واقعیتِ مصرف‌کنندگان بی­‌خانمان مواد

واقعیتِ مصرف‌کنندگان بی­‌خانمان مواد

علی احمد رفیعی‌راد

طرح جمع‌­آوری دوره­‌ای مصرف‌کنندگان بی‌­خانمان مواد (یا به اصطلاح سازمان‌­های رسمی معتادان متجاهر)، در روزهای اخیر با سخت­‌گیری و گستره‌ی بیشتری در تهران دنبال می‌­شود. همزمانی این دوره از طرح با سخنان تند شهردار و برخی نمایندگان جدید، فرضیه وامداری مجریان از رویکرد جدید مسئولان نسبت به مسأله را تقویت می‌­کند. شهردار تهران وعده داده است تا تمامی «معتادان متجاهر» از سطح شهر جمع­‌آوری و مشکل برای همیشه برطرف شود. همگرایی بالای متولیان جدید شهری و کشوری که در شعارها و برخورد با مصرف کنندگان بی‌خانمان مواد نیز نمود پیدا کرده است، می­‌تواند فرصت نقد و ارزیابی چنین طرحی را از آنها بگیرد؛ از این‌رو لازم است از منظری دیگر، چند نکته اساسی یادآوری شود.

نخست: استفاده از تجارب پیشین

اعتیاد به عنوان یک پدیده‌ی پیچیده و چند بُعدی، پایدارترین مشکل اجتماعی قرن اخیر در کشور ما بوده است؛ که تجارب پیشینی بسیاری برای تعدیل آن در جهان و جامعه وجود دارد. بدون شک هر گونه طرح برای مبارزه با این مشکل اجتماعی بغرنج باید با توجه به واقعیات و تجربیات و دانش انباشته پیشینی باشد و نه صرف آرزوها و خواسته‌­ها. نادیده گرفتن واقعیات مرتبط با اعتیاد و سوء­مصرف مواد باعث پایداری آن در جامعه شده، به گونه‌­ای که با وجود دهه‌ها مبارزه با آن، امروزه رشدی بیشتر از رشد جمعیت در کشور پیدا کرده و سن درگیری با آن به آغاز دوره نوجوانی رسیده است. مصرف‌کنندگان بی‌­خانمان پرشمار، از پیامدهای واقعیت گران‌جان اعتیاد و پویایی و ساختارمند شدن چرخه مواد مخدر در کشور هستند.

دوم؛ اعتیاد به مثابه بیماری

پس از دهه‌­ها مبارزه با اعتیاد پذیرفته شده است که اعتیاد نه ضعفی اخلاقی که یک بیماری سخت، مزمن، پیش‌رونده در تمامی ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است که درمان آن بسیار دشوار و زمان‌بر و نیازمند همراهی تام و تمام فرد بیمار است. ضمن اینکه مشارکت بیمار(مصرف کننده مواد) نیز مستلزم درک حضور او به عنوان یک انسان دردمند است.

سوم: اعتیاد؛ معلول مشکلات جامعه

به جای مبارزه با بیمار (معتاد) باید با بیماری (اعتیاد) و فرایند زایش آن در جامعه مبارزه کرد. اگر در فرایند زایش اعتیاد تأمل کنیم؛ سوء‌مصرف مواد، معلول سلسله علل اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. از این‌رو به صورت الویت باید تخفیف و تعدیل این علل و مسایل در دستور کار قرار گیرد.

یافته تحقیقات بسیاری بیانگر ارتباط و تاثیر بسیار زیاد متغیرهایی مانند فقر، نابرابری، از هم گسیختگی خانواده‌­ها، ناسازگاری‌­ها در خانواده، کودکی دشوار، ناکامی، بی‌­عدالتی، احساس بی‌­عدالتی، ناامیدی، دسترسی آسان به مواد، شبکه گسترده و چابک توزیع مواد و …. بر سوء مصرف مواد هستند. لذا تا مادامی که چنین متغیرهای آسیب‌زایی به درستی حل و فصل نشوند، زایش و حضور آسیب­‌هایی مانند اعتیاد به مواد همچنان وجود دارند. از اینرو باید گفت؛ معتاد متجاهر و یا به عبارتی درست‌تر و دقیق­‌تر، مصرف کننده بی‌خانمان، شهروندی است که بواسطه شرایط نامناسب دچار چالش و بیماری شده و سلامت خود را از دست داده است.

چهارم: تعبیه مکان‌های مناسب

گرفتن فضاهای جاافتاده از سوءمصرف‌کنندگان مواد و عدم تعبیه جای مناسب برای آنها باعث گسترش مکان­‌های مصرف، پنهان شدن برخی زیرگروه‌ها و عدم دسترسی نظام سلامت و برخی تشکل‌­های مردم‌نهاد خدمات‌­رسان به این افراد می‌­شود، که در نهایت پیامدهای بسیار بدتری از وضعیت کنونی برای افراد آسیب‌دیده و سایر افراد جامعه دارد.

پنجم: تعامل مناسب با مصرف‌کنندگان مواد

در موارد زیادی، مصرف مواد به شدت سلامت افراد را تحت تاثیر قرار می­‌دهد و ممکن است بسیاری از آنها را در نقاط غیرقابل بازگشتی از سلامت و پاکی از مواد قرار داده باشد؛ از این‌رو باید در تعامل با هر کدام از مصرف‌کنندگان مواد، گزینه مطلوب را شناسایی و به کار بست. به صورت مشخص گزینه مطلوب برای برخی افراد ممکن است تزریق کم خطرتر، مصرف کمتر، مصرف با مواد کم خطرتر، مصرف مواد نگهدارنده و جایگزین باشد. مصرف‌کننده بی‌­خانمان مواد در آخرین پله پیامدهای مصرف مواد قرار دارد. ضمن اینکه هر کدام از این افراد ممکن است همزمان دچار بیماری‌هایی مانند اچ‌­آی‌­وی، اچ­‌پی‌­وی و هپاتیت نیز باشند که درمان و سلامت آنها را پیچیده­‌تر می­‌کند.

ششم: برخورد درست با افراد آسیب‌دیده

برخورد نامناسب با افراد آسیب دیده که احساس ناکامی، بی­‌عدالتی، ناخرسندی دارند و رنج و بیهوده‌­گی را تجربه می‌‌کنند، آنها را در مقابل جامعه قرار می‌­دهد. در مصاحبه‌­ای که به تازه‌گی با فردی دارای سابقه سوءمصرف مواد داشتم؛ این نکته را به صورت دقیق مطرح نموده است: «از روی لج، میان هر طوری که راه دستشونه یه خسارتی بزنن دیگه. اصلا مهم نیست این کاغذ را من از اینجا ببرم بندازم تو جوب، قشنگ مشخصه که هیچ هم گیرش نمیاد….آره خیلی وقت‌ها برای خالی کردن، خودشان را می‌خوان این وری خالی کنن،اکثرا این رفتار را توشون میتونی ببینی. رنجش و کینه و نفرت یه جوری حساب میشه، بعضی وقت ها جرم سنگین تری، خلاف سنگین تری هست….»

 

**‌ یادداشت ” واقعیتِ مصرف‌کنندگان بی­‌خانمان مواد ” در شماره 4122 روزنامه شرق در تاریخ 27 مهر ماه 1400 به چاپ رسیده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

واقعیتِ مصرف‌کنندگان بی­‌خانمان مواد
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری