نابرابری و آموزش

در گذشته دانش بیشتر در حد فضیلتی ممتاز و در دسترس گروه‌های اجتماعی خاص مانند روحانیون و طبقه‌ی اشراف بود اما مدت زیادی است آموزش جزئی از حقوق انسانی همه‌ی شهروندان شناحته می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد همه‌ی افراد امکان دسترسی به آموزش را ندارند و نابرابری‌ها در این حوزه نیز وجود دارد. در این شماره از رادیو رحا برخی از  نابرابری‌ها در حوزه آموزش را بررسی کرده‌ایم.
در این قسمت از مقاله “وضعیت ملی آموزش در ده سال اخیر” در کتاب دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران استفاده شده است. نویسندگان این مقاله دکتر مقصود فراستخواه و همکاران هستند.
کارشناس این قسمت آقای محمدرضا نیک‌نژاد _عضو کانون صنفی معلمان _ است.
تهیه کننده: موسسه رحمان
کارشناس پژوهش : شهاب الدین شهسوارزاده
نویسنده : عطیه ملک زاهدی
مشاور هنری و رسانه‌ای: نیلوفر حامدی
تدوین: سارا زارع
گوینده: نیلوفر حامدی
طراح لوگو و کاور: سارا کریمی
مدیر اجرایی: اسما صارمی  
با تشکر از همراهی مریم آشور در این اپیزود
در صورتی که تمایل به حمایت مالی از پادکست رادیو رحا دارید، به این لینک مراجعه فرمایید.
“برای گوش دادن به این اپیزود، اینجا کلیک کنید”

متن سناریو

به نام خدا

رادیو رحا

سناریو اولیه نابرابری و آموزش

سلام

اینجا رادیو رحاست. قراره در اپیزودهای مختلف این پادکست به بحث نابرابری و آسیب‌های اجتماعی با نگاه جامعه‌شناسانه بپردازیم. این رادیو متعلق به موسسه رحمانه و قصد داریم به وسیله اون پژوهش‌های انجام شده در موسسه رحمان را با زبانی ساده‌تر با شما درمیان بگذاریم. در پنجمین اپیزود این پادکست به سراغ بحث نابرابری و آموزش رفته‌ایم.

مهر ماه برای خیلی‌ها یادآور روزهای خوش کودکی است. روزهای جلدکردن کتاب، تراشیدن مدادهای رنگی، زنگ مدرسه و شیطنت‌های کلاس درس اما ماه مهر برای همه یادآور خاطرات شیرین دوران دانش‌آموزی و مهربانی نیست. مهر ماه برای این افراد ماه شروع نابرابری و تبعیض است. آنهایی که سهم‌شان از نظام آموزشی نه تحصیل و یادگیری بلکه طرد و نابرابری است. در این شماره از رادیو رحا به سراغ این افراد رفتیم. افرادی که برای رسیدن به اولین حقوق خود یعنی حق آموزش راه سختی را طی کردند.

ثبت‌نام و دسترسی راحت به مدرسه در پایتخت و بسیاری از شهرهای بزرگ امری عادی است. در این شهرها  معمولا در هر محله یک یا چند مدرسه در مقاطع مختلف وجود دارد اما هر چقدر که از شهرهای بزرگ و محله‌های ثروتمندنشین فاصله می‌گیریم هم از تعداد مدارس و هم از کیفیت امکانات آموزشی کاسته می‌شود. بسیاری از  روستاهای استان سیستان و بلوچستان چنین وضعی را دارند. صابر آسکانی یکی از معلم‌های این استان است. آسکانی ساکن روستای اشکستگ است.  روستایی از توابع شهرستان سرباز. آسکانی از وضعیت رفت‌و آمد دانش‌آموزان به مدرسه در این روستا و روستاهای مجاور می‌گوید: (ویس اول آقای اسکانی)

همین وضعیت باعث ترک تحصیل دانش‌آموزان مخصوصا در بین دختران می‌شود.(ویس چهارم آقای آسکانی)

صابر آسکانی از کمبود کلاس‌های درس این منطقه این گونه می‌گوید:(ویس سوم آقای اسکانی)

یکی از تصمیمات مهم دانش‌آموزان در طول تحصیل در دوره‌ی متوسطه‌ی دوم رقم می‌خورد. زمانی که دانش‌آموز باید از بین رشته‌های مختلف علوم تجربی، ریاضی فیزیک، علوم انسانی و سایر رشته‌ها با توجه به بازار کار، علاقمندی و توانایی‌هایش دست به انتخاب بزند و یکی از این رشته‌ها را انتخاب کند به نظر می‌رسد این انتخاب دغدغه‌ی همه‌ی دانش‌آموزان نیست و برخی از دانش‌آموزان اساسا امکان انتخاب رشته‌ای به جز علوم انسانی را ندارند.(ویس اول آقای آسکانی) محمدرضا نیک‌نژاد معلم و عضو کانون صنفی معلمان که در این شماره به عنوان کارشناس حضور دارند از پیامد این اتفاق می‌گوید(ویس نیک نژاد)

کسب تحصیلات علاوه بر سود فردی برای جامعه هم مفید است. افزایش سطح سواد در جامعه باعث رشد و توسعه‌ی انسانی می‌شود به همین دلیل بسیاری از کشورها همگانی کردن دانش را  جز اولویت‌های خود قرار داده‌اند. در دهه‌های گذشته ایران هم این سیاست را در پیش گرفت و میزان باسوادی جمعیت بالای 6 سال از  15درصد در دهه‌ی 40  به 87.6 درصد در دهه90 رسید. اما پرسشی مهم در اینجا مطرح می‌شود: آیا همان کسانی هم وارد مدرسه می‌شوند و جز جمعیت باسواد محسوب می‌شوند از کیفیت مناسب آموزش برخوردارند؟

 برای سنجش موفقیت کشورها در نظام آموزشی از شاخص‌های مختلفی استفاده می‌شود. برخی از این شاخص‌ها عبارتند از  نرخ باسوادی، جمعیت دارای حداقل تحصیلات متوسطه و البته نسبت دانش‌آموز به معلم

طبق آماری  که مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌نگری وابسته به سازمان برنامه و بودجه در سال 1399 منتشر کرد وضعیت ایران در شاخص نسبت دانش‌آموز به معلم در مقطع ابتدایی 29 و در مقطع متوسطه اول19 است. یعنی به ازای هر 29 دانش‌آموز در دوره‌ی دبستان یک معلم و به ازای هر 19 دانش‌آموز یک معلم برای تدریس وجود دارد. ایران هم نسبت به میانگین جهانی و هم نسبت به کشورهای مشابه خود در این شاخص وضعیت ضعیف‌تر عمل کرده است. نسبت دانش‌آموز به معلم در سطح جهانی در مقطع ابتدایی24 و در مقطع راهنمایی 17 است. در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نیز نسبت دانش‌آموز به معلم در مقطع ابتدایی 21 و در متوسطه اول 15 است. البته آمارهای دیگری هم در این زمینه وجود دارد: (ویس نیک‌نژاد) پیامد این وضعیت چیست؟ (ویس نیک‌نژاد)

تصور عده‌ای این است که مشکل ترک تحصیل به دلیل  تعداد زیاد مدارس وجود ندارد اما تعداد زیاد مدرسه در تهران به معنی دسترسی همه‌ی کودکان و نوجوانان به آموزش نیست بهرام یکی از همین نوجوانان است، پسری ساکن محله‌ای در حوالی خاوران تهران یکی از همان پسربچه‌هایی که بارها پشت چراغ قرمز دیده‌ایم. بهرام 15 سال دارد و به دلیل حفظ حریم شخصی‌اش از پخش صدای او معذوریم. او بزرگترین فرزند خانواده‌ی 5نفره‌شان است. بهرام تا سوم دبستان به کمک خیرین توانست در مدرسه درس بخواند اما کم‌کم شرایط خانوادگی‌اش به قدری حاد شد که تصمیم گرفت مدرسه را رها و کار کند. فوت پدر و دستمزد پایین مادر بابت کار خدماتی کفاف زندگی آنها را نمی‌داد.

بهرام به ما گفت که دوست دارد درس بخواند اما خرج برادر دو ساله و خواهرهای دو قلو7 ساله‌ اش  با او و مادرش است.

چه شغلی در انتظار کودکانی است که ترک تحصیل می‌کنند؟ بهرام پس از ترک تحصیل ابتدا به سر چهارراه‌ها رفت و گل می‌فروخت. کاری سخت با دستمزدی بسیار کم. او. مدتی است که در یک کارگاه مشغول به کار است و از ۹صبح تا ۶ عصر باربری می‌کند. درآمدش بیشتر شده اما هیچ نشانی از بچگی در این کودکی که خیلی زود وارد دنیای بزرگسالان شد دیده نمی‌شود.

حالا سه ماهی می‌شود که مددکاری اجتماعی به کمک بهرام آمده است و قرار است با کمک تعدادی از فعالان حقوق کودک او به مدرسه برگردد. برگشت او به تحصیل پس از چندسال دوری از تحصیل، شاید در ظاهر خبر خوبی باشد اما بحران‌ها و مشکلات متعددی برای بهرام و مددکاران به همراه خواهد داشت. جبران عقب‌ماندگی‌ها، درس خواندن در کنار پسرانی که از او کوچک‌تر هستند تنها گوشه‌ای از این مشکلات است.

تجربه‌ی مددکاران اجتماعی نشان می‌دهد کودکانی مانند بهرام که این گونه‌ی به کلاس درس برمی‌گردد پس از مدتی به تحصیل بی‌میل می‌شوند. آنها مزه‌ی پول درآوردن را حس کرده‌اند و دیگر مدرسه برایشان جذابیتی ندارد.

یکی دیگر از ابعاد نابرابری آموزشی، دسترسی به آموزش رایگان است. اما آیا امکان ثبت‌نام و تحصیل رایگان برای همه‌ی دانش‌آموزان فراهم است؟ مریم اسکندری از ساکنان محله‌ی سعدی، برآفتاب شیراز است. محله‌ای که ساکنانش با مشکلات اقتصادی، بیکاری و فقر درگیر هستند.(ویس مریم درباره شهریه)

از اسفند 98 با همه‌گیری کرونا در ظاهر آموزش و تدریس ادامه دارد اما در واقعیت چه اتفاقی می‌افتد (ویس مریم)

آموزش آنلاین مشکلات دیگری هم دارد: (ویس مریم)

زمانی که از ترک تحصیل حرف زده می‌شود عده‌ای ساده‌انگارانه می‌گوید «همه که نباید درس بخوانند! راه‌های دیگری هم برای موفقیت و خوشبختی در زندگی وجود دارد» اما آیا واقعا سرنوشت کودکان و نوجوانی که مدرسه را رها می‌کنند موفقیت و خوشبختی است؟(ویس مریم)

ترک تحصیل علل مختلفی دارد، گاهی چند عامل دست به دست هم می‌دهد تا کودکی مدرسه را رها کند.(ویس مریم)

در گذشته دانش بیشتر در حد فضیلتی ممتاز و در دسترس گروه‌های اجتماعی خاص مانند روحانیون مذهبی و طبقه‌ی اشراف بود اما مدت زیادی است آموزش جزئی از حقوق انسانی همه‌ی شهروندان شناحته می‌شود. با این حال آن طور که دیدیم همه‌ی افراد فارغ از محل سکونت، طبقه‌ی اقتصادی و جنسیت نمی‌توانند به سواد و تحصیلات دست یابند و همچنان شکلی از انحصار در دانش در بین گروه‌های اجتماعی خاص وجود دارد.

اما راهکار رسیدن به عدالت آموزشی چیست؟ (ویس آقای نیک نژاد)

از کودکان و نوجوانان روستای حبیبه‌ای سیستان و بلوچستان تا محله‌ی برآفتاب شیراز و کودکان دستفروش محله‌ی خاوران همگی به نحوی امکان دسترسی به آموزش رایگان و با کیفیت را ندارند. پیامد این وضع بازتولید چرخه‌ی فقر و نابرابری است. کودکانی که خود نقشی در ایجاد فقرشان نداشته‌اند اما پیامدهای  فقر و نابرابری آموزشی تا همیشه در زندگی‌شان ادامه دارد و رنگی از مهر در ماه مهر نبرده‌اند.

پنجمین اپیزود رادیو رحا همین جا به پایان می‌رسه، این رادیو متعلق به موسسه رحمانه و در این شماره همون طور که شنیدین به بحث نابرابری در آموزش پرداختیم، منبع اصلی ما در این شماره مقاله‌ی ، به نویسندگی مقصود فراستخواه و همکاران بود. این مقاله در کتاب آسیب‌های اجتماعی و نابرابری، دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران منتشر شده است.

 بی‌شک این شماره از رادیو رحا ساخته نمی‌شد مگر با همراهی بهرام که روایت‌ زندگی خود را در اختیار ما قرار داد. ممنونیم از همراهی مددکاران و فعالان حقوق کودک که تجربه‌ی سال‌ها فعالیت خود در مناطق  را در اختیار ما قرار دادند. هم چنین سپاسگزار هستیم از صابر آسکانی و مریم اسکندری که مسائل و کمبودهای آموزشی روستا و محله خود را در این شماره پادکست با ما درمیان گذاشتند.  به علاوه تشکر می‌کنیم از آقای محمدرضا نیک‌نژاد _عضو کانون صنفی معلمان _ که به عنوان کارشناس تحلیل‌های خود را ارائه دادند.

اپیزودهای بعدی پادکست ما با محوریت نابرابری در موضوعات دیگر ادامه داره،‌خوشحال می‌شیم نظرهاتون را از طریق اینستاگرام به آدرس rahman.inst و ایمیل ما radioraha99@gmail.com  در میون بذارید و ما رو به دوست‌تان‌تون هم معرفی کنید.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نابرابری و آموزش
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری