برابری‌طلبی و سیاست‌ورزی در نظریه ژاک رانسیر

نشست «برابری‌طلبی و سیاست‌ورزی در نظریه ژاک رانسیر مطالعه موردی زنان ایرانی در عصر مشروطه» در روز دوشنبه 3مرداد 1401 توسط موسسه رحمان برگزار شد.

سخنرانان این نشست رز فضلی_هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی_ و جواد خوانساری_دکترا جامعه‌شناسی سیاسی_  بودند.

گزارش هفتمین نشست از مجموعه نشست رفاه و عدالت در جامعه ایرانی را در ادامه بخوانید:

سیاست در نظر رانسیر

بخش اول این نشست به شرح آرای ژاک رانسیر توسط رز فضلی اختصاص داشت. وی صحبت‌های خود را با معرفی رانسیر آغاز کرد:«رانسیر از شاگردان آلتوسر بود. اما نقدهایی به نظریه‌ها و چارچوب‌های پیشین استعلایی قبل از خود داشت. سیاست در نظر رانسیر به معنی برابری است و در واقع انطباق سیاست و برابری را در آرای رانسیر می‌توانیم ببینیم. از نظر رانسیر سیاست آن هنگام وجود دارد که نظم طبیعی سلطه به واسطه‌ی نهاد بخش بدون سهم‌ها دچار گسست شود.»

عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه‌ی صحبت‌های خود گفت:«رانسیر با الهام‌گیری از ارسطو از تمایز بین آوا و صدا و سخن می‌گوید. صدا برای همه‌ی حیوانات است و برای بیان درد و لذت است اما سخن شکل پیچیده صدا است و انسان را از حیوان متمایز می‌کند. انسان به واسطه‌ی توانایی سخن گفتن، سرشتی به شدت سیاسی دارد.

رانسیر در دو کتاب «شب کارگران» و «گفتار کارگری» متون کارگری از انقلاب فرانسه تا 1830 را بررسی کرد. رانسیر نشان می‌دهد که زمانی که کارگران شب را به تصرف خود درآوردند و به فکر، جدل و مباحثه پرداختند توانستند بر خلاف الگوی نظام سلطه عمل کنند. از نظر رانسیر، سیاست راستین اینجا شکل می‌گیرد.»

برابری از دید رانسیر

بخش دیگر صحبت‌های فضلی به شرح برابری از دید رانسیر اختصاص یافت. او گفت: «برابری به معنی ورود فعال به عرصه‌ی اندیشه و تفکر است.» وی اضاف کرد:« از نظر رانسیر آنچه که ما تا به امروز از سیاست خواندیم تاریخ افراد در سلطه بوده اما در واقع سیاست، اتفاقات روزمره نیست و هر روز رخ نمی‌دهد؛ بلکه سیاست قرار است ورقی بزند و لوگوسی را به اشتراک بگذارد.»

ظهور زنان در امر سیاسی دوران مشروطه

در بخش دیگر نشست«برابری‌طلبی و سیاست‌ورزی در نظریه ژاک رانسیر مطالعه موردی زنان ایرانی در عصر مشروطه» جواد خوانساری صحبت کرد. وی درباره‌ی علت استفاده از نظریه‌ی رانسیر در رساله‌ی خود گفت:« نگاه متفاوت رانسیر به سیاست باعث شد که من از این نظریه استفاده کنم و در دروان مشروطه گروه‌های زیادی برای اولین بار وارد عرصه‌ی سیاست می‌شوند و خواهان برابری هستند. این گروه‌ها اتفاقات مهمی را شکل می‌دهند و این رخدادها با استفاده از نظریه‌ی رانسیر قابل توضیح است. یکی از اتفاقات مهم دوران مشروطه، بلوای نان است. در بلوای نان تعداد زیادی از زنان، اطراف کالسکه ناصرالدین شاه جمع شدند و برای اولین در تاریخ ایران، این زنان هستند که در چند قدمی شاه ظاهر می‌شوند و شخص اول مملکت را مورد خطاب قرار می‌دهند. فقط این یک مورد حضور زنان در امر سیاسی را نیست. بلکه در وقایع مختلفی می‌توانیم حضور زنان را ببینیم. مثلا در ماجرای تحریم تنباکو، زنان حرمسرای شاهی در توزیع امر محسوس اخلال ایجاد می‌کنند. در واقع زنان ناصرالدین شاه، لوگوس (Logos) مردانه را تصاحب می‌کنند.»

تصاحب ساحت نوشتار توسط زنان

خوانساری اضافه کرد:«در این دوران زنان ساحت نوشتار را هم تصاحب می‌کنند. رساله‌ی معایب‌الرجال بی‌بی خانم استرآبادی یکی از نوشتارهای مهم در این زمینه است. بی‌بی خانم استرآبادی در این رساله این پیام را به زن‌ها می‌دهد که ما می‌توانیم فراتر از دستوراتی که به مردها به ما می‌گویند حرکت کنیم و به برابری فکر کنیم. رخدادپازل دیگر در سال 1285 است. زمانی که تاج‌السطلنه دختر ناصرالدین شاه دست به حرکتی آوانگارد می‌زند؛ طلاق می‌گیرد و زندگی‌نامه خودش را می‌نویسد. در واقع شخصی از درون پارادیم پلیس، علیه حکومت حرف می‌زند و خواهان برابری است. تاج السطنه اکتیویست هم بوده و اتحادیه غیبی نسوان را تشکیل می‌دهد. در این اتحادیه زنان خطاب به نمایندگان مجلس عریضه می‌نویسند و شکایت خودش از اوضاع مملکت را اعلام می‌کنند و مشروطه‌ی خود را طلب می‌کنند. حرکت جمعی دیگر زنان را در تبریز شاهد هستیم. زینب پاشا و جمعی از زنان اسلحه به دست می‌گیرند و بازار را به تصرف خود درمی‌آورند و علیه نظم موجود قیام می‌کنند. شخصیت تاثیرگذار دیگری در این دوران  سلاح در دست می‌گیرد بی‌بی مریم بختیاری است. او و جمعی دیگر برای مشروطه زنانه‌ی خودشان می‌جنگد.»

زنان شاعر عصر مشروطه

بخش دیگر صحبت‌های خوانساری درباره‌ی زنان شاعر عصر مشروطه بود.«زنان از رسانه‌ی شعر که پیش از این رسانه‌ای مردانه بود برای رساندن صدای خودشان استفاده کردند. یکی از این زنان عالم‌تاج فراهانی است. شخصی که فهمید پارادایم سیاست در ایران دچار مشکل شده است و زندگی خود را قالب شعر بیان کرد و او از زخم نابرابری در زندگی مشترک در شعرهای گفت. عالم تاج آزادی را دستمایه‌ای برای برابری‌طلبی می‌کند. در واقع می‌بینیم که یک زن شاعر در عرصه‌ی سیاسی شکل گرفته است و صدای خودش را به گوش دیگران می‌رسد. شاعر زن دیگری که چند سال بعد از عالم تاج بوده نیم‌تاج سلماسی است. نیم‌تاج غارت و قتل شهر سلماس را به چشم دیده و شعری درباره‌ی این واقعه می‌سراید. شعر با بیت «کیست که پیغام ما به شهر تهران برد/ ز گلّه‌ی دربه‌در خبر به‌چوپان برد» شروع می‌شود. شعر نیم‌تاج شکایت و شکوه‌ای است به حاکمان و مردان سیاست که اشک یتیمان سلماسی را نمی‌بینند. اینجا هم می‌بینیم که سیاست به معنی رانسیری به وقوع پیوسته است.»

نشست« برابری‌طلبی و سیاست‌ورزی در نظریه ژاک رانسیر مطالعه موردی زنان ایرانی در عصر مشروطه »با گفت‌وگو و پرسش و پاسخ مخاطبان پایان یافت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برابری‌طلبی و سیاست‌ورزی در نظریه ژاک رانسیر
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری