جاماندگی از تأمین اجتماعی

جاماندگی از تأمین اجتماعی
رمان الیور توئيست نوشته چالز دیکنز ابتدا به صورت پاورقی در یک ماه نامه منتشر شد. در این رمان خواننده در بین سطور زندگی الیور، به وضعیت بهم ریخته شهر لندن در میانه قرن ۱۹ پی میبرد؛ فقر، شکاف طبقاتی و آسیبهای اجتماعی. دقیقا در چنین فضایی بود که نظام تأمین اجتماعی و رفاه در جوامع غربی به شکل امروزین آن متولد شد.
با آن که در داستان زاده شدن نظام رفاهی میتوان ردپای سلطه و حفظ وضع موجود را جستوجو کرد ولی مهمترین دلیل شکلگیری نظام رفاهی را ویلیام بوریج، معمار دولت رفاه بریتانیا در ۱۹۴۲ جنگ علیه احتیاج، بیماری، جهل، فقر، نکبت، بیکاری و تنبلی اعلام میکند. این مفاهیم بعدها رفاه منفی نام گرفت. در این روند دولت رفاه، ریسک خدمات رفاهی را به عهده میگیرد و با فقر چند بعدی به مبارزه میپردازد. حدودا نیم قرن پس از شکلگیری دولت رفاه، در ۱۹۹۰ حزب کارگر نوین با در نظر گرفتن مشکلات رفاه منفی، رفاه مثبت را مطرح کرد. در این دیدگاه آموزش مستمر، سلامت و خلاقیت به عنوان ارکان رفاه مورد توجه قرار گرفت. در این حالت دولت، سرمایهگذاری اجتماعی انجام داده و شرکتها، سمنها و… مسئولیتهای رفاهی را به دوش میکشد.
اولین نهادهای رفاه اجتماعی در ایران با تشکیل دولت مدرن شکل گرفت. و پس از آن در دهه ۱۳۵۰وزارت رفاه و امور اجتماعی تاسیس شد که پس از مدتی در سازمان خدمات اجتماعی شاهنشاهی ادغام شد و در برنامه تجدیدنظر شده پنجم در سایه ۴ برابر شدن درآمد نفتی در سال ۱۳۵۲ سطح نهایی هزینههای صورت گرفته در بخشهای آموزش و پرورش، بهداشت و رفاه اجتماعی ۱۵ تا ۲۰ برابر بودجه اختصاص یافته در برنامههای قبلی، افزایش یافت و رقم آن در بازبینی از ۱۵ درصد به ۲۱ درصد افزایش یافت. هزینههای دولت در امور اجتماعی و رفاهی از ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۷۸ در بخشهای آموزش و پرورش از ۳۰ درصد کل بودجه به ۴۶ درصد؛ و هزینه بهداشتی از ۴۰ درصد از سال ۱۳۸۱ به بعد افزایش یافت. تنها حوزهای که کاهش بودجه تخصیصی را نشان میدهد بخش مسکن است که اعتبارات آن از حدود ۲۰ درصد به ۷ درصد کاهش یافته است. هزینههای اجتماعی و رفاهی در زمان جنگ با کاهش هزینههای توسعه همراه بوده است و این نشان دهنده اهتمام سیاستگذاران دولت و رفاه اجتماعی بوده تا مخارج امور اجتماعی در سطح بالایی محفوظ بماند.
بیمههای اجتماعی که در سال ۱۳۵۲ به خاطر افزایش درآمد نفتی دولت گسترش یافت، بعد از انقلاب از طریق سازمان تأمین اجتماعی به خصوص از سال ۱۳۶۷ به بعد توسعه یافت و هم اکنون نزدیک به ۲۰ میلیون نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم ۷۰ درصد جمعیت کشور زیر پوشش بیمه قرار دارند. برای مثال سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین بیمه اجتماعی کشور ۴۳ میلیون نفر را زیر پوشش خود دارد.
سازمان تأمین اجتماعی در کنار ۱۸ صندوق بیمه دیگر به علاوه سازمان بهزیستی و سازمانهای حمایت کننده غیردولتی نظیر کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید با آنکه دستاوردهای جدی در جهت افزایش شاخص توسعه انسانی در ایران داشتهاند ولی نتوانست نابرابری و فقر را در بین شهرها و حاشیه شهرها و روستاها به طور چشمگیری کاهش دهند.
نظام سلامت ایران همچون دیگر نظام های سلامت در جهان با چالش افزایش درآمد روبرو بوده است، به طوری که شاخص کل هزینهها در کشور طی ۲۰ سال گذشته ۳۰ برابر شده است اما این رشد در بخش سلامت ۷۱ برابر است. سهم پرداختی مردم از جیب در نظام سلامت ایران در سال ۹۶، حدود ۵۵ درصد بوده است. این در حالی است که در همان سال صندوقهای بیمه های اجتماعی فقط ۱۷ درصد کل هزینه سلامت را بر عهده داشتند. در این میان هزینههای سلامت گروههای کمدرآمد کاهش مییابد یا در مواردی که هزینههای بیمارستانی زیادی دارد، حذف میشود. این نیز یکی از مصادیق جاماندگی گروههای کم درآمد از دسترسی به خدمات درمانی است. مفهومی که آمارتیاسن در کتاب «آزادی به مثابه توسعه» در مورد گروههای کمدرآمد هند در اجرای سیاستهای توسعه مطرح کرده است.
در مثالی دیگر، طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ حدود ۳ میلیون نفر به جمعیت شاغلان کشور افزوده شده است. متاسفانه این جمعیت جدید شاغل دارای ویژگیهایی هستند که آنها را در برابر کاهش تقاضای ناشی از شیوع بیماری کرونا آسیب پذیر میکند. اشتغال ایجاد شده نه توسط بخش دولتی یا شرکتی و کارخانهها بلکه توسط بخش غیر شرکتی در بخش خدمات و بنگاههای زیر ۵ نفر بوده است. این افراد غالباً دارای قرارداد نیستند و تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد. این گروه از شاغلان عمدتاً مشاغل تمام وقت ندارند و در موقعیتهای شغلی ناپایداری مشغول هستند که عمدتاً به تقاضای خانوارها و حضور آنها در خارج از خانه در شرایط کرونا وابسته است. احتمالا بخشی از این شاغلان قسمتی از دهک اول و دوم باشند. آمار نشان میدهد با آنکه به طور میانگین ۷۸% از خانوارهای دهک اول و دوم حداقل یک نفر شاغل هستند ولی تنها در حدود ۱۳ درصد از خانوارهای دهک اول و ۲۴ درصد از خانوارهای دهکده دوم، هزینههای بیمه بازنشستگی در سال ۱۳۹۷ را پرداخت کردهاند و تحت پوشش بیمه هستند. در اینجا نیز میتوان از اصطلاح جاماندگی گروههای کمدرآمد از خدمات بیمه بازنشستگی برای دهک اول و دوم استفاده کرد.
همانطور که رمان الیور تویست در پاورقی مجلات منتشر میشد، امروز نیز مسئله رفاه اجتماعی مسئله اصلی سیاستگذاران در کشور ما نیست. به همین دلیل با کاهش درآمد نفتی نظام رفاهی کشور با اختلالات جدی روبرو میشود. دقیقاً در همین نقطه است که نیاز به گفتمان روشنفکری در جهت رفاه و برابری موضوعیت مییابد. دانشگاهیان و بدنه کارشناسی کشور میتوانند با بحث و گفتگو در مورد چالشهای نظام رفاهی در ایران صدای مطرودین و حذفشدگان از گفتمان هژمونیک کشور باشند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله «نابرابری در رفاه اجتماعی و پیامدهای آسیبشناسی آن» نوشته محمدحسین شریف زادگان در دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران گردآوری شده توسط موسسه رحمان مراجعه کنید.
خواهشمند است با هدف حمایت از فعالیتهای مطالعاتی مستقل و کمک به توسعه فعالیتهای مدنی مؤسسه رحمان، مبلغ مورد نظرتان را به شماره کارت مؤسسه واریز نمایید.

نظرات کاربران
اشتراک گذاری در
هیچ نظری وجود ندارد.