نشست « شکاف شریعت و سبک زندگی » برگزار شد.
نشست «شکاف شریعت و سبک زندگی» ششمین نشست از مجموعه «مسئله همبستگی و گسیختگی اجتماعی» با حضور دکتر وحید سهرابیفر در اول شهریور ماه 1400 در موسسه رحمان برگزار شد.
سهرابیفر سخنرانی خود در ارتباط با بحث شکاف شریعت و سبک زندگی را با اشاره به پدیدههای نسبتا جدید در جامعه ایران آغاز کرد. به گفتهی ایشان، بازشناسی و توجه به این پدیدهها میتواند سیگنالها و پیامهای خاصی را برای محققان آشکار سازد. برای مثال پدیدههایی که در جامعه شاهد آنها هستیم عبارت از ترکیبهایی است که در امر دینداری رخ میدهد. این پدیده را میتوان از نظر دینداریهای متنوع و تاکیدهایی که در ساحت باورها و مناسکها انجام میدهند مورد بررسی قرار داد. به عبارتی دیگر افراد یک عاملیت و یک اصالت از خود نشان داده و دست به انتخاب میزنند که میتوان از آن با عنوان فردگرایی دینی یا به تعبیر دکتر سهرابیفر «دین سلف سرویسی» نام برد. وی برای توضیح دقیقتر مفهوم به کار برده عکسهای مختلفی در مورد تعلقات متنوع فرهنگی ایرانیان نشان داد که هر یک فرد را به سوی خود میکشد و او باید در این میان دست به انتخاب زند.
سهرابیفر، دومین پدیده را تحولات جدید در بطن جامعه ایران عنوان میکند؛ تحولاتی که قدمت آن به 15 سال اخیر میرسد. چون انتشار عکس در فضای مجازی، ازدواج سفید و همباشی که منجر به تقسیمبندیهای دینی در جامعه شده و دوگانه قشر متدین و غیرمتدین ایجاد کرده است. که نمود آن را میتوان در مورد رعایت فاصله اجتماعی در دوران شیوع بیماری کرونا مشاهده کرد و منجر به تقابل این دو گروه در جامعه شده است. این وضعیت در سطوح خردتری چون خانواده نیز مشاهده میشود که میتوان نام فاصله و گسست نسلی را به آن نسبت داد. بنابراین نکته اول در ارتباط با شریعت و سبک زندگی این است که به رخدادهای کوچک در جامعه بیتوجه نبوده و سعی در فهم و تبیین آن داشته باشیم و از شبه تبیینها هم بپرهیزیم.
دکتر سهرابیفر پس از بیان مقدمه، صحبت خود را با پرسیدن چند سوال پیش برد. چه اموری منجر به ایجاد چنین شکافی در جامعه میشود؟ چه عواملی باعث میشود بین سبک زندگی و شریعت فاصله ایجاد شود؟ در پاسخ به این سوال، وی به تفاوت بنیادین و فاصله جدی میان زیستجهانها اشاره کرد. زیرا به عقیده وی، زیستجهانی که انسان امروزی در آن زندگی میکند و زیستجهانی که شریعت در آن شکل گرفته است، با یکدیگر متفاوت است. و برای پاسخ به چرایی این تفاوت، ایشان به عوامل نظری و عملی مرتبط پرداختند. یکی از فاکتورهای مهم عوامل نظری توجه باورهاست که با سوالات مختلفی همراه است. نگاه من نوعی به هستی چگونه نگاهی است؟ نگاه من به انسان چگونه موجودی است؟ رابطه انسان و خدا را چگونه میبینیم؟ آیا این رابطه حاکم و محکومی است، برده و اربابی است یا عاشق و معشوقی است؟ اصلا به خدا باور داریم؟ عقلانیت بشری چه جایگاهی در جهان دارد؟ این سوالات، پایه و اساس نظام باورها را دربرمیگیرد. در کنار باورها، ارزشها عامل دومی است که باید مورد توجه قرار گیرد. چه اموری ارزشمند است و چه اموری ارزش کمتری دارد؟ فرد و آزادی فردی، تنوعات دینی، حقوق بشر چه جایگاهی در نظام ارزشی ما دارند؟ هنر، موسیقی، عشق دارای چه اهمیتی هستند و در زیست جهان ما چه جایگاهی را بدست میآورند؟ جهان ایدهآلی که افراد برای خود ترسیم میکنند چه عناصر و چه باورهایی را شامل میشود؟ در مقابل عوامل نظری، عوامل عملی وجود دارد که در شکل دادن به زیستجهان انسانها نقش مهمی ایفا میکنند.
یکی از این عوامل، شیوه عمل نهاد دین در موقعیتهای اجتماعی است که بر شکلدهی زیستجهان افراد اثر میگذارد. که براساس این شیوه عمل، شریعت چقدر مهم میشود و چه جایگاهی را برای خود کسب میکند؛ باید مورد توجه قرار گیرد. در ایران خیلی از افراد علقههای دینی و معنوی خود را دارند، منتهی هویت دینداری به یکسری افراد رادیکال تعلق پیدا کرده است. افراد برای جدایی از این دسته سعی در شکل دادن به یک هویت جدید برای خود هستند که نشان از ایجاد مشکل هویتی برای آنان دارد. علاوه بر این موضوع میتوان عامل دوم را بحث کارآمدی دانست. سبک زندگی که از دل شریعت برای افراد ارائه شده تا چه حد کارآمد است. زیرا برخلاف گذشته، امروزه شیوه و سبک زندگی متنوعی از منابع مختلف به افراد ارائه میشود که یکی از آنان نسخه دینی است. در این شرایط، افراد شروع به مقایسه میکنند که شریعت تا کجا میتواند برای من مناسب باشد و سبک زندگی مناسبی برای من ارائه دهد. در کنار این عوامل، از نقش رسانهها هم نمیشود غافل شد. سبک زندگی که رسانهها بازنمایی میکنند اهمیت بالایی دارد؛ زیرا رسانه قدرت مترقی یا متحجر نشان دادن سبک زندگیهای مختلف را دارد. بنابراین اینکه تحت تاثیر چه رسانهای باشیم در شکلگیری نوع نگاه افراد به شریعت موثر است.
سهرابیفر در ادامه به تاثیر این شرایط بر همبستگی اجتماعی پرداخت. به گفتهی وی، مهمترین عامل در این زمینه که منجر به همبستگی میگردد مسأله سازگاری و همزبانی است. به عبارتی دیگر ورژنی از سبک زندگی باید ارئه گردد که با اقتضائات زمانه سازگار باشد. این متاعی که عرضه میشود بایستی با انسان امروز سخن بگوید. سوالهای او را جواب دهد و به دغدغههای او پاسخ دهد. این مساله از زمان دعوت پیامبر اهمیت داشته است و در شیوه دعوت ایشان هم میتوان اهمیت اساسی این عامل را شاهد بود. امروزه این شکاف وجود دارد پس ما نیاز ارائه نسخه روزآمدی از سبک زندگی دینی هستیم که این گسست و فاصله را کمتر و کمتر کند و باید نوعی از عقلانیت امروزی در آن حضور داشته باشد. که وی از آن با نام «عقلانیسازی معقول» یاد کرد. براساس این مفهوم با وجود اینکه نمیتوان منکر جنبه ماورایی و رازآلود دین شد، اما بسیاری از امور قابل سنجیدن با عقل است. پس باید به محافظت انتقادی از دین روی بیاوریم؛ به عبارت دیگر از دین محافظت کرده ولی در عین حال نگاه انتقادی هم به آن داشته باشیم تا مخاطب امروزی حس کند که دین با او سخن میگوید. در غیر اینصورت شکاف و گسست هر روز بیشتر از دیروز میشود. سهرابیفر در همین راستا به مشکلات بالقوه در این زمینه هم اشاره کرد. اولین مشکل وجود توهم خودبسندگی است که مانع از مطالعه دیگران و داد و ستد با آنها میشود. علاوه بر آن آفت دیگر به گفته ایشان ماندن در کنج عزلت و کنج عافیت است. به طوری که یکسری توصیههایی کنیم بدون اینکه بسنجیم این توصیهها چقدر امکان وقوع دارند. بنابراین اگر نسبت به وقایع حساس نباشیم و صرفا به نحو یک سویه نسخهای بدون توجه به بازخوردها ارائه دهیم به شکاف بین شریعت و سبک زندگی دامن زدهایم. و پیامدهای سنگینی از جمله کنار گذاشتن شریعت و دچار شدن به نوعی از سکولار گریبانگیر جامعه ما میشود. حتی در بعضی از موارد میتواند به دینستیزی بیانجامد.
پیامد دیگر ایجاد چالشهای جدی در ساحت معنایی جامعه است. هر انسانی پرسشهای بنیادین در مورد زندگی دارد که سبک زندگی در واقع روبنایی است که از پرسشهای بنیادین برمیخیزد و بدون حضور دین برای پاسخگویی به آنان بحران معنایی در جامعه گسترش مییابد. از سویی دیگر چون ایران جامعهای است که اخلاق آن بر ستونهای دینی استوار است اگر این ستونها فرو ریزد، بحران اخلاقی و معنوی رخ خواهد داد و با جامعهای یکسره بیاخلاق روبرو خواهیم شد. آخرین پیامد بزرگ این وضعیت، تأثیر آن بر هویت افراد است. جامعه ایران جامعهای با اکثریت دینی شناخته میشود و افراد بخش بزرگی از هویت خود را با دین تعریف میکنند؛ در صورت کمرنگ شدن و حذف این عامل، بحران هویتی جامعه را فرامیگیرد.
وی سخنان خود را با ارائه راهحل برای حل و حتی جلوگیری از پیامدهای مذکور به پایان رساند. به عقیده سهرابیفرد، در حوزه دینی باید پایان تکگویی را به طور رسمی اعلام کنیم. سخنرانی یک نفره و پذیرش دیگران دیگر پاسخگو شرایط حاضر نیست باید گفتگو و معاشرت بین طیفها و افکار مختلف را به رسمیت بشناسیم تا از این طریق گروههای مختلف با زیستجهانهای یکدیگر آشنا شوند. از این طریق مشکل هم به رسمیت شناخته شده و تمامی گروهها سعی در حل آن خواهند داشت. از سویی دیگر با توجه به تغییراتی که در جامعه امروز ایران رخ داده است، باید تلاش کنیم دینی مبتنی بر کرامت، آزادی با توجه به جایگاه و حقوق بشر، اقلیتها و زنان شکل دهیم که تکثر را بپذیرد. در نهایت انجام پژوهشهای کاربردی در این زمینه با ایجاد فضای مبتنی بر صداقت و اعتماد میتواند راهگشا باشد.
نشست «شکاف شریعت و سبک زندگی» با پرسش و پاسخ پایان یافت که آقای دکتر وحید سهرابیفر به سوالات مطرح شده در راستای بحث فوق، پاسخ دادند.
* فایل تصویری نشست « شکاف شریعت و سبک زندگی » در آپارات بارگذاری شده است.
یک پاسخ
موضوع مهمی است و سخنران نیز بخوبی به وجوهی از آن اشاره نموده اند