسال را دوسویه ببینیم. جامعهای که نسبت به کودکانش بیاعتناست، درواقع نسبت به حفظ خودش بیاعتناست. دوران کودکی، صرفا دوران گذار به بزرگسالی نیست، بلکه باید آن را بخش جداگانه و اتفاقا بسیار مهمی بدانیم. اگر این مسئله شدن رخ بدهد، آنگاه برایش برنامه و بودجه هم خواهیم داشت.