نشست “تنهازیستی و زندگی مجردی جوانان” دومین نشست از مجموعه نشست “جوانان و جوانی در ایران” با حضور شهلا کاظمیپور و امید علیاحمدی برگزار شد.
مهمترین مباحث مطرحشده را با عنوان تنهازیستی و زندگی مجردی جوانان در ادامه میخوانید:
دکتر شهلا کاظمیپور
مجرد بودن با تنهازیستی فرق دارد و برای یافتن دلایل هریک از آنها باید ابتدا تحولات خانواده را در سیر تاریخیاش مورد بررسی قرار داد. نامیدن یک بازه سنی مشخص به نام جوانی هم بیش از هر چیز ناشی از تغییراتی است که با پیدایش صنایع نوین رخ داد و فرهنگ، اقتصاد و فراغتهای تازهای را ایجاد کرد.
از سوی دیگر ازدواج به عنوان مبنای شکلگیری نهاد خانواده، مناسک گذار افراد از جوانی به بزرگسالی و مهمترین واقعه در زندگی فردی، همواره در ادیان و افکار عمومی جامعه به عنوان سنتی مقدس جای گرفته و طی دهههای اخیر، تحت تاثیر تغییرات ساختاری و فرهنگی و بهطورکلی متاثر از جایگاه جوامع در گذار از نظم سنتی به نظم مدرن دچار تغییرات چشمگیری شده است. مطالعات نشان ميدهد امروزه وجود مسائل مختلف اجتماعي مخصوصاً در شهرهاي بزرگ، پديدة ازدواج را بهصورت امري پيچيده و مبهم درآورده است.
برخلاف آنچه عموم مسئولان در رسانهها مطرح میکنند، ازدواج همچنان از مقبولیت بالایی در ایران برخوردار است و کاهش ازدواج، کاهش ساختاریست، چون تعداد موالید کاهش یافته و بنابراین تعداد جمعیتِ در معرض ازدواج پایین آمده است. در ایران ازدواج به تاخیر افتاده، اما کاهش نیافته است. خانواده هم مانند دیگر نهادهای اجتماعی تغییر میکند و تنهازیستی و زندگی مجردی اتفاق عجیب و غریب و ترسناکی نیست؛ واکنشیست به بسیاری از تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. در مصاحبههایی که انجام شده، بیشترِ جوانان دلشان میخواهد ازدواج کنند، اما زمانش مشخص نیست.
یکی از دلایل دشوار شدن روند ازدواج، مادیگرایی و مصرفیشدن جامعه است. علاوه بر این در همه کشورها هرگاه قوانین سفت و سخت بوده، ازدواج هم کاهش یافته است.
دکتر امید علیاحمدی
ازدواج یک نهاد تاریخیست و سازوکارها و هنجارهایی در همه جوامع دارد که امروز به دلایل گوناگون کمرنگ شده است. در ایران پس از انقلاب، ازدواج و جنسیت به امری گفتمانی تبدیل شدهاند و متاسفانه با ازدواج بهعنوان بدیلی برای مشکلات جنسی برخورد میشود، نه نهاد ارزشمندی که بسیاری از مناسبات اجتماعی را شکل میبخشد. تجرد، خواسته یا ناخواسته است، گاه خانوادهگریزیست و گاه نه. جوانانی هم که به تنهازیستی علاقه دارند، دلایل بسیار گوناگونی برای آن برمیشمرند؛ تا جایی که 18 تیپ گوناگون را تشکیل دادهاند و در برنامهریزیها نباید آنان را به یک چشم دید.
دلایل تجرد را در 3 سطح کلیِ کلان، میانه و خرد میتوان تحلیل کرد؛ سطح کلان به وضعیت کل نهادها در جامعه میپردازد. سطح میانه به مواردی مانند سرمایه اجتماعی، امید اجتماعی، تحول جایگاه خانواده و فرصتهای اجتماعی اشاره دارد و سطح خرد نیز برنامهای را که افراد برای زندگی کنونی و آینده خود دارند و معنایی که به ازدواج نسبت میدهند، بررسی میکند.
2 بعد مهم فردیت و عقلانیتِ مدرنیته با نهاد ازدواج و خانواده کلنجار رفتند و عجیب نیست که برخورد جوانانِ امروز با زندگی، متفاوت از پدران و مادرانشان در جامعه سنتی باشد. اکنون راههای دیگری هست که همان کارکردهای ازدواج را کم و بیش محقق میکنند. علاوه بر این تعریف زنان و مردان از ازدواج تااندازهای باهم متفاوت است که اگر هم به ازدواج منتهی شود، ممکن است با مخاطره همراه باشد، درحالیکه زندگی مشترک را اگر به مثابه یک پروژه مشترک دید و پیش از ورود به آن، مهارتهای ارتباطی، تعهد، ارتباط با جنس مخالف، سازش و… را آموخت، زن و مرد با چالشهای کمتری روبرو خواهند شد. بسیاری از جوانان امروز ایرانی، در ذهن خود تصویری از یک خانواده آرام سراغ ندارند.