نشست “کالاییسازی، مصرفیشدن و زندگی کودکان” دومین جلسه از مجموعه نشستهای “سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها” موسسه رحمان با حضور پیام روشنفکر برگزار شد.
لزوم مسئولیت پذیری بازار در قبال تغییرات سبک زندگی کودکان
نشست “کالاییسازی، مصرفیشدن و زندگی کودکان” عنوان دومین جلسه از سلسله نشستهای «سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها» موسسه رحمان بود که به تشریح رویکرد نظام سرمایهداری در مواجهه با کودکان اختصاص یافت و تغییراتی که به واسطه مصرف رسانهای کودکان و حجم بالای تبلیغات تلویزیونی در سبک زندگی این گروه ایجاد شده مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه رحمان؛ پیام روشنفکر، عضو هيئت مديره گروه جامعهشناسی کودکی انجمن جامعهشناسی ايران، در ابتدا عنوان کرد: سرمايهداری از ابتدای شکلگيری با دو گرايش کالايی شدن و مصرفگرایی، يکی از منشأهای تغييرات سبک زندگی و اينفورماسيون اقتصاد اجتماعی و سياسی جهان شده است.
افزایش تقاضا برای کار کودک در اقتصاد غیررسمی
روشنفکر با بيان اينکه از ادوار اوليه پيدايش نظام سرمايهداری، استفاده از کودکان به عنوان نيروی کار اولين ارتباط اين نظام با کودکان بود، گفت: در دوره صنعتی شدن نظام سرمايهداری، استفاده از کودکان به عنوان نيروی کار به صورت رسمی بوده است ولی بتدريج با توسعه سرمايهداری و خروج کار از کشورهای مرکز به پيرامون، به کارگيری کودکان در صنايع مختلف در کشورهای مرکز کاهش میيابد اما تا مدتها شاهد هستيم که بخشی از نيروهای شرکتهای بزرگ غربی در کشورهای در حال توسعه مانند هند و بنگلادش کودکان هستند.
به گفته اين پژوهشگر اجتماعي با توجه به تحولات مسئوليتپذيری اجتماعی شرکتها در يک دهه اخير، اين ارتباط در غالب تقاضا برای کار کودک در اقتصاد غيررسمی تغيير کرده که همين روند در کشور ما نيز رخ داده است.
روشنفکر با اشاره به اينکه استفاده از کودک در تبليغات ارتباط دوم نظام سرمايهداری با کودک بود، اظهار داشت: در دورههای اوليه، کودکانی که در تبليغات حضور داشتند با توجه به ويژگیهايی مانند صداقت، پاکی و سرزندگی برای بزرگسالان تبليغ میکردند اما در دهههای اخير استفاده از کودک در تبليغات برای کودکان با شيب تندی افزايش يافته است.
وی با اشاره به اينکه نظام سرمايهداری تلاش کرده تا علاوه بر اقتصاد، ديگر عرصههای زندگی را نيز کالايی سازد، تصريح کرد: برای مثال اگر زمانی روابط حمايتی از سالمندان بخشی از روابط اجتماعی ما بود و به اقتصاد ارتباطی نداشت، کاپيتاليسم تلاش کرد تا حوزههايی مانند روابط اجتماعی و نظاير آن را به عنوان کالايی برای عرضه به بازار تغيير شکل دهد.
روشنفکر در بخش بعدی سخنان خود به تبيين سومين ارتباط کودکان با نظام سرمايهداری پرداخت و افزود: در سومين شکل ارتباط، نظام سرمايهداری کودک را به عنوان مشتری يا مصرفکننده در نظر میگيرد اما اين مفاهيم با يکديگر تفاوت دارند؛ در اقتصاد رسمی که بحث عرضه و تقاضا مطرح است «مشتری» نيازهای واقعی دارد که توليدکننده اين نيازها را پاسخ میدهد اما برای مصرفکننده نيازآفرينی تازهای از طریق نظام سرمایهداری و تبلیغات تجاری ایجاد میشود که اغلب کاذب هستند. بر همين اساس در يک دهه اخير نه تنها کودک بلکه پديده کودکی از دوره جنينی تا مراحل مختلف رشد نيز کالايی شده است.
به گفته عضو هيئت مديره انجمن جامعهشناسی ايران تغييرات نظام سرمايهداری و تأثير آن در سبک زندگی کودکان، پيامدهايی از جمله مشکلات هويتی کودکان و مسائلی در زمينه سلامت روحی، جسمی و اجتماعی کودکان به وجود آورده است. اينها پيامدهای تهديد کنندهای داشته که باعث شده تا واکنشهایی در دنيا و اتفاقات مثبتی در حوزههای دولتی و جامعه مدنی را شاهد باشیم.
رشد 17 برابری سرمایهگذاری در صنایع مرتبط با کودکان
وی با اشاره به اينکه تبليغات رسانهها به دنبال هدفگيری بيشتر کودکان است به ويژه در صنايع غذايی که عمدهترين حجم تبليغات برای کودکان را تشکيل میدهد، تشريح کرد: خوراکیهای با ارزش غذايی پايين، مواد قندی و چربی بالا بخش زيادی از تبليغات تلويزيون را تشکيل میدهد، کالورت سال 2008 در پژوهشي تشريح کرد که اين تبليغات به مرور مصرف کودکان را تغيير داده است. طبق نتايج اين پژوهشگر، از سال 1983 تا 2008 ميلادی ميزان سرمايهگذاری کمپانیهای غربی در صنايع کودکان از 100 ميليون دلار به 17 بيليون دلار افزايش يافته است، از طرف ديگر ميزان تقاضای کالا در کودکان زير 14 سال از 6.1 بيليون به 40 بيليون دلار رسيده است.
روشنفکر در ادامه به نتايج پژوهش امينی و محسنيانراد که سال 76 صورت گرفت، اشاره کرد و بيان داشت: در اين پژوهش نتايج تحقيق کالورت براي تبليغات در تلويزيون ايران تکرار شد. به عبارت ديگر در رسانههای ما نيز تبليغات مواد غذايی قندی، چربی و نمک بالا حجم اصلی تبليغات تلويزيون را شامل میشود که اين روند در سالهای گذشته رشد داشته که اخيراً به علت بروز نگرانیهايی در زمينه پيامدهای اين اتفاق، وزارت بهداشت هم وارد عمل شد.
به گفته وی در 3 دهه اخير استفاده از تکنيکهای روانکاوانه در تبليغات برای تأثيرگذاری بيشتر بر مخاطب بزرگسال افزايش چشمگيری يافته اما اکنون شاهديم که تحقيقاتی برای استفاده اين تکنيکها در تبليغات برای کودکان نيز افزايش يافته است.
اين پژوهشگر اجتماعی در بخش بعدی سخنان خود به اقداماتی که برندها جهت جلب توجه کودکان و نوجوانان داشتهاند، پرداخت و اظهار داشت: برندها تلاش کردهاند به چند طريق در کودکان نفوذ کنند از سویی شکل تعلق تازهای با ايجاد باشگاههای مشتريان به کودکان دادهاند. اين باشگاهها در ايران برای بزرگسالان وجود دارد که در حال درگيرکردن کودکان نيز هست. از سوی ديگر برندها به سمت نفوذ بر کودکان از طريق کودکان با روشهای بازاريابی ويروسی رفتهاند، تا حوزه نفوذ خود را افزايش دهند.
بازار باید مسئولیتپذیر باشد
وی با اشاره به اين که افزايش مصرف رسانهای کودکان باعث بروز پيامدهای جسمی و روانی شده است، افزود: نتيجه پژوهشها نشان میدهد در کشور ما بيشترين مصرف کودکان در حوزه کالای رسانهای و پس از آن لوازم بازی و وسايل و امکانات است. 55 درصد پيامدهای مصرفی شدن کودکان مربوط به مشکلات و آسيبهای روانی نظير خشونت، کاهش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی، استرس و… است و در درجه دوم 25 درصد باعث بروز بيماریها و آسيبهای جسمی نظير اضافه وزن، مشکلات ديابتی و… میشود.
عضو هيئت مديره انجمن جامعهشناسی ايران ضمن بیان اینکه در سالهای اخیر بیلبوردهای شهر، فضای مجازی، رادیو، تلویزیون و… مملو از تبلیغ کالا برای کودکان شده است، تصریح کرد: اکنون بیپرواتر از گذشته کودکان در تلويزیون و چند رسانهایها برای تبليغات استفاده میشوند. در يک دوره 10 ساله از سال 75 تا 85 توليد برنامههای صداوسيما از محتواهای فرهنگی به سمت تجاری شدن رفته که احتمالاً اين روند در حال حاضر با شيب بيشتری در حال ادامه است.
روشنفکر در بخش پايانی سخنان خود به راههای برونرفت از اين معضلات اشاره کرد و گفت: در برخی کشورها تلاش کردند تا نقش دولت را در مقرراتگذاری و نظارت بر بازار تقويت کنند که برخی نيازهای کودک مانند آموزش به سمت بازار نرود. دومين راهکار اصلاح اين روند تقويت جامعه مدنی در مقابل بازار است، نهادهای مدنی میتوانند با نظارت و حساسيت بر بازار وارد عمل شوند. همچنين بازار بايد مسئوليتپذير باشد؛ برخی شرکتها به سمتی رفتند تا در جهت حمايت از کودکان خوشنام باشند؛ ما نيز بايد چنين روندی را به وجود آوريم.