آموزش بدهیم یا سلاح بسازیم؟

آموزش بدهیم یا سلاح بسازیم؟ فردوس شیخ‌الاسلام: تقریبا یک ماه به آغاز سالِ نو مانده بود که زمزمه‌هایی از ورود ویروس کرونا به کشور شنیدیم. یک هفته مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شدند، خیلی از ما هنوز قضیه را چندان جدی نگرفته بودیم، در تریبون‌های رسمی هم گفتند بیماریِ خاصی نیست و قرار شد از شنبه روند همه‌چیز عادی شود! اما اندکی بعد، خبرهایی از قدرت بالای شیوع این بیماری که می‌توانست برخی را به کام مرگ بکشانَد، پیچید و افزایش شمار مبتلایان، همۀ ما را غافلگیر کرد. حالا متخصصان و صاحب‌نظرانِ هر حوزه‌ای، درباره کرونا می‌نویسند و گفت‌وگو می‌کنند. یکی از زمینه‌های بحث‌برانگیز، آثار مثبت یا منفیِ کرونا بر محیط‌زیست است. از آنجا که این موضوع را می‌توان به‌مثابه یک مسئله اجتماعی نگریست، موسسه رحمان به‌عنوان یک نهاد پژوهشیِ مستقل در زمینه مسائل اجتماعی، به سراغ محمد درویش، یکی از کنشگران مدنیِ شناخته‌شده در فعالیت‌های زیست‌محیطی رفت تا نظر وی را دراین باره جویا شود.

یک) درباره تاثیر کرونا بر محیط‌زیست‌ دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد؛ عده‌ای بر این باورند که با تعطیلی بسیاری از صنایع، حضور کمتر انسان در طبیعت، کاهش گازهای گلخانه‌ای و کربن و… کرونا تاثیر مثبتی بر بهبود شاخص‌های زیست‌محیطی داشته است. اما عده‌ای اعتقاد دارند که نه‌تنها پیامد مثبت نداشته، بلکه افزایش مصرف مواد ضدعفونی‌کننده، پلاستیک و شوینده‌ها، موجب اتفاقاتی مثل آلودگی خاک و آب‌های زیرزمینی شده است که با ازسرگیری فعالیت کارخانجات جهت جبران زیان‌های اقتصادی، بیشتر هم خواهد شد. اساسا در حال حاضر می‌شود برآورد کلی پیرامون اثر مثبت یا منفی شیوع کرونا بر محیط‌زیست‌ داشت؟ با چه استناداتی؟

در حوزه محیط‌زیست‌ بی‌تردید آثار کرونا مثبت بوده است. اما درباره اینکه در جهان پساکرونا چه اتفاقاتی بیفتد، اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که بشریت عبرت نمی‌گیرد و به همان رویه‌های سابقش ادامه خواهد داد. برخی هم می‌گویند کرونا تلنگر محکمی‌ست و در برخی حوزه‌ها بازنگری‌های جدی صورت خواهد گرفت. اما تقریبا همه اذعان دارند که محیط‌زیست‌ از ماجرای کرونا نفع برده است. گرچه درست است که مصرف دستکش، مواد یکبارمصرف و ماسک افزایش یافته یا مواد ضدعفونی و شوینده ها زیاد شده، مصرف آب شرب بالا رفته، یا اینکه برخی شهرداری‌ها دارند زباله‌ها را بدون تفکیک دفن می‌کنند. اینها جزو عوارض منفی کروناست، اما با حجم بسیار بزرگ کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یکبارمصرفی که به‌دلیل کرونا دیگر مصرف نمی‌شوند، مقایسه کنید. شما فقط ناوگان هواپیمایی، اتوبوس‌های بین‌شهری و قطارها را که متوقف شده‌اند، در نظر بگیرید؛ حاصل هر سفر آنها تولید چندین‌وچند میلیون ظروف یکبارمصرف مستمر بود و اینها دیگر تولید نمی‌شود. اگر حجم اینها را بیفزاییم به حجم پلاستیک‌ها و بسته‌بندی‌هایی که از خرید و فروش و بازارهای مد مصرف می‌شد، و همینطور اضافه کنیم به جشن‌ها، عروسی‌ها، عزاداری‌ها، نذری‌ها و… که همه اینها متوقف شده و سهم بسیاری در مصرف ظروف یکبارمصرف داشته‌اند، به این جمع‌بندی می‌رسیم که به‌طور متوسط دارد روزانه 14 میلیون تن پلاستیک کمتر تولید می‌شود که رقم بسیار قابل‌توجهی است. دربارۀ ورود مواد شیمیایی هم درست است که شوینده‌ها و مواد ضدعفونی‌کننده بیشتری دارد استفاده می‌شود، اما سبک‌زندگی بشر اینگونه بوده است که سالانه سیصد نوع مادۀ شیمیایی بخاطر فعالیت‌های متعدد صنعتی و همچنین فعل و انفعالات ناشی از تردد سنگین وسایل نقلیه موتوری تزریق می‌شده و بخش بزرگی از این فعالیت‌ها الان کاهش پیدا کرده، یعنی تزریق آن مواد شیمیایی کاهش یافته است. گزارش‌های بسیاری منتشر می‌شود از مناطقی که حیات‌وحش در آنجا مشاهده نمی‌شده، اما الان دارد دیده می‌شود؛ نهنگ‌ها به سواحل ونکوور برگشته‌اند که یکی از سواحل پرتردد آمریکاست. در سواحل سنگاپور سمورها آفتاب می‌گیرند یا اینکه ما می‌بینیم در شهرهایی از هندوستان برخی گونه‌ها که بیش از 60 سال بود تصور می‌کردند منقرض شده، دوباره در خیابان‌ها دارند جولان می‌دهند. همه اینها نشان می‌دهد که وضعیت حیات‌وحش و پوشش گیاهی بهبود یافته است. برای نخستین بار از فاصله 230 کیلومتری هیمالیا دیده می‌شود. کاهش آلودگی هوا به معنای بهبود کیفیت زیستن است. سالانه 7 میلیون نفر در اثر آلودگی هوا در جهان کشته می‌شدند، 1 میلیون و 350هزار نفر در اثر تصادفات رانندگی کشته می‌شدند، و چیزی حدود 28 تا 30 میلیون نفر هم در اثر تصادفات راهنمایی رانندگی دارای معلولیت می‌شدند که به GDP کشورها خسارت سنگینی در حد 2 تا 3 درصد وارد می‌کرد. الان بیش از 90 درصد این ارقام کاهش یافته است. درست است که حدود 80 تا 90 هزار نفر از ابتلای به کویید 19 متاسفانه جان‌شان را از دست داده‌اند، اما دستکم 2 میلیون نفر از کسانی که در این 3 ماهه ممکن بوده فوت کنند، بخاطر کرونا فوت نکرده‌اند، کسانی که معلول و مجروح می‌شدند و خسارت‌های جدی مالی می‌دیدند، حالا آن مسائل برای‌شان پیش نیامده است.

دو) موقعی که یک بحران رخ می‌دهد، مسئولین و خیلی از مردم به دست و پا می‌افتند که چه باید کرد و چرا به فکر نبوده‌ایم. مثلا فاجعه پلاسکو که پیش آمد، خیلی از ما دنبال آگاهی از وضعیت ایمنی خانه و محل کارمان رفتیم، کپسول آتش‌نشانی خریدیم. یا سیل و زلزله که پیش آمد، پوسترهایی درست شد که یاد می‌داد در مواقع سیل یا زلزله باید چه کارهایی انجام داد. اما پس از فروکش کردن اولیۀ بحران، دستکم آنهایی که برخورد مستقیم و نزدیک با آن نداشتند، غالبا فراموش کردند تا دفعه بعد! و البته خیل گسترده‌ای از دولتمندان هم درگیر این از یاد بردن می‌شدند. ولی تفاوت کرونا با بحران‌های پیشین این است که هم محدود به جغرافیا، مکان یا طبقه خاصی نیست، هم از حیث زمانی، مدت بسیار طولانی و غیرقابل‌پیش‌بینی همه ما را درگیر کرده است. اکنون میان فعالان زیست‌محیطی و نهادهای مهمِ این حوزه، چه مباحثی پیرامون این مسئله وجود دارد که آیا کرونا با تلنگری که زده است، می‌تواند در بلندمدت، ما را وادار به بازنگری در عادات و سبک زندگی و سیاست‌های نادرست کند یا این ویروس هم جریانی زودگذر خواهد بود و بشر عبرتی نخواهد گرفت؟

وقتی کرونا شروع شد، خیلی‌ها در همان یکی دو هفته نخست اعتقاد داشتند این هم موجی‌ست که خواهد گذشت و بشریت درس نمی‌گیرد، همان‌طور که از سارس، از ابولا، از تب کریمه و از آنفولانزا عبرت نگرفت، از این هم عبرت نخواهد گرفت. ولی ماجرا جدی‌تر شد. الان 211 کشور جهان از مجموع 261 کشوری که در کره زمین وجود دارد، عملا دارند دوران قرنطینه را می‌گذرانند و این پاندمی در طول تاریخ بشریت بی‌سابقه است. آن 40، 50 کشوری هم که هنوز ابتلای به کویید19 را اعلام نکرده‌اند، یکسری جزایر محدود در اقیانوس جنوبی هستند که اغلب مستعمرات فرانسه‌اند و مساحت‌شان روی‌هم‌رفته نصف استان اصفهان هم نیست. بنابراین عملا 13و نیم میلیارد هکتار مجموع کل وسعت خشکی‌های کرۀ زمین الان درگیر کوئید19 است و زندگی‌ها کاملا تحت‌تاثیر قرار گرفته، مگر کشورهای لجبازی مثل ترکمنستان و کره شمالی که دیر یا زود ناچارند این واقعیت را بپذیرند، وگرنه باید متاسفانه با لودر جنازه‌ها را دفن کنند. حالا قصه این است الان که به اینجا رسیده، دو تا تغییر 100درصد در جهان پساکرونا اتفاق خواهد افتاد. الان یک چالش جدی این است که چرا بشریت، کشورهای مقتدر و ثروتمندی که همیشه به علم و دانشگاه آکسفورد و هاروارد و ییل خودشان می‌نازیدند، الان هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. علم آنقدر ضعیف بوده که هنوز نتوانسته راه‌حل موثری برای مقابله با کرونا بیابد. کشورهایی که موشک‌های بالاپریما دارند و بالای میلیاردهادلار هزینه صرف تسلیحات هسته‌ای کرده‌اند، آیا اگر یک‌هزارم این رقم‌ها را خرج پژوهش در حوزۀ سلامت و محیط‌زیست‌ کرده بودند، الان بشریت، مردم خودشان، امنیت بیشتری نداشتند؟ در جهان پس از کرونا ما بیاییم به‌جای اینکه پول‌هامان را صرف سلاح‌های اتمی، هواپیماهای مدرن‌تر و مخرب‌تر و پهبادهای بدون سرنشین کنیم که از فاصله دورتر بتواند نابود کند، بیاییم آن را خرج امنیت واقعی مردم سرزمین‌مان کنیم. بنابراین تخصیص بودجه‌ها در جهان پساکرونا در جهت اعتلای آموزش‌وپرورش، آموزش عالی، پژوهش‌های مرتبط با محیط‌زیست‌ و سلامت تغییر خواهد کرد؛ درمجموع باعث ارتقای دانایی مردم جهان در پساکرونا خواهد شد. نکته دوم اینکه کرونا باعث شد دکان خیلی از دین‌فروشانِ نزدیک به قدرت که با طالع‌بینی و خرافات روزگار می‌گذراندند، در ادیان مختلف می‌گفتند ما ورد جادویی داریم بیایید ضریح ما را بلیسید، نابود شدند و آدم‌ها فهمیدند وقتی چنین افرادی خودشان می‌روند در لانه‌شان پنهان می‌شوند، معلوم است که نمی‌توانند دردی از درد بشر دوا کنند. آنانی که تفکرات سازه‌محور داشتند و به لیستی از ترین‌های خود می‌نازیدند که مثلا ما بلندترین برج را می‌سازیم، طولانی‌ترین اتوبان را می‌سازیم، الان فهمیدند هیچ‌یک از آنها فایده‌ای برای بشر ندارد. اینها اتفاقات مثبتی‌ست که بی‌تردید در جهان پساکرونا رخ خواهد داد.

سه) سیستم سرمایه‌داری که اکنون رویکرد اقتصادی بیشترِ کشورهاست، برای بازدهی و ارزش‌افزودۀ بالاتر، ناگزیر به استثمار طبیعت است. کرونا که در سطح وسیع، تصمیم‌گیران را وادار به تعطیلی بسیاری از کارخانجات و صنایع کرد، این شبهه را در ذهن ایجاد می‌کند که شاید کنش‌های خُرد و پراکندۀ افراد و حتی ان‌جی‌اوها در پاسبانی از محیط‌زیست، چندان تاثیرگذار نیست، تا وقتی سیاست‌های بنیادینِ تولید و سلطۀ مصرف‌گرایی در سطح گستردۀ جهانی متحول نشود…

دقیقا درست است. به همین خاطر است که کرونا زحمت خیلی از ماها را کم کرد. این ویروس کوچک توانسته بیش‌تر از هزاران مقاله و سخنرانی، بر سبک زندگی مردم و رهبران‌شان تاثیر بگذارد. وقتی کرونا سیاست‌گذاری‌ها و بودجه‌ریزی‌ها را تغییر می‌دهد، دولت‌ها ناگزیر به این فکر می‌افتند که اگر می‌خواهند دولت ایمن و مقتدری باشند و امنیت برای مردم‌شان فراهم کنند، نباید 20 تا 30 درصد بودجهۀ مملکت را خرج تسلیحات کنند. بلکه باید سراغ این بروند که انسان‌های خلاق‌تر و توانمندتر تربیت کنند. بنابراین آموزش‌وپرورش‌شان به جای اینکه ضعیف‌ترین و مفلوک‌ترین نهادها باشد، باید بهترین استعدادها را با افتخار جذب کند. آن‌وقت افرادی از آن بیرون خواهند آمد که مشکلات را بتوانند حل کنند. زمانی در دهه‌های 50، 60 قرن بیستم وقتی 4هزار نفر یک شب در اثر آلودگی هوا در لندن جان‌شان را از دست دادند، همه گفتند این پایان یکجانشینی‌ست و کاریش نمی‌شود کرد. درحالی‌که چرا، می‌شد زغال‌سنگ را حذف کرد، سراغ نفت سفید یا گاز رفت. حالا همین‌ها را هم می‌شود حذف کرد و سراغ انرژی‌های خورشیدی، بادی، زمین‌گرمایی یا جزر و مدی رفت و بدین‌ترتیب مشکل حل خواهد شد. به‌میزانی که دانش مجال پیشرفت پیدا کند، ما می‌توانیم درعین‌حالی که کیفیت رفاه خودمان را حفظ می‌کنیم، از نرخ هدررفت و مصرف فاصله بگیریم، ضایعات در بخش کشاورزی را کاهش دهیم و به یک زندگیِ متعادل در کنار طبیعت برسیم.

چهار) آیا امکان دارد سازمان‌های بین‌المللیِ موثر، برای کشورهایی که ممکن است همچنان از کرونا درس نگیرند، قوانین و ضوابطی تعیین کنند تا بلکه بر اثر تعهدات و فشارهای جهانی، در سیاست‌گذاری‌های خرد و کلان‌شان تغییراتی ایجاد کنند؟

چهارم آوریل (15 فروردین) بیل گیتس یک سخنرانی کرد که در آن و همچنین در نامه‌هایی که به رهبران جهان ازجمله آمریکا نوشته است، از سیاست‌های چندگانه‌ای که در ایالت‌های 50گانه آمریکا وجود دارد، انتقاد کرده و می‌گوید اگر آمریکا می‌خواهد کرونا را شکست دهد، باید با یک سیاست منسجم که تمام ایالات از آن پیروی کنند، پیش برود. نمی‌شود در یک ایالت قرنطینه اعلام شود، در ایالت دیگر مردم راحت سر کار بروند. این موضوع در مقیاس‌های بزرگتر هم وجود دارد. یعنی مثلا کشوری مثل سوئد می‌گوید به زندگی عادی‌تان ادامه دهید. در بلاروس می‌گویند بروید ورزشگاه ورزش‌تان را کنید، کشور دیگری می‌گوید هرکس بیرون آمد، او را با تیر می‌کشیم. این برخوردهای چندگانه در سطح دنیا، مشکل را حل نمی‌کنند. وقتی همۀ ما در یک قایق هستیم، یک جایی‌اش اگر سوراخ شود، همه غرق می‌شوند. کرونا می‌گوید که بشر اگر می‌خواهد با چنین چالش‌هایی روبرو شود، باید همه اختلاف‌نظراتش را کنار بگذارد و در برابر این دشمن، در یک خاکریز قرار گیرد. ما الان برای اولین بار می بینیم منافع مشترکی میان بوکوحرام، داعش، القاعده، عربستان، ایران، سوریه، اسرائیل، آمریکا، بریتانیا و… وجود دارد و همه آنها یک دشمن مشترک پیدا کرده‌اند به نام کوئید19. این در طول ده هزار سال تاریخی که از یکجانشینی و کشاورزیِ بشر می‌گذرد، بی‌سابقه است؛ شما فارغ از این که چه دینی دارید و از چه نژادی هستید، الان اولویت نخست‌تان شکست کوئید19 است. شاید این فصل‌ مشترک به بشر کمک کند تا او یاد بگیرد اختلافاتش را پیش از اینکه با سلاح حل کند، با گفت‌وگو حل کند.

پنج) در کشور ما مهم‌ترین متولی محیط‌زیست‌، سازمان محیط‌زیست‌ است. این سازمان لازم است معطوف به آثار منفی و مثبتی که کرونا بر محیط‌زیست به جای می‌گذارد، برای آینده نزدیک چه کارهایی انجام دهد؟

این پرسش بیشتر به شوخی می‌ماند. سازمان محیط‌زیستی که بودجه‌اش از شهرداری منطقه دو ناحیه 5 تهران کمتر است و حتی حقوق محیط‌بانان و هزینه پوتین محیط‌بانانِ خودش را هم نمی‌تواند بدهد، چه کاری از دستش برمی‌آید؟ الان سایت این سازمان را نگاه کنید؛ هنوز دارند درباره ضرورت انتقال آب دریاچه خزر به سمنان صحبت می‌کنند! سازمان هنوز دنبال این است که با دارت بتواند یوزپلنگ‌های پارک پردیسان را بیهوش کند و به سمنان بفرستد. بیشتر سازمان محیطِ‌نیست است تا محیطِ‌زیست. خود رئیسش می‌گوید من فقط به پنج درصدِ این حوزه اشراف دارم. چرا؟ مگر قحط‌الرجال است؟ ما صرفا ویترینی داریم به نام سازمان محیط‌زیست‌، چون همۀ کشورها دارند و ما هم باید داشته باشیم! این سازمان در کشور ما حیاط خلوت دولت‌هاست. خودش یکی از مخربان طبیعت ایران است. تا وقتی سازمانی به این نام، مستقل و مقتدر نباشد، اصلا هیچ امیدی به آن نمی‌توان داشت.

*** این گفت‌و‌گو در شماره 3692 روزنامه شرق به چاپ رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آموزش بدهیم یا سلاح بسازیم؟
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری