سلامت روان نوجوانان: زمان عمل
ترجمه: معصومه دهقانی
هر نوجوانی حق برخورداری از سلامت روان را دارد. ارتقاء و حفاظت از سلامت روان سبب افزایش کیفیت زندگی، تقویت سرمایه انسانی، کمک به توسعه اقتصادی اجتماعی و منتهی شدن به یک جهان عادلانهتر میشود. علیرغم اینکه سرمایهگذاری در مداخلات مؤثر و زودهنگام برای سلامت روان جوانان “بهترین سرمایهگذاری” طی دهه گذشته تلقی شده است، شواهد موجود حاکی از آن است که از سلامت روان نوجوانان غفلت شده و هنوز مسئله در حد ضروری و فوری باقی مانده است. بار سلامت روان نامطلوب هم در طول دوره نوجوانی و هم در بزرگسالی بسیار زیاد است.
چرا باید به سلامت روان نوجوان توجه کنیم؟
اختلال سلامت روان، از قبیل افسردگی و اضطراب، سبب 16 درصد بار جهانی بیماری و جراحات در بین 1.2 میلیارد نوجوان (10-19 سال) در جهان است. تخمین زده میشود که ده تا 20 درصد نوجوانان اختلال سلامت روان و تعداد قابلتوجهی از سایر نوجوانان علائمی که تأثیر منفی بر تندرستیشان دارد را تجربه میکنند. سلامت روانی ضعیفِ نوجوانان نیز با خطر جدیتر آسیبها و مصرف مواد مرتبط است که بر کیفیت زندگی و طول عمر تأثیر میگذارد. بهطور ویژه نوجوانان آسیبپذیر به افراد دارای معلولیت یا بیماریهای مزمن (مانند HIV)؛ افرادی که به دلیل تمایلات جنسی، هویت جنسی یا قومیتشان انگ خورده و به حاشیه رانده شدهاند؛ و کسانی که در معرض خشونت هستند، در فقر زندگی میکنند یا در شرایط وقوع بحران انسانی و شکننده و آسیبپذیر زندگی میکنند گفته میشود.
بسیاری از اختلالات سلامت روان در طول دوره نوجوانی پدیدار میشود. در سطح جهانی، افسردگی و اضطراب در صدر علل بیماریها و معلولیتها در بین نوجوانان است که در میان نوجوانان دختر میزان بیشتری دارد. در بدترین حالت، افسردگی و دیگر اختلالات سلامت روان منجر به آسیب به خود و خودکشی میشود. آمارهای اخیر نشان میدهد که در سال 2016 بیش از 60 هزار مورد از مرگ نوجوانان بهدلیل خودکشی بوده است. بهطور کلی، بخش زیادی از مرگهای بر اثر خودکشی در بین نوجوانانی بوده که در کشورهای با درآمد پایین و متوسط زندگی میکردند. خودکشی جزء پنج دلیل اصلی مرگ نوجوانان در کشورهای با درآمد بالا، پایین و متوسط در چهار منطقه از شش منطقه سازمان بهداشت جهانی بود.
در کنار تأثیر مستقیمی که بر نوجوانان دارد، عواقب اختلال سلامت روان به بزرگسالی گسترش مییابد؛ هم سلامت ذهنی و هم سلامت جسمی را مختل میکند و فرصتهای اقتصادی و اجتماعی را برای داشتن یک زندگی مطلوب از بین میبرد. شروع 50 درصد از اختلال سلامت روان بزرگسالان اواسط نوجوانی است، 75 درصد آنها اواسط دهه 20 زندگی صورت میگیرد. بنابراین میبایست اقدامات باید بهگونهای باشد که مهارتهای حسی و اجتماعی نوجوانان را افزایش دهد و سبب توانمندسازی و پرورش محیط خانواده، مدرسه و اجتماع شود. همچنین ضروری است تا مسائل سلامت روان (شامل خشونت، بیتوجهی، سوءاستفاده، فرار از مدرسه، فقر و بیماریهای روانی والدین) زودهنگام شناخته و تسکین داده شود.
چرا در سراسر جهان برای سلامت روان نوجوانان سرمایهگذاری کم است؟
اگرچه بار کلی بیماری در ابتدای دوره نوجوانی (10-14 سال) در کمترین حد است، اما عوامل خطری که در دوران نوجوانی پذیرفته یا تثبیت میشوند، تأثیرات خود را در مراحل بعدی زندگی میگذارند. در کنار بیتوجهی نسبیِ بهداشت عمومی به سلامت روان، سلامت روان نوجوانان برخلاف بار عظیم اجتماعی، اقتصادی و شخصی سرمایهگذاری که شایسته آن است دریافت نمیکند. این موضوع توجه سیاسی کمی را به خود جلب کرده و بودجه محدودی را در تمام تنظیمات درآمدی به خود جذب کرده است. برای مثال، بررسی نمونهای از 132 کشور با درآمد پایین و متوسط نشان داد که دریافتکنندگانِ 24 میلیارد دلار (66 درصد) از کل کمکهای توسعه برای سلامت، تنها 528 میلیون دلار (2.2 درصد) را صرف کمکهای هدفمند برای جوانان، رده سنی 10- 24، کردند. از این میان، برای سلامت روان نوجوانان، بهطور خاص اختلالات افسردگی و خودآزاری، حدودا شش میلیون دلار (1.2 درصد) اختصاص داده شد؛ مقداری ناچیز در مقایسه با سهمی که در بار سلامتی نوجوانان دارد. در طی دهههای گذشته سرمایهگذاریهای مالی و فنی کمی در سلامت روان انجام شده است. این انفعال تا حدی ناشی از عدم آگاهی در مورد مقرون به صرفهبودن مداخلات، بهویژه، در کشورهای کمدرآمد و متوسط بوده است.
بسیاری از کشورها آمادگی کافی برای مقابله با چالش نامرئی اختلال سلامت روان که اغلب انگ زده شده و از آن غفلت شده را ندارند. مدتهاست که از خدمات بهداشتی بهطور کلی و بهطور خاص برای نوجوانان و جوانان غفلت شده است. جوانان 10 تا 24 ساله کمترین میزان پوشش مراقبتهای بهداشتی را در بین هر گروه سنی دارند و شواهد نشان میدهد که اکثر نوجوانان و جوانانی که اختلال سلامت روان دارند خدمات مراقبتی و درمانی را از متخصصان دریافت نمیکنند. عدم آگاهی از مزایای دریافت این خدمات، تعصبات مرتبط با بیماری روانی و نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی از جمله عواملی هستند که نوجوانان را از کمک گرفتن باز میدارد. هزینه و موقعیت جغرافیایی خدمات نیز از موانع دسترسی است. علاوه بر این، بسیاری از نوجوانان برای تشخیص وجود مشکل و تسهیل دسترسی آنها به خدمات به بزرگسالان متکی هستند.
هنگامی که نوجوانان به کمک نیاز دارند، مراقبت و خدمات مورد نیاز آنها اغلب یا در دسترس نیست یا پاسخگوی نیازهای آنها نیست و کیفیت پایینی دارد. عواقب این شرایط این است که اختلال سلامت روانی نوجوانان تشخیص داده نمیشود و تحت درمان قرار نمیگیرد و ممکن است بسیاری از دستاوردهای سلامتی و رشدی که در دوران کودکی بهدستآمده؛ به ویژه، در ناملایمات مزمن از بین برود. این امر به نوبه خود بر طول عمر و مسائل اقتصادی اجتماعی موثر است.
درباره سلامت روان نوجوانان چه می دانیم؟
اهمیت اختلال سلامت روان نوجوانان در طول زندگی، در چند دهه گذشته، آشکار شده است. همچنین حمایت رو به تزایدی برای انتقال سلامت روان از حاشیه به مرکز برنامههای سلامت و توسعه وجود دارد. برای ارتقاء سطح سلامت روان از طرحهای مهمی حمایت شده است؛ شامل برنامه سازمان بهداشت جهانی – برنامه اقدام mhGAP، ابتکار مشترک سازمان جهانی بهداشت و یونیسف برای کمک به رشد نوجوانان، کمیسیون لانست 2016 در مورد سلامت و رفاه نوجوانان و کمیسیون لانست، سال 2018، در مورد سلامت روان جهانی و توسعه پایدار.
دانشی کافی برای اقدام در مورد سلامت روان نوجوانان وجود دارد. همچنین میدانیم که ارتقاء سلامت روان و پیشگیری از اختلال سلامت روان، خودآزاری و رفتارهای پرخطر برای کمک به رشد نوجوانان مهم هستند. شواهد زیادی در مورد مداخلات برای مراقبت و درمان اختلال سلامت روان وجود دارد. طیفی از استراتژیها و برنامههای چندبخشی که بازدهی مثبتی دارند در جدول 1، نشان داده شده است. اگرچه باید تحقیقات بیشتری برای رفاه و سلامت نوجوانان، تقویت سنجش، بهبود مداخلات فعلی و طراحی بستههای مداخله قابلسنجش جدید برای ارتقاء سلامت روان، پیشگیری و مراقبت در نوجوانان انجام شود.
چه اقداماتی باید اتخاذ شود؟
ضروری است اطمینان حاصل شود که سیاستها و برنامهها مداخلات بهداشت روانی نوجوانان را که از شواهد بهدست آمده در اولویت قرار میدهند و بهترین راهها را برای تحقق بخشیدن به نیازهای خاصِ نوجوانان شناسایی میکنند. این کار برای توانمندسازی نوجوانان برای گذران زندگی، رشد و حصول اطمینان از اینکه هیچکس نادیده گرفته نشده است ضروری است. تلاشهای جمعی همه ذینفعان مهم خواهد بود. ما باید با هم کارهای زیر را انجام دهیم:
سیاست و سرمایهگذاری
- قرار دادن سلامت روان نوجوانان در دستور کار. الویت قرار دادن سلامت روان نیازمند رهبری قوی است. این کار تعهد به خدمات نوآورانه و با کیفیت و تقویت خدمات اجتماعی را در بردارد. ما باید به ارتقاء سلامت روان و پیشگیری، درمان و مراقبت از اختلال سلامت روان در نوجوانان در سطوح محلی، ملی و بینالمللی در شرایط وقوع بحرانهای انسانی و شکننده توجه بیشتری داشته باشیم. تقویت سنجش سلامت روان نوجوانان نیز بسیار مهم است
- سرمایهگذاری روی سلامت روان نوجوانان. منابع بیشتری از بودجههای داخلی کمکهای بهداشتی و توسعه باید اختصاص یابد به: الف) اجرای برنامههای به جدول 1 و برنامههای مداخله اولیه. ب) تقویت مراقبتهای کلی، درمان و پیگیری اختلال سلامت روان به عنوان بخشی از پوشش همگانی سلامت؛ و ج) توانمندسازی نوجوانان برای دسترسی به خدمات مراقبتی، درمانی و حمایتی نوجوان بهطور تعاملی.
- فراگیر و شفافکردن فرآیندهای طراحی برنامه و خط مشی سلامت روان نوجوانان در کشورها. مشارکت و درگیری ذینفعان مختلف از جمله نوجوانان، که کاربران نهایی این برنامهها هستند، بسیار مهم است. نوجوانان همراه با سایر ذینفعان مانند محققان/دانشگاهیان و گروههای ذینفع خاص از جمله بیماران و خانوادههایشان، شرکای ارزشمندی در فرآیندهای تصمیمگیری، از تنظیم دستور کار تا طراحی اجرا و ارزیابی هستند.
سیستمها و خدمات پاسخگو
- ادغام برنامههای ارتقاء، پیشگیری و درمان سلامت روان، در برنامههای موجود در مدارس و برنامهها/سازمانهای اجتماعی – به ویژه در سطح مراقبتهای بهداشتی اولیه. این کار بهویژه برای گروههای آسیبپذیر مانند نوجوانان باردار، نوجوانان دارای معلولیت یا شرایط مزمن، نوجوانان در شرایط بحرانهای انسانی و شکننده و کسانی که به دلیل گرایش جنسی، هویت جنسی یا قومیت به حاشیه رانده شدهاند بسیار مهم است. نوجوانان و همچنین اعضای خانواده به حمایت و آموزش نیاز دارند تا مهارتهای لازم برای بهبود و محافظت از سلامت روان را بیاموزند.
- تقویت همکاریهای چندبخشی و هماهنگ. مداخلات چندبخشی برای پرداختن به بسیاری از عوامل تعیینکننده سلامت روان نوجوانان که خارج از بخش بهداشت هستند، مانند مشکلات اجتماعی-اقتصادی، خشونت، فقدان آموزش و هنجارهای منفی جنسیتی مورد نیاز است. این امر مستلزم هماهنگی زیادی بین بخشها، از سطح جهانی تا محلی، است. این هماهنگی ایجاد پیوندها و مکانیسمهای ارجاع بین بخشها و سطوح گوناگون را در برمیگیرد.
- سرمایهگذاری در تحقیق در مورد خدمات بهداشت روانی نوآورانه و تقویت سیستمهای داده سلامت. تحقیقات اجرایی در مورد خدمات بهداشت روانی برای بهبود دسترسی، استمرار، کیفیت، برابری، کارایی و ارائه راهبردهای مؤثر برای مقیاس کردن مورد نیاز است. سیستم های جمعآوری داده باید شاخصهایی برای نظارت بر سلامت روانی نوجوانان، آسیبپذیریها و خطرات نوجوانان و دسترسی به خدمات را در بر داشته باشد. دادهها باید بر اساس جنسیت، سن، موقعیت جغرافیایی و عوامل خاص کشور، تفکیک شوند.
ظرفیتسازی
- ایجاد ظرفیت انسانی و فنی برای سلامت روان نوجوانان، و پرداختن به انگ مرتبط با سلامت روان. این ظرفیتسازی شامل آموزش معلمان، اجتماع و مددکاران اجتماعی؛ و کارکنان بهداشتی درگیر با نوجوانان، و همچنین آموزش پیش از خدمت و حین خدمت به پزشکان برای ارزیابی شرایط سلامت روان، مراقبت و درمان است. ظرفیت فنی در سطح کشور نیز برای اجرای سیاستها و برنامهها، نظارت، ارزیابی و تحقیق مورد نیاز خواهد بود.
- استفاده از نیروی کاری که تخصص کمتری دارند. در اکثر کشورها، تغییر وظایف ضروری است – اکثر خدمات بهداشت روان باید توسط افرادی که آموزش تخصصی در زمینه بهداشت روان ندارند، مانند کارکنان بهداشت روان، پرستاران، معلمان و مددکاران اجتماعی ارائه شوند.
- ایجاد سیستمهایی برای آموزش، راهنمایی و مشارکت مدافعان سلامت جوانان. درگیرکردن نوجوانان این پتانسیل را دارد که مدلهای سنتی ارائه مراقبتهای بهداشتی به سیستمهای بهداشتی تعاملی تغییر یابد. این کار برای تضمین دسترسی برابر به خدمات بدون توجه به جنسیت، قومیت یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی ضروری است.
منبع مقاله سلامت روان نوجوانان: زمان عمل