پرخاشگری و بازتاب آن در آموزههای دینی و فرهنگی عنوان نشستی است که خرداد ماه 1389 با حضور احمدعلی نوربالا در مؤسسه رحمان برگزار شد.
تعریف پرخاشگری: پرخاشگری دو ویژگی مهم دارد: 1- وارد کردن صدمه، لطمه و آسیب به فرد مقابل یا از بین بردن او 2- نیت عمد داشتن، یعنی این که قصد دارد به فرد مقابل آسیب جدی وارد کند. در تعاریف عمدتاً پرخاشگری را به دو گروه فیزیکی یا جسمی و زبانی یا کلامی تقسیم کردهاند.
اصطلاح پرخاشگری به طور اختصاصی در تقسيمبندی DSM-IV-TR (تقسیمبندی) انجمن روانپزشکان آمریکا برای اختلالات روانی تعريف نشده است. ولی با عنوان رفتاری به قصد آسيب جسمی به ديگران بيان شده است كه در حقيقت به پيامد كوتاهمدت پرخاشگری يعنی ضرر رساندن به ديگران توجه شده است.
کاپلان و سادوك بر این باورند که بسیاری از رفتارها ممکن است آسیب جسمی ایجاد نکند، ولی پرخاشگری تلقی شود، برای مثال کسی که در بحث پرخاشگری کلامی اعمال زور میکند، کسی که به نحوی از انحاء قصد مچگیری دارد، کسی که قصد ایجاد ترس و وحشت و ارعاب دارد، سبكهای مديريتی كه منجر به پيامدهای روان شناختی زيانباری برای ديگران میشود و نيز طرد اجتماعی عمدی ديگران از مصاديق بارز پرخاشگری هستند و نبايد تاثير اين رفتارها در عزت نفس، وضعيت اجتماعی و شادی عوامل دريافتكننده، دست كم گرفته شود. یا فردی که باعث شود گروهی از یک سری مواهب اجتماعی محروم شوند. تمامی این موارد از مصادیق بارز پرخاشگری به شمار میروند. بنابراین دامنه پرخاشگری بسیار وسیع است.
خسارات پرخاشگری: در دهه 1980 تا 1990 حدود چهارمیلیون نفر كامبوجی توسط كامبوجیها کشته شدند. در قرن بیستم بین 80 تا 100 میلیون نفر به دلیل خشونت کشته شدند، قتلعام و نسلکشیهایی که در سالیان قبل در آفریقا و روآندا و جاهای دیگر اتفاق افتاده، همگی قابل توجه است. نسلکشیهای اتفاق افتاده در اروپا، یوگوسلاوی سابق و بوسنی هرزگوین، جنگ مزمن اعراب و اسرائیل، جنگ عراق و ایران و جدیدتر آن اشغال نظامی افغانستان و عراق که در هرحال همه اینها محصول و معلول پرخاشگری است. مثالی از شیوع پرخاشگری را که میتوان آورد در مورد آمریکا است، که به دلیل وجود آمار دقیقتر میتواند بیشتر مورد اتکا قرار گیرد. بنابر این آمار، سالانه بیست هزار نفر به قتل میرسند، هفتصد هزار نفر آزار جسمی میبینند و دویست هزار نفر به صورت جسمی یا جنسی مورد تجاوز قرار میگیرند. یعنی به طور کلی یک و نیم میلیون مورد جرم خشونت بار واقع شدهاند.
گروهی محقق در سال 1990 شاخصی به نام بار جهانی بیماریها را مورد ارزیابی قرار دادهاند و بنابر یک سری پیشبینیها، این شاخص را برای سال 2020 نیز پیش بینی نمودند. ارزيابي آنها اين بوده كه در سال 1990 نوزدهمين رتبه بار بيماريها در دنيا، علتِ خشونت دارد و اين رتبه در سال 2020 به دوازدهمین خواهد رسید. رتبه بار جنگ از رده شانزدهم در سال 1990 به رتبه هشتم در سال 2020 ارتقاء می یابد اما بعد از حادثه يازده سپتامبر و نگاهي كه در ارتباط با جنگ پيشگيرانه به وجود آمد و حوادث بعدي اشغال عراق و اشغال افغانستان، محققین بر این باورند كه امروزه، رتبه بار جنگ به صورت احتمالی بالاتر آمده است. این پیش بینی در مورد تصادفات، نیز بالا آمدن رتبه نهم در سال 1990 به رتبه سوم در سال 2020 را اعلام می نماید. با دیدگاه کارشناسی، میتوان گفت بخشی از آمار تصادفات در ارتباط با خشونت است.
فاجعهای به بزرگی یک جنگ در ایران: با توجه به آمار ارائه شده، بيست و دو هزار نفر در تصادفات كشته ميشوند. هر بيست و پنج دقيقه يك ايراني و به عبارت متوسط ماهانه 1833 بر اثر تصادف جادهاي كشته ميشوند.
آماری که سازمان ملل متحد در افغانستان در سال 2008، كه سال نسبتاً خونيني بوده، اعلام كرده است، عبارت است از 2118 نفر كشته بر اثر بمباران و عوامل ديگر، یعني تقريباً كمتر از تعداد كشتههاي مهرماه سال 88 در تصادفات ايران.
آمار تلفات عراق: تعداد تلفات غیر نظامیان عراقی در ماه اوت 2009 (خونین ترین ماه در چند سال گذشته)، كه جنگ تمام عياري وجود دارد، بعلاوه عوامل داخلي و بيرونی هم در آنجا دست اندر کار است1559 نفر گزارش شده است(آمار وزارت بهداشت، کشور ودفاع عراق)که کمتر از آمار یک ماه تلفات تصادفات جاده ای ایران است. در جنگ 22 روزه در غزه، که خیلی هم ناجوانمردانه ووحشیانه بود و ما خيلي براي آن اشك ريختيم، در جنگ با اسرائیل 1387 نفر کشته داشت. بررسی های کارشناسی نشان می دهد 70% سوانح به عامل انسانی و30% بقیه به شرایط آب وهوائی، جاده ووسیله نقلیه بستگی دارد. در 70 درصد سوانح جادهای عامل انسانی مقصر است. عواملی که ریشه در عصبانيت، خواب و يا اختلال در تمركز دارد، به عبارت دیگر اگر ما انسان سالمی داشته باشيم، انسان برخوردار از بهداشت روانی، نبايد اين حجم از تصادفات را داشته باشيم.
اهميت پرخاشگري: واقعاً در عصری كه سلاح هستهای در دسترس خیلی از کشورها هست، يك نشانه كوچك پرخاشگرانه، كه نوعاً هم كلامی است، مسبب يك فاجعه عظيم در سطح جهانی خواهد بود. همانطور که جنگهای اول و دوم جهانی با يك پرخاشگري كلامي آغاز شد. مثالی دیگر در جنگ ايران و عراق، صدام حسين با يك لحن بسيار تند جسورانهاي تفاهمنامه ايران و عراق يا تفاهمنامه الجزاير را پاره كرد. وتبعات جنگ خونین هشت ساله را برای دو کشور ایران وعراق به ارمغان آورد. بسياري اوقات پرخاشگري كلامي محرك ومقدمه پرخاشگري فيزكي خطرناك مي باشد.
پرخاشگري و جنسيت: مطابق بررسیهای جكلن و مكکبی (1974) در بحث پرخاشگري جنسيتی که در سال 1974 انجام شد، مردها در تمام فرهنگها از زنان پرخاشگرترند و این ویژگی از دوران کودکی بروز میکند. حتی بر طبق تحقیقات انجام شده، در حیوانات نیز جنسیت نر نسبت به جنسیت ماده پرخاشگرتری بیشتری دارد. در تحقيقات جدیدتر (بیورکویست، آسترمن و لاگرسپتس، 1994)، در مطالعهاي طولي، تفاوت جنسيتي خاصي در پرخاشگري كلامي كودكان هشت ساله ديده نشد اما زنها در 18 سالگي بيشتر از مردان پرخاشگري كلامي داشتند. بر باور مزولیس (2001) و هاید (2004) وقتي مي گوئيم مردان پرخاشگرتر از زنها هستند نبايد عجولانه نتيجه بگيريم كه پس همه مردها از همه زنها پرخاشگرترند.بر باور گالاموس (2004) تفاوتهاي جنسيتي در پرخاشگري فيزيكي از تفاوتهاي جنسيتي در پرخاشگري كلامي شديدتر است. اصولاً اگر افتراق و اختلافي از نظر جنسیت در پرخاشگري هست، بيشتر به پرخاشگري فيزیکی مربوط میشود. پسامد خشونت خانگي كه در آن يكي از همسران به ديگري صدمه ميرساند در مردان و زنان تقريباً مساويست. در یک ارزيابي جدید و دراز مدت نيز كه در بخشهاي روانپزشكي انجام شده، مشاهده شده است پرخاشگري در مردان و زنان تقريباً مساوي است.
سبب شناسي پرخاشگري: عوامل متعددی در سببشناسی پرخاشگری دخيلاند كه به موارد مهم آن به شرح زیر میپردازیم:
الف) عوامل روان شناختی:
1- ديدگاه فرويد (Instinct theory): پرخاشگری عمدتاً از تغيير جهت غريزه خود تخريبگر مرگ از خود به سمت ديگران ريشه ميگيرد.فرويد بر اين باور است كه پرخاشگری غريزی است، انسانها زمانی بهصورت ذاتی و فطری به طرف مرگ پيش میروند و خودتخريبگر هستند، وقتی اين غريزه به طرف ديگران متمركز میشود به آن پرخاشگری میگويند.
2- ديدگاه لورنز (Drive theory): پرخاشگري از سائق جنگ ريشه ميگيرد كه مشترك بين انسان و ساير موجودات است. سلورنز معتقد است انسان جنگ طلب است و مقوله پرخاشگري هم از همين سیاق است كه بين انسان و حيوان هم مشترك است.
3- رفتار يادگرفته (Social learning theory): پرخاشگري عمدتاً نوعي رفتار اجتماعي آموخته شده است. مطابق تئوری یادگیری اجتماعی پرخاشگري حاصل یادگیری از محيط و شرايط اجتماعي است.
ب) عوامل اجتماعي:
1- ناكامي (John Dollard): ناكامي همواره به نوعي به پرخاشگري مي انجامد و پرخاشگري هميشه از ناكامي ريشه ميگيرد.هر كسي به هر دليلي دچار ناكامي شود و يا احساس ناكامي كند، مستعد بروز رفتار پرخاشگرانه است.
2- تحريك مستقيم (Direct provocation): اگر فرد مورد بدرفتاري جسمي و تمسخر كلامي قرار گيرد اغلب اعمال پرخاشگرانه در وي برانگيخته ميشود و اگر پرخاشگري آغاز شود اغلب از الگوي تشديد بي امان پيروي مي كند.
3- تقويت و يادگيري مشاهدهاي (خشونت تصويري: سينما، تلويزيون، كامپيوتر،…): اثرات تجميعي مشاهده خشونت منجر به بروز خشونت در كودكان ميشود. در بحث عوامل اجتماعي، يادگيريهاي مشاهدهاي و تصويري مثل خشونتهايي كه در سينما و تلويزيون و كامپيوتر و غيره نشان داده ميشود، نيز نقش مهمي بر عهده دارد. اين موارد اثر تجميعي دارد و در ابتدا منجر به بروز خشونت در كودكان و در مرحله بعد در بزرگسالان میشود.
ج)عوامل محيطي: از ديدگاه عوامل محيطي نیز، آلودگیهای محیطی در ایجاد انواع پرخاشگری بسيار مؤثر هستند. گازهاي بدبو، آلودگي صوتي، ترافیک و شلوغی از جمله عواملي است كه ميتواند باعث پرخاشگري شود.
د)عوامل موقعيتي: ازجمله عوامل موقعیتی، می توان به افزايش برانگيختگي فيزيولوژيك، برانگيختگي جنسي ودرد اشاره نمود که هر کدام به سهم خود می تواند به پرخاشگری منجر شود.
ﻫ) عوامل شناختي: از عوامل مؤثر ديگر، عوامل موقعیتی است. 1- انتظارات (انتظار نداشتن)، بدين معني كه انسان از فرد یا گروهي انتظار رفتار نامناسب را نداشته باشد، ولی آن رفتار در مورد وی انجام شود. این امر باعث پرخاشگری حاد و حتی انتقامجویی ميشود.2-انصاف (بي عدالتي) اگر فرد یا افرادی شاهد بروز رفتار های غیر عادلانه باشند از نظر شناختی، پرخاشگری در آنها شعله ور می شود.3- نيت (عمدي)، بدین معنی که اگر رفتار فرد یا گروهی به صورت عامدانه ونه اشتباهی خشونت بروز نماید در فرد ویا گروه مقابل، رفتار های خشونت جدی انتقام گیری مشاهده می شود.4- مسئوليت پذيري (آمر، عامل)، غالباً رفتار های خشونت باری که مسئولیت آن توسط فرد ویا گروهی چه به صورت آمر وچه به صورت عامل پذیرفته شود آتش خشم وکینه وخشونت مقابل را روشن می نماید.
و) عوامل زيستي: عوامل زیستی نیز عوامل مهمی هستند که می توانند پرخاشگری راسبب شوندازجمله انها می توان به مواد زیر اشاره نمود: 1- هورمونها (اندروژن)،2- نوروترانسميترها(نوراپی نفرین واستیل کولین منجربه تشديد و سروتونین وگابا منجر به مهار پرخاشگری). 3- داروها و مواد: الكل، باربيتورات، ضد اضطرابها، افشانه ها مورد استفاده در مواد آرایشی نیز در ایجاد پرخاشگری مؤثر هستند. 4- وابستگي به مواد شبه افيوني: محرك ها،كوكا ئين،توهمزاها. 5- صدمه نوروآناتومي، 6- وراثت: دوقلوها، شجرهنامهها، عوامل كروموزومي(xyy)، بهره هوشی پائین. هنگامي كه يكي از افراد دوقلو پرخاشگر باشد، احتمال پرخاشگري آن ديگري نيز زياد است.
رابطه پرخاشگري واختلالات روانپزشكي اختلالات و عدم تعادل روانی نیز امر مهمی در ایجار پرخاشگری است. معمولا عقبماندههای ذهنی نمیتوانند خودشان را با شرایط تطبیق دهند، بنابراين رفتارشان به صورت پرخاشگری بروز پيدا ميكند. اختلالات رواني مانند اختلال كمبود توجه/ بیش فعالی، زوال عقل، روانپریشي (مانند اسكیزوفرنی) و اختلال شخصیت (بدبيني، ضداجتماعي، مرزي و خودشيفته)، موقعیت های خاصی از قبیل دوران کودکی، نوجوانی، ورفتارهای ضد اجتماعی افراد بزرگسال، به دليل ايجاد مشكل در تطبیق با شرایط محيطي به نوعی به پرخاشگري ميانجامد.
انواع پرخاشگري: پرخاشگري به انواع مختلفي تقسيم ميشود:
1- پرخاشگري فیزیکی: این نوع پرخاشگری، خود دارای انواع زیر می باشد:
الف- آسيب يدي (مشت و لگد): یعنی با دست و پا، یعنی مشت ولگد، سعی در آسیب رساندن به ديگران دارد.
ب- آسيب ابزاري (چماق، كمربند، اسلحه): پرخاشگري ابزاری، یعنی با استفاده از انواع ابزار مانند چماق یا ديگر انواع سلاح سرد و یا سلاح گرم، به دیگران صدمه وارد می نمایند.
ج- آسيب عاملي (توسط افراد تحريكشده): در حقیقت اجير كردن فردي براي آسيبزدن يا ترور فردي ديگرمی باشد.
2- پرخاشگری نوشتاري: این نوع پرخاشگری به صورت مقاله، شعر، داستان، تحليل، طنز در روزنامه، کتاب ومجلات آورده می شود که متاسفانه در بسیاری از رسانه های نوشتاری ایران به وفور دیده می شود.
3- پرخاشگری تصويري: مانند پرخاشگری های پنهان وآشکاری که در فيلم، سريال، كاريكاتور، نقاشي و عكس دیده می شود. کایکاتور های توهین به رسول گرامی اسلام(ص) که در برخی رسانه های غربی منتشر گردید نمونه بارزی از این نوع پرخاشگری محسوب می شود.
4- پرخاشگری علامتي: قهرکردن، رويبرگرداندن از طرف مقابل، با ايما واشاره رفتار نمودن، نگاه معنيداربا تمسخر ویا تحقیرکردن از مصادیق این نوع پرخاشگری می باشد.
5- پرخاشگری فریبکارانه: در این نوع پرخاشگری، با مکر وحیله ودادن اطلاعات غلط ویا رفتار به ظاهر دوستانه، مقاصد خصمانه خودرا در کوتاه مدت ویا دراز مدت اعمال می نمایند
6- پرخاشگری كلامي: پرخاشگری کلامی كه ميتوان آن را در دو قسمت بیان نمود؛ معنی لغتنامهای پرخاشگری کلامی عبارت است از یک حالت انفجار یا طغیان زبان غیرمتعارفی که ناهماهنگ با موقعیتهای اجتماعی است. اما از نظر روانشناختی پرخاشگری کلامی نوعی حمله است که نخستين نیت آن آسیب رساندن به فرد مقابل است. غالباً علتش را خشونت سرکوبشده معرفی میکنند و یادگیری اجتماعی میتواند در آن نقش داشته باشد. به دیگران اهانت كردن از عوامل زمینهساز آن است و بالاخره میتواند راهی برای جبران نقص در مهارتهای بحث و گفتگو باشد.
انواع پرخاشگري کلامی: مصداقهای پرخاشگری کلامی عبارت است: 1- هرزهگویی(فحاشی): با بد زبانی، ناسزا گوئی و کلمات رکیک سخن را رد و بدل کردن. 2- کنایهگویی(زخم زبان): كه هدف آن تحریک و تحقير کردن طرف مقابل به صورت کنایه است و خصوصاً بین خانمها رواج دارد. 3- متلکگویی(تکهانداختن): در لابلای حرف وصحبت طرف مقابل با عباراتی معنی دار ضربه زدن 4- سخرهگویی: با جوک و شوخی تحقیرآمیزبه خصم صدمه رساندن 5- پشت سر بدگویی (غیبت كردن) در غیاب فرد صحبت های ناروا ویا ناراحت کننده زدن.6- زیرلبگویی: به آهستگی وبا غرولند در مخالفت صحبت كردن، 7- ابزار گویی: مثلاً بوق زدن ممتد وسایل نقلیه، يا شیپور و سوت زدن در صحنههای ورزشی.
كيفيت پرخاشگري كلامي: الف: شیوه ادای پرخاشگری نيز به دو صورت است: 1- بهصورت مستقیم الف: دو نفري (با يا يدون حضور جمع مثلاً مشاجره بین دو همسر). ب: تريبوني (تحريك از طريق جمع). ج: گروهي (تبعيت از جمع). که البته پرخاشگری از طریق تریبونی و خطاب به گروهي خاص در کشور ما بسیار رایج میباشد. 2- مخاطب غيرمستقيم: در این حالت به شیوه غیر مستقیم وبه دو صورت، عمومي ویا مماسي به فرد ویا جناح وگروه خاصی حمله می شود.
ب – محتواي پرخاشگري كلامي نیز به چند صورت نمایان می گردد:
1- جاهلي (فحاشي و بينزاكتي)، 2- معمولي (توهين، تحقير و تمسخر) و 3-علمايي (استدلالي) که می تواند به اشکال واستدلال اینکه”اين ايده قديمي است “(تحجر و تعصب) ویا استلال اینکه “اين ايده غيرمبنايي است” (انحراف از اصول و استحاله)خودرا بروز دهد.
نتيجه پرخاشگري كلامي: نتیجه پرخاشگری کلامی به سه صورت زیر می تواند منجر شود.
1- موجد آسيب رواني، پرخاشگری کلامی با ایجاد تحقير شخصيتي و تقویت عامل زمينه اي براي بسیاری از اختلالات روانپزشكي را سبب می شود.
2- محرك آسيب جسمي، پرخاشگری کلامی از طريق تحريك پرخاشگري فيزيكي می تواند جراحت فیزیکی وحتی قتل راسبب شود.
3- عامل انتقام گيري، پرخاشگری کلامی از طريق تحريك بروز خشونت و انواع پرخاشگري وايجاد دور تسلسل، جنگ وخصومت را گسترش می دهد.
بنابراین پرخاشگری کلامی، اول از همه میتواند آسیب روانی ایجاد کند، وقتی که شخصیت یک فرد خرد شد، زمينه بروز انواع و اقسام اختلالات روانی به آسانی فراهم ميآيد. آنچه که بسیار خطرناک است، بهوجود آمدن حس انتقام است، یعنی این که یک سیر تسلسلی از خشونت بهوجود میآید که منجر به خشونتهای بسیار بزرگتر و گستردهتر میشود.
بازتاب پرخاشگري كلامي درآموزه هاي ديني واجتماعي ايران باستان: در آموزههای دینی و اجتماعی ما در ایران باستان بهخصوص در دین زرتشت که مربوط به ششصد سال قبل از میلاد است، بحث “پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک” آورده شده است که عصاره این دین است.
مورد ديگر بيانیه حقوق بشر کوروش کبیر (529-559 قبل از ميلاد)است. كوروش كبير، در قسمتی از لوح خود، معروف به اولین سند حقوق بشر، چنین آورده است:
«اينك كه به ياري مزدا تاج سلطنت ايران،بابل وكشورهاي چهار گانه را بر سر گذاشته ام اعلام مي كنم كه:
1- تا روزي كه زنده هستم ومزدا پادشاهي رابه من ارمغان ميكند كيش وآئين وباورهاي مردماني را كه من پادشاه انها هستم گرامي بدارم ونگذارم كه فرمانفرمايان و زيردستان من، كيش وآئين ودين وروش مردمان ديگر را پست بدارند ويا آنها را بيازارند.]به عبارتي یعنی آزادی در ابراز عقیده و دین[.
2- من كه امروز افسر پادشاهي را بر سر نهاده ام تا روزي كه زنده هستم و مزدا پادشاهي را به من عرضه كرده هرگز فرمانروايي خود را بر هيچ مردماني به زور تحميل نكنم و در پادشاهي من هر ملتي آزاد است كه مرا به شاهي خود بپذيرد يا نپذيرد و هرگاه نخواهد، پادشاه ايران و بابل و كشورهاي چهارگانه هستم و نخواهم گذاشت كه كسي به ديگري ستم كند و اگر كسي ناتوان بود و بر او ستمي رفت من از وي دفاع خواهم كرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستمكاران را به كيفر خواهم رساند.
3- من تا روزي كه پادشاه هستم نخواهم گذاشت كسي مال و اموال ديگري را با زور و با هر روش نادرست ديگري از او بدون پرداخت ارزش واقعي آن بگيرد.
4- من اعلام مي كنم كه هر كس آزاد است هر دين و آييني را كه ميل دارد برگزيند و در هر جا كه مي خواهد سكونت نمايد و به هرگونه كه معتقد است عبادت كند و معتقدات خود را به جا آورد و هر كسب و كاري را كه ميخواهد انتخاب نمايد، تنها به شرطي كه حق كسي را پايمال ننمايد و زياني به حقوق ديگران وارد نسازد.
5- من اعلام مي كنم هركس پاسخگوي اعمال خود مي باشد. هيچ كس را نبايد به انگيزه اينكه يكي از بستگانش خلاف كرده است مجازات كرد و اگر كسي از دودمان يا خانواده اي خلاف كرد تنها همان كس به كيفر برسد و با ديگر مردمان و خانواده كاري نيست.
6- تاروزي كه زنده هستم نخواهم گذاشت،مردان وزنان را بنام برده وكنيز وبا نام هاي ديگر بفروشند واين رسم زندگي بايد از گيتي رخت بربندد
آیا به نظر شما سندی زندهتر از این در وصف حقوق بشر وجود دارد؟
بازتاب پرخاشگري كلامي درآموزه هاي قرآني: از نگاه قرآن نیز انواع سفارشات در همین موضوعات وجود دارد. براي نمونه به بیست نومه آن در زیر اشاره می شود.
1- سفارش به گفتار نرم و ملايم:
إذهب أنت و أخوك بآياتي و لا تَنيا في ذكري (42) إذهبا الي فِرعون إنّه طغي (43)فقولا له قولاً ليِّناً لعلَّه يتذكرُ او يخشي(44)
تو و برادرت آيات مرا ببريد و در رسالت من سستى مكنيد. (٤٢) به سوى فرعون برويد كه او طغيان كرده است. (٤٣) با او به نرمى سخن گوييد، شايد پند گيرد، يا بترسد. (٤٤) سوره طه
2- سفارش به گفتار نيكو و زيبا:
و إذ أخذنا ميثاقَ بني اسرائيلَ لا تعبُدون الاَّ الله و بالوالدينِ احساناً و ذي القربي و اليتامي و المساكين و قولوا للناسِ حسناً و أقيموا الصلوة و آتوا الزكوة ثمَّ تولَّيتُم الاَّ قليلاً منكم و أنتم مُعرضون(83)
به ياد آريد آن هنگام را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشاوندان آن و يتيمان و درويشان نيكى كنيد و به مردمان سخن نيك گوييد و نماز بخوانيد و زكات بدهيد. ولى جز اندكى از شما، پشت كرديد و شماييد روىگردانندگان. (٨٣) سوره بقره
3- سفارش به عمل وگفتار پسنديده وخوب:
قُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ ۖ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ ۙ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ ۖ فَأَوْلَىٰ لَهُمْ﴿٢٠﴾ طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَعْرُوفٌ ۚ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّـهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ﴿٢١﴾سوره محمد
كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: چرا از جانب خدا سورهاى نازل نمىشود؟ چون سورهاى از محكمات نازل شود كه در آن سخن از جنگ رفته باشد، آنان را كه در دلشان مرضى هست بينى كه چون كسى كه بيهوشى مرگ بر او چيره شده به تو مىنگرند. پس برايشان شايستهتر (٢٠) فرمانبردارى است و سخن نيكو گفتن. و چون تصميم به جنگ گرفته شد، اگر با خدا صداقت ورزند برايشان بهتر است. (٢١)
4- سفارش به گفتار استوار و صواب:
یا ايُّها الذين آمَنوا اتَّقو الله و قولوا قولاً سديداً(70).اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد. (٧٠) سوره احزاب
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿٨﴾ وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّـهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا (9)
و چون به هنگام تقسيم، خويشاوندان و يتيمان و مسكينان حاضر آمدند به آنان نيز چيزى ارزانى داريد و با آنان به نيكويى سخن گوييد. (٨) بايد از خداى بترسند كسانى كه اگر پس از خويش فرزندانى ناتوان بر جاى مىگذارند، از سرنوشت آنان بيمناكند. بايد كه از خداى بترسند و سخن عادلانه و به صواب گويند. (٩) سوره نساء
5- سفارش به گفتار رسا و روان(در برابر منافقين):
اولئك الَّذينَ يَعلَمُ اللهُ ما في قلوبِهِم فَأعرِض عنهُم و عِظهُم و قُل لَهُم في انفُسِهِم قولاً بليغاً (63)
اينان همان كسانند كه خدا مىداند چه در دل دارند. پس، از آنان روى برتاب، و[لى] پندشان ده، و با آنها سخنى رسا كه در دلشان [مؤثّر] افتد، بگوى. (٦٣) سوره نساء
6- سفارش به گفتار بزرگوارانه و كريمانه (با والدين):
و قضي ربُّكَ الّا تَعبُدوا إلّا ايّاه و بالوالِدَينِ إحساناً إمّا يبلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أحدُهُما أو كِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما اُفِّ و لا تنهَر هما و قُل لَهُما قولاً كريماً (23)
و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى. (٢٣) سوره أسراء
7- سفارش به گفتار سهل و آسان(در مواجهه با اسراف كنندگان):
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿٢٧﴾ وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا﴿٢٨﴾
چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند، و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است. (٢٧) و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى، از ايشان روى مىگردانى، پس با آنان سخنى آسان و نرم بگوى. (٢٨) سوره الاسراء
8- سفارش به گفتار سالم و بدون عيب:
…سلامٌ قولاً من ربٍّ رحيم(58)…
در اين روز، اهل بهشت كار و بارى خوش در پيش دارند. (٥٥) آنها با همسرانشان در زير سايهها بر تختها تكيه مىزنند. (٥٦) در آنجا براى آنها [هر گونه] ميوه است و هر چه دلشان بخواهد. (٥٧) از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مىشود. (٥٨) سوره يس
َإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٥٤﴾
و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند، بگو: «درود بر شما»، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و آنگاه به توبه و صلاح آيد، پس وى آمرزنده مهربان است. (٥٤) سوره انعام
9- پرهيز از دروغگوئي:
ويلٌ لكُلِّ افّاكٍ اثيم(7) واى بر هر دروغزن گناهپيشه! (٧) سوره جاثيه
10- پرهيز از عيبجويي و طعنه زدن (بدگويي):
ويلٌ لكُلِّ هُمزةٍ لُمزة(1)واى بر هر بدگوى عيبجويى، (١) سوره همزة
11- پرهيز از عيبجويي سرسختانه و سخن چيني:
و لا تُطِع كُلَّ حلّافٍ مهين(10) همّازٍ مشاءٍ بنَميم (11)
و از هر قسم خورنده فرو مايهاى فرمان مبر: (١٠) [كه] عيبجوست و براى خبرچينى گام برمىدارد، (١١) سوره قلم
12- پرهيز از بيهودگي و ناروايي:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿٣﴾
به راستى كه مؤمنان رستگار شدند، (١) همانان كه در نمازشان فروتنند، (٢) و آنان كه از بيهوده رويگردانند، (٣) سوره مؤمنون
و الذين لا يشهدون الزور و أذا مَرّوا باللَغوِ مَرّوا كِراماً (72)
و كسانىاند كه گواهى دروغ نمىدهند؛ و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند. (٧٢) سوره فرقان
13- پرهيز از فرياد زدن با گفتار زشت:
لا يُحِبُّ اللهُ الجَهرَ بالسّوءِ من القولِ الّا مَن ظُلِم و كان اللهُ سميعاً عليماً (148)
خداوند، بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد، مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد، و خدا شنواى داناست. (١٤٨) سوره نساء
14- پرهيز از استهزاء، عيب جوئي، بد لقب دادن:
يا ايهاالذينَ آمَنوا لايَسخرْ قومٌ مِن قومٍ عسي أن يكونوا خيراً منهم ولا نساءٍ من نساءٍ عسي أن يكنَّ خيراً منهنَّ ولا تلمِزوا أنفسَكم ولاتنابَزوا بالالقابِ بئسَ الفسوقُ بعدَ الايمان، ومَن لم يَتُب فاولئكَ همُ الظالمونَ (11)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ]، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد؛ چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند. (١١) سوره حجرات
15- پرهيز از سوء ظن، تجسس وغيبت:
ياايهاالذين آمنوا إجتنِبوا كثيراً مِنَ الظنِّ اِنَّ بعضَ الظنَّ اثمٌ ولا تجَسَّسوا ولا يَغتبْ بعضَكم بعضاً أيُحِبُّ أحدُكم أنْ يَأكلَ لحمَ أخيه مَيتاً فكرهتموه وَاتقواللهَ إنَّ اللهَ توابٌ رحيمٌ(12)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است، و جاسوسى مكنيد، و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس] از خدا بترسيد، كه خدا توبهپذير مهربان است. (١٢) سوره حجرات
16- پرهيز از دشنام به كافران:
و لا تسُبّوا الذينَ يَدعونَ مِن دون اللهِ فيَسُبّوا اللهَ عَدْواً بغيرِعِلمٍ كذلك زيَّنا لِكُلِّ اُمَّةٍ عملهم ثمَّ إلي ربهم مرجِعُهم فيُنَبئَهم بما كانوا يَعمَلون (108)
و آنهايى را كه جز خدا مىخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد. اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم. آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود، و ايشان را از آنچه انجام مىدادند آگاه خواهد ساخت. (١٠٨) سوره انعام
17- برخورد سلام با جاهلان:
وعبادُالرَّحمن الذينَ يَمشونَ عَلي الارض هوناً وَ إذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً (63)
و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين به نرمى گام برمىدارند؛ و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مىدهند. (٦٣) سوره فرقان
18- رئوف و رحيمبودن رسول خدا (ص):
لقد جاءَكُم رسولٌ مِن أنفُسِكم عَزيزٌ عَليهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَليكم باالمؤمنينَ رَئوفٌ رَحيمٌ (128) فاِن توَلوا فقلْ حَسبيَ اللهُ لا اِلهَ اِلا هوَ عَليهِ توكَّلتُ و هوَ ربُّ العرش العَظيمِ (129)
قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است. (١٢٨) پس اگر روى برتافتند، بگو: «خدا مرا بس است. هيچ معبودى جز او نيست. بر او توكل كردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.» (١٢٩) سوره توبه
19– نرمخويي رسول خدا (ص) و دستور به مشورت كردن:
فبما رحمةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لهم و لو كنتَ فَظّاً غَليظَ القلبِ لانْفَضّوا مِن حولِكَ فاعفُ عنهم و اسْتغفِرلهُم وَ شاوِرْهُم في الامرِ فاِذا عَزَمْتَ فتوكَّلْ علي اللهِ إنَّ اللهَ يُحِبُّ المُتِوَكِّلينَ(159)
پس به [بركت] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مىدارد. (١٥٩) سوره آلعمران
20- معرفي اخلاق عظيم براي رسول خدا (ص):
إنَّكَ لعَلي خُلقٍ عَظيمٍ (4)و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری (٤) سوره قلم.
نکته حائز اهمیت این است که كلمه عظيم در قرآن کم و برای موارد بسیهار با اهمیت استفاده شده است. افزون بر خود قرآن، در مورد خلق پیامبر نیز به كار گرفته شده است كه دارای خلق عظيم است. يعني خلق او و ويژگي شخصیت رفتاری وروانی او بود كه باعث گسترش رسالت او شد.
بازتاب پرخاشگري كلامي درآموزه هاي روايي:
1- عَن علی (ع) قالَ: اَلمَرءُ یوزَنُ بِقولِهِ وَ یُقَّوِمُ بفِعلِهِ فَقُل ما تَرجَحُ زِنَتُهُ وَافعَل تَجِلُ قیمَتُهُ. (غررالحکم ص 343).
حضرت علی(ع) فرمود: آدمی به گفتارش سنجیده می شود وبه رفتارش ارزیابی می گردد. پس چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود وکاری کن که قیمت رفتارت بالا رود.
2– عن جعفرابن محمد(ع) عن آبائه(ع) في وصيّةِ النبي(ع) لِعليٍّ(ع) قال: يا عليٌ افضلُ الجهادِ مَن اصبحَ لا يَهُمُّ بظلمِ احدٍ يا عليُ من خافَ الناسُ لسانَهُ فهو مِن اهلِ النارِ يا عليُ شرُّ الناسِ مَن أكرَمَهُ الناسُ إتِقاءَ فُحشِهِ و شرِّه ِيا عليُ شرُّالناسِ مَن باعَ آخرتَهُ بدنياهُ و شرٌّ منه مَن باع َآخرتَهُ بدنيا غيرِه(روايت 686 از كتاب جهاد با نفس،شيخ حرّعاملي)
امام باقر(ع) از پدران بزرگوارش روایت فرمود که: در وصیت پیامبر(ص) به علی(ع) آمده است: ای علی! بالاترین جهاد(عمل) کسی است که صبح کند وقصد ظلم کردن به هیچکس را نداشته باشد. ای علی!کسی که مردم از زبانش دربیم وهراس باشنداهل دوزخ است.ای علی! بدترین مردم کسی است که مردم اوراازترس بدزبانی وبد کاری اش اکرام واحترام کنند، ای علی!بدترین مردمان کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد وبدتر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد.
3- عَن اَبي عَبدِاللهِ(ع) قالَ:قالَ رسولُ اللهِ (ص): اِذارَاَیتُمُ الّرَجُلَ لا یُبالِیِ ماقالَ ولاماقیلَ لَهُ فَهُوَ شِرکُ الشَیطانِ(روایت687 از کتاب جهاد بانفس شیخ حر عاملی)
امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرموده است: هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید وچه در باره اش گفته می شودچنین کسی شریک شیطان است.
4- إنَّ اللهَ يُحِبُّ الحيِيَّ الحليمَ الغنيَّ المُتَعَفِّفَ ألا و إنَّ اللهَ يُبغِضُ الفاحشَ البَذيءَ السّائِلَ المُلحِفََ (روايت 684 از كتاب جهادبانفس، شيخ حرّعاملي).
همانا خداوند فرد صاحب شرم و بردبارو ثروتمند پاکدامن را دوست می دارد، و آگاه باشید که همانا خداوند فرد دشنام دهنده هرزه گو وسائلی که سماجت می کند را دشمن می دارد.
بازتاب فریب كلامي درآموزه هاي روايي:
عن جعفربن محمد عن ابیه(ع) قال: اِنَّ اللهَ تبارک وتعالی اَنزَلَ کِتاباً مِن کُتُبِهِ عَلی نَبّیٍ مِن اَنبیائهِ وفیه اَنَّهُ سَیَکونُ خَلقٌ مِن خلقی یَلحَسونَ الدُنیا بالدّینِ یَلبَسونَ مُسُوکَ الضَّاءنِ عَلی قلوبٍ کَقُلُوبِ الذَئابِ اَشَّدُ مَرارَهً مِنَ الصَّبِرِ وَاَلسِنَتُهُم اَحلَی مِنَ العَسَلِ وَاَعمالُهُم الباطِنَهُ اءَنتَنُ مِنَ الجِیَفِ اَفَبِی یَغتََّرونَ اَم اِیّایَ یُخادِعونَ اَم عَلَیَّ یَجتَرونَ؟ فَبِعِزتِّی خَلَفتُ لَاُتِیحَنَّ لَهُم فِتنَهً تَطَاُفِی خِطامِهَا حَتّی تَبلُغَ اَطرافَ الاَرضِ تَترُکُ الحَلیمَ مِنهُم حَیرانَ (روایت 519 کتاب جهاد بانفس شیخ حر عاملی).
امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش روایت فرمود: همانا که خداوند تبارک وتعالی کتابی از کتابهایش رابرپیامبری از پیامبراننش فروفرستاد ودرآن کتاب آوردکه: بزودی گروهی از آفریدگان من پابه عرصه وجود خواهند گذاشت که دنیا را به وسیله دین می لیسند و پوستهای میش رابر خود می پوشند ولی قلبهای همچون قلب گرگها دارند دلهائی که ”صبرزرد“ هم تلخ ترند وزبانهاشان شیرین تر از عسل وکردارهای پنهانی آنان بدتر از مردار است.آیا آنان مر فریب می دهند ؟یا به من نیرنگ می زنند ؟یا اینکه بر من دلیری می کنند.؟ پس به عزتم سوگند می خورم که برای آنان فتنه ای را مقّدر می کنم که مهارش رهاست تا آنجا که آن فتنه به اطراف وجوانب زمین می رسد وشخص بردبار را(نیز) سرگردان وحیران وا می گذارد.
بازتاب پرخاشگري كلامي درآموزه هاي فرهنگي
1- حكيم ابوالقاسم فردوسي:
ستون خرد بردباري بود چو تندي كند، تن بخواري بود
خردمند بايد دل پادشا كه تيزي وتندي نيارد بها
بيا تا جهان را به بد نسپريم به كوشش همه دست به نيكي بريم
2- حكيم نظامي گنجوي:
به تندي به غارت برم كشورت به خواهش دهم كشور ديگرت
بيارام و تندي رها كن زدست كه الماس از ريز بايد شكست
3- مولانا جلالالدين محمد بلخي:
اين كند از امر و او بهر ستيز بر سر استيزه رويان خاك ريز
4- لسانالغيب حافظ شيرازي:
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
5- شيخ مصلحالدين سعدي شيرازي:
بنيآدم اعضاي يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو گرمي برآيد به نرمي و هوش به تندي و خشم ودر شتي مكوش
چو كاري برآيد به لطف و خوشي چه حاجت به تندي و گردنكشي
6- ملكالشعراي بهار:
مكرر امتحان كردم كه بهر زندگي كردن به است از تندي و آشفتگي، نرمي و آرامي
راه هاي كاهش پرخاشگري كلامي:
1- تقويت مهارت هاي ارتباطي
2- تقويت مهارت هاي بحث وگفتگو
3- تقويت مهارت هاي مديريت سازنده تعارض
در اين قسمت از بحث بهتر میبینم توصیههایی از آقاي رانسر(2006) در زمینه «تقویت مديريت سازنده تعارض» ارائه شود:
1/3- اجتناب ازبرقراري ارتباط با افرادي كه پرخاشگري كلامي دارند، اصولاً بهتر است سراغ آدمهايي که پرخاشگری كلامي دارند، نرويد.
2/3- رعايت ادب ونزاكت در برخوردها، سعی کنید حداقل محرك تحريككننده نباشيد و رعايت ادب و نزاكت در برخوردها را داشته باشيد.
3/3- تعريف مشكل مورد بحث وتنازع،
4/3- شناخت مواردي كه يك بحث سازنده را به بحث مخرب تبديل ميكند.باید دقت کرد كه كجاهاي بحث است كه از حالت سازندگي به حالت تخريبي تبديل ميشود، این که بتوانیم بدون عصبانيت با نظرات مختلف مواجه شویم، خيلي مهم است و به تمرين نیاز دارد.
5/3- بحث وگفتمان بدون عصباني شدن و پرخاشگري.
6/3- آگاهي از موقعيت ها ورفتارهائي كه پرخاشگري كلامي را تحريك ميكند.
7/3- توقف بحث وجد ل وترك موقعيت.
4- توجه دقیق وعمیق به آموزه های دینی و فرهنگ دیرین اصیل ایرانی
5- تشویق وترغیب نمودن والگو قرار دادن افراد نیکوو نرم گفتاربه صورت نهادینه شده فرهنگی
6- تقبیح و طرد نمودن اجتماعی تمامی زشت گفتاران وپرخاشگران کلامی در هر رده شغلی به صورت نهادینه شده فرهنگی، يعني همانطور که با رعايت نکردن حجاب يا خداي نكرده اهانت به يكي از مقدسات ديني برخورد میشود، باید در مورد پرخاشگري كلامي و خوشرفتاري و خوشگفتاري نیز به ترتیب به شكل منفي و مثبت واكنش نشان داده شود.
نامطلوبي وضع موجود:با توجه به سابقه زرين و ديرين در قوم ايراني و سرزمين ايران، اينجانب بهعنوان يك معلم كوچك در عرصه سلامت روان، و دوستدار ايران و علاقمند به اسلام، با توجه بهآنچه که من در روزنامه، سايتها، رسانه ملي و خيابان مشاهده میکنم، نشاندهنده آن است که پرخاشگری به ویژه پرخاشگری کلامی، مشكل بزرگي است و غفلت كردن از آن ميتواند صدمات و لطمات جبرانناپذيري براي نسلهاي آينده ما بهوجود آورد. ولذا متاسفانه نميتوانم ناخرسندي و تأسف خود را از شيوع قابل توجه پرخاشگري كلامي در شرايط محيطي)سیاسی، اجتماعي وحتی فرهنگی مذهبی) كشورمان ابراز ننمايم.
به نظرمذکر اين شعر از حكيم سنايي غزنوي نیز در این مناسبت رواست:
مسلماني كنون اسمي است بر عرفي و عاداتي دريغا! كو مسلماني؟ دريغا! كو مسلماني؟
انتظار و اميد:
اميدواريم تمامي صاحبان تأثير و نفوذ كلام از قبيل رهبراناجتماعي، سياسي، ديني و فرهنگي، روحانيان، اساتيد و معلمان، پزشكان و روانپزشكان، روانشناسان و جامعهشناسان، اصحاب رسانه تصويري، گفتاري و نوشتاري، والدين و همه دستاندركاران و آحاد تأثيرگذار كشور براي پالايش اين آفت(پرخاشگري كلامي) از فرهنگ عمومي و آرايش آن به گفتار نرم، نيكو، سالم و شايسته اقدام كارشناسي و برنامهريريشده مستمري را به منصه ظهور برسانند.
دعاء، همگام با پيغمبر صحبت كننده با خدا:
براي پايان صحبت خودم دو دعا میکنم: 1- نخستین دعا از حضرت موسي (ع) است كه كليم الله بود حضرت موسي(ع) پس از دريافت ماءموريت رفتن به سوي فرعون از جانب خدا چنین فرمود:
قالَ َربِ الشّرح لي صَدري(25) وَيَسِّرلي اَمري(26) وَاحلُل عُقدهًَ مِن ِلساني(27) يَفقَهوا قولي(28)سوره ط
موسي(ع) گفت: پروردگارا سينه مرا برايم گشاده دار و سعه صدر به من بده و كارم را بر من آسان كن گره از زبانم بگشا تا ديگران سخنم را دريابند و ابلاغ رسالت تو را به تحقق رسانده باشم.
نیایش مولای ما، امام مسلمین و امیر مومنان، قهرمان مبارزه با پرخاشگری، حضرت علی(ع)دومین دعا، از حضرت علي (ع) که به نظر من قهرمان مبارزه با پرخاشگري است؛ داستان او با عمرو بن عبدود را شنيدهايد: زماني كه نشسته بود روي سينه او و او آب دهان انداخت. حضرت علي (ع) برخاست و رفت كه اين حركت يكي از آموزههايي است براي جلوگيري از پرخاشگري. ایشان در كلام 78 نهج البلاغه میفرمایند:
اَلّلهُمَّ اغفِرلی ما اَنتَ اَعلَمُ بِهِ مِنّی، فَاِن عُدتُ فَعُد عَلَیَّ بِالمَغفِرهِ، اَلّلهُمَّ اغفِرلی ما وَاَیتُ مِن نَفسی، وَلَم تَجِدلَهُ وَفاءً عِندیِ، اَلّلهُمَّ اغفِرلی ما تََقََرَّّبتُ بهِِ اِلَیکَ بِلِسانی، ثُم ّ خالَفَهُ قَلبی، اَلّلهُمَّ اغفِرلی رَمَزاتِ الاَلحاظِ. وَ سَقَطاتِِ الَالفاظِ. وَ شَهَواتِ الجَنانِ. وَ هَفَواتِ الِلّسانِ.
خدایا بر من ببخشای، آنچه را تو به آن آگاه تر از من هستی، ومن اگر دوباره به گناه باز گشتم، تو نیز به آمرزشت بازگرد. برمن ببخش آنچه رابا خود وعده کردم وتو مرا وفاکننده به آن نیافتی. خدایا بر من ببخشای آنچه را که با زبانم به تو تقرب جستم ودلم با آن مخالفت نمود. خدایا بر من ببخشای اشارات (نابجای) چشم، و سخنان بی فایده، وهواهای دل، و لغزش های زبانم را.
همانطور که میبینید در اين دعاي كوچك حضرت علي(ع) سه بار بحث كلام را آورده است.
*** متن پرخاشگری و بازتاب آن در آموزههای دینی و فرهنگی در چهارمین پیش شماره داخلی مؤسسه رحمان به چاپ رسید.