سیاست و امید اجتماعی

پنل «سیاست و امید اجتماعی» با حضور سعید مدنی، محمدرضا جلایی‌پور، حسام سلامت، محمدمهدی مجاهدی و آذر منصوری در همایش «امید اجتماعی در ایران» برگزار شد.

سعید مدنی: جنبش‌های اجتماعی و دیالکتیک امید و ناامیدی

سعید مدنی سخنرانی خود را با این مسئله آغاز کرد که امید و ناامیدی در یک دیالکتیک دائمی قرار دارند و جنبش‌های اجتماعی به‌عنوان یکی از نمودهای مهم امید در جامعه، نقش مهمی در تغییر وضعیت دارند. او گفت:

«حیات و مرگ جامعه موکول به وجود یا عدم وجود چنین گرایشی است.»

وی معتقد است که امید جمعی به معنای شناخت، تعهد و آگاهی نسبت به اهداف مشترک است و این امید در قالب هویت جمعی شکل می‌گیرد. امید اجتماعی نیز شبکه‌ای از امیدهای جمعی است که در فرآیند نقد وضعیت موجود و تصمیم‌گیری برای رسیدن به وضعیت مطلوب شکل می‌گیرد.

او سه جزء مهم امید را چنین تعریف کرد:

  1. داشتن یک هدف مشخص که مبتنی بر نقد وضعیت خودمان باشد.
  2. راهکارهایی عملی برای رسیدن به هدف.
  3. برخورداری از انگیزه‌ی لازم برای پیگیری این هدف.

مدنی در ادامه، مفهوم جنبش‌های اجتماعی را تحلیل کرد و گفت که این جنبش‌ها بر اساس باورهای مشترک شکل می‌گیرند و معطوف به خواست تغییر هستند. به گفته‌ی او، هر جنبش اجتماعی از چهار عامل درونی تشکیل شده است:

  • ارزشمندی (یعنی مفاهیمی که درون جنبش وجود دارد و معیار هستند).
  • وحدت (در درون جنبش توافق بر سر ارزش‌ها وجود دارد).
  • تعداد (تعداد افرادی که حول این ارزش‌های مشترک وحدت می‌کنند).
  • تعهد (اعضای جنبش آن‌چنان ایمان دارند به ارزش‌های موجود که حاضرند منابعشان را در اختیار قرار دهند).

او همچنین تأکید کرد که جنبش‌های اجتماعی در پاسخ به تغییر مشروعیت نظام و تحت تأثیر آن شکل می‌گیرند. در این میان، امید به دو شکل بر جنبش‌ها تأثیر می‌گذارد: امید یا ناامیدی نسبت به تغییر جنبش و امید یا ناامیدی نسبت به نظام مستقر. به گفته‌ی او، امید رفتار را به سوی آینده معطوف می‌کند و نقش محرک را برای جنبش‌ها ایفا می‌کند.

مدنی همچنین تفاوت میان جنبش‌های قدیمی و جدید را بررسی کرد. او گفت که جنبش‌های قبل از سال ۱۹۶۸، معمولاً بر اساس ایدئولوژی‌های بزرگ، قلمرو ملی و جهانی، و مطالبات طبقاتی سازمان‌دهی می‌شدند. اما جنبش‌های جدید بیشتر بر هویت‌های متنوع و مطالبات مدنی، شهروندی و زیست‌محیطی تمرکز دارند و به‌جای داشتن ساختارهای هرمی و کلان، به‌صورت شبکه‌ای و افقی عمل می‌کنند.

در ادامه، او توضیح داد که امید در جنبش‌های قدیمی آرمانی و ایدئولوژیک بود، اما در جنبش‌های جدید، امید بیشتر مبتنی بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و به‌دور از آرمان‌گرایی مطلق است. در نتیجه، رابطه‌ی بین امید و جنبش، رابطه‌ای دوسویه است.

محمدرضا جلایی‌پور: چرا امید اجتماعی کاهش یافته است؟

محمدرضا جلایی‌پور در سخنرانی خود به این مسئله پرداخت که چرا امید اجتماعی در ایران باوجود برخی رشدها، از سال ۱۳۹۲ به بعد روندی کاهشی داشته است. او گفت:

«چرا باوجود پیشرفت‌هایی که در برخی حوزه‌ها شاهد بودیم، امید اجتماعی کاهش یافته و احساس ناامیدی در جامعه رشد کرده است؟»

او چند دلیل برای این مسئله مطرح کرد. اولین عامل، افزایش بیش‌ازحد انتظارات از دولت پس از انتخابات ۱۳۹۲ بود، درحالی‌که بسیاری از وعده‌ها محقق نشد. این مسئله باعث شد که فاصله‌ی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود بیشتر احساس شود و در نتیجه، نارضایتی عمومی افزایش یابد.

عامل دیگر، افزایش انتظارات مردم فراتر از میزان فعالیت‌ها بود. او تأکید کرد که جامعه زمانی امیدوار می‌ماند که سطح انتظارات آن متناسب با میزان کنشگری و فعالیت‌های مدنی باشد، اما در ایران، سطح انتظارات بسیار بالاتر از میزان تحرکات اجتماعی و اقدامات دولتی بوده است.

او همچنین گفت که یکی از مشکلات اصلی، محدود شدن مشارکت سیاسی مردم به انتخابات است. درحالی‌که برای تداوم امید اجتماعی، مردم باید حس کنند که می‌توانند در فرایندهای تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری تأثیر داشته باشند. به همین دلیل، یکی از راهکارهای افزایش امید اجتماعی، تقویت نهادهای دموکراتیک، توسعه‌ی احزاب و گسترش فعالیت‌های سیاسی است.

جلایی‌پور چند پیشنهاد برای بازسازی امید اجتماعی ارائه کرد:

  • گسترش فعالیت احزاب و باز کردن حلقه‌ی مشارکت سیاسی.
  • تقویت جریان‌های سیاسی و آموزش عمومی برای گفت‌وگو و کنشگری.
  • توسعه‌ی اقتصادی و کاهش تبعیض‌های اجتماعی.
  • افزایش ظرفیت اعتراضات مسالمت‌آمیز در چارچوب قانون.

 

محمدمهدی مجاهدی: نقد فرهنگ‌گرایی و امید اجتماعی

محمدمهدی مجاهدی در سخنرانی خود، دیدگاه فرهنگ‌گرایان را نقد کرد و گفت که فرهنگ به‌تنهایی نمی‌تواند همه‌ی مسائل اجتماعی را توضیح دهد. او به تحلیل مصطفی ملکیان، یکی از برجسته‌ترین متفکران فرهنگ‌گرا اشاره کرد و گفت که این رویکرد، تغییرات اجتماعی را بیش‌ازحد به عوامل فرهنگی نسبت می‌دهد و نقش ساختارهای اجتماعی را نادیده می‌گیرد.

او تأکید کرد که امید اجتماعی، یک وضعیت روان‌شناختی فردی نیست، بلکه امری اجتماعی است و باید در بستر سیاست و اقتصاد تحلیل شود. به گفته‌ی او، یکی از مغلطه‌های رایج در تحلیل امید این است که تصور می‌شود چون امید در ذهن شکل می‌گیرد، پس امری فردی است. درحالی‌که تحقق امید وابسته به شرایط اجتماعی و سیاسی است.

حسام سلامت: امید یک مردم 

حسام سلامت در سخنرانی خود به مفهوم امید از دیدگاه مردم پرداخت و بیان کرد که در حال حاضر امید در دست دولت است و به نوعی، دولت‌ها هستند که به‌جای مردم در تعریف و شکل‌دهی به امید اجتماعی نقش دارند. او در این خصوص گفت:

«امید اجتماعی فرم اول اندیشیدن امید است که به‌نوعی ایدئالیستی است و به امید پیشرفت بشریت مربوط می‌شود.»

وی چهار نوع امید را معرفی کرد:

  1. امید اجتماعی: این نوع امید به ایده‌ای معطوف است که بر فراز تاریخ قرار دارد و کنش‌های تاریخی را به سمت تحقق آن پیش می‌برد. امید در کشورهای سکولار به‌طور کلی بر پیشرفت بشریت متمرکز است.
  2. امید تاریخی: این امید بر پایه یک رخداد بزرگ مانند انقلاب یا عشق شکل می‌گیرد.
  3. امید عینی: این امید به فرصت‌های موجود در ساختارهای اجتماعی و سیاسی اشاره دارد که در دل خود ساختار، امکان‌ها و فرصت‌هایی برای افراد فراهم می‌آورد.
  4. امید سلبی: این نوع امید در واقع نافی وضعیت موجود است و با ایجاد امکانات جدید از طریق تلاش جمعی شکل می‌گیرد. امید سلبی در وضعیت‌هایی که احساس ناامیدی وجود دارد، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

حسام سلامت در ادامه افزود که در ایران، امید سلبی اساساً فرارونده است و در «حد فاصل نه هنوز و نه دیگر» قرار دارد. او تأکید کرد که چنین امیدی به‌صورت جمعی و در همکاری با دیگران به وجود می‌آید و در واقع، امید در جامعه‌ای همبسته و متحد به معنای واقعی خود تحقق می‌یابد.

آذر منصوری: سیاست و امید اجتماعی

آذر منصوری سخنرانی خود را با تأکید بر این موضوع آغاز کرد که امید در دنیای امروز به‌عنوان یک سیاست در دولت‌ها و ملت‌ها است و از قالب ادبیاتی خارج می‌شود و وارد مقوله سیاست می‌شود. او گفت:

«امید اجتماعی یک سیاست عمومی است که به بهبود وضعیت مردم و آگاه کردن آنها از مسائل درونی زندگی‌شان کمک می‌کند.»

آذر منصوری تأکید کرد که یکی از مشکلات بزرگ در ایران، نبود نهادهای حزبی و سیاسی قدرتمند است که بتوانند مشارکت عمومی را در طول زمان حفظ کنند. او توضیح داد که در کشورهای دموکراتیک، احزاب نقش واسطه بین دولت و مردم را ایفا می‌کنند و این امر باعث تداوم امید اجتماعی می‌شود. اما در ایران، محدودیت‌های قانونی برای تشکیل و فعالیت احزاب باعث شده است که این نقش به‌درستی ایفا نشود و در نتیجه، امید اجتماعی به‌شدت آسیب ببیند.

او همچنین به مسئله‌ی کاهش اعتبار مجلس پرداخت و گفت که ضعف احزاب در ایران باعث شده که مجلس نیز نتواند به‌عنوان نهادی مؤثر عمل کند. درحالی‌که در دموکراسی‌های پایدار، احزاب قدرتمند اعتبار مردم را به مجلس منتقل می‌کنند و همین امر موجب حفظ امید مردم به تغییر و اصلاحات می‌شود.

به باور او، برای بازسازی امید اجتماعی، باید موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:

  1. به رسمیت شناختن احزاب و گسترش فعالیت حزبی.
  2. تقویت نهادهای سیاسی مستقل از دولت و افزایش آموزش عمومی در حوزه سیاست.
  3. ایجاد فرصت‌های برابر برای همه‌ی گروه‌های اجتماعی و کاهش تبعیض.
  4. افزایش ظرفیت‌های قانونی برای اعتراضات مسالمت‌آمیز.

منصوری در بخش پایانی سخنان خود، به تأثیر رسانه‌ها بر امید اجتماعی اشاره کرد و گفت که ضعف رسانه‌های اصلاح‌طلب و عدم مقابله‌ی مؤثر با موج ناامیدی در شبکه‌های اجتماعی، باعث افزایش یأس در جامعه شده است. او بیان کرد که اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند گفتمان روشنی برای تقویت امید ارائه دهند و بسیاری از حامیان این جریان سیاسی در لاک دفاعی فرو رفته‌اند.

وی در نهایت تأکید کرد که اصلاحات نیازمند اصلاح است و شرایط جدید سیاسی و اجتماعی، مستلزم یک نگاه تازه به مفهوم امید اجتماعی و اصلاح‌طلبی است. او گفت:

«ما باید یاد بگیریم که امید اجتماعی را به‌عنوان یک راهبرد در سیاست در نظر بگیریم و برای تحقق آن، بسترهای مناسب را فراهم کنیم.»

جمع‌بندی پنل سیاست و امید اجتماعی

در این پنل، هر یک از سخنرانان از زاویه‌ای متفاوت به مسئله‌ی امید اجتماعی در ایران پرداختند. سعید مدنی بر نقش جنبش‌های اجتماعی در شکل‌دهی به امید تأکید کرد و توضیح داد که چگونه امید و ناامیدی در یک رابطه‌ی دیالکتیکی بر هم تأثیر می‌گذارند. محمدرضا جلایی‌پور کاهش امید اجتماعی را ناشی از افزایش شکاف بین انتظارات و اقدامات عملی دانست و پیشنهادهایی برای بازسازی این امید ارائه کرد.

محمدمهدی مجاهدی به نقد نگاه فرهنگ‌گرایانه پرداخت و تأکید کرد که امید اجتماعی را نباید تنها از زاویه‌ی فردی و روان‌شناختی تحلیل کرد، بلکه باید آن را در بستر سیاست و اقتصاد مورد بررسی قرار داد. حسام سلامت چهار نوع امید را معرفی کرد و نقش امید سلبی را در تغییر وضعیت موجود توضیح داد. آذر منصوری نیز به رابطه‌ی سیاست و امید اجتماعی پرداخت و راهکارهایی برای تقویت امید در جامعه پیشنهاد کرد.

یکی از نکات مشترک در سخنان همه‌ی سخنرانان این بود که امید اجتماعی یک مفهوم ایستا و منفعلانه نیست، بلکه با کنشگری اجتماعی، سیاست‌گذاری درست و تقویت نهادهای مدنی و رسانه‌ها ارتباط مستقیم دارد. همچنین، همه‌ی آن‌ها تأکید داشتند که اگر امید اجتماعی از بین برود، جامعه به سمت بحران‌های عمیق‌تری خواهد رفت.

در پایان این پنل، این پرسش مطرح شد که آیا می‌توان با اصلاحات تدریجی و تقویت نهادهای دموکراتیک، امید اجتماعی را دوباره احیا کرد؟ یا اینکه نیاز به تغییرات ساختاری عمیق‌تری وجود دارد؟

📢 شما چه نظری درباره‌ی وضعیت امید اجتماعی در ایران دارید؟ آیا راهکارهایی برای تقویت آن وجود دارد؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات مطرح کنید.

خواهشمند است با هدف حمایت از فعالیت‌های مطالعاتی مستقل و کمک به توسعه فعالیت‌های مدنی مؤسسه رحمان، مبلغ مورد نظرتان را به شماره کارت مؤسسه واریز نمایید.  

نظرات کاربران

اشتراک گذاری در

هیچ نظری وجود ندارد.

کامنت خود را بگذارید







نشست های دیگر