کودکی من؛ کودکی فرزندم
بدون شک یکی از مهمترین و مؤثرترین دوران زندگی آدمی، دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایهریزی شده، شکل میگیرد. دورانی که کودک تنها به مراقبت جسمانی نیاز ندارد، بلکه ابعاد گسترده تری همچون رشد عاطفی، اجتماعی و هوش نیز مستلزم توجه جدی هستند.
بدیهی است با توجه به رشد علم و فناوری در دنیای جدید، پیچیده شدن جامعه، کمشدن تعداد بچهها، توجه بیشتر والدین به پیشرفت شخصی خودشان نسبت به گذشته، تغییر فضای زندگی در خانهها و شهرها، توجه بیشتر والدین به کودکان و تلاش برای زندگی بهتر آنان و… دنیای کودکان از دیروز تا امروز و در نتیجه سبک زندگی آنان را دچار تغییر و تحولاتی کرده است.
ناشناخته بودن این سبک جدید زندگی کودکان و عدم آگاهی بزرگسالان به پیامدهای آتی این تغییرات، باعث سردرگمی و گاه هراس بزرگسالان می شود. نگرانی و اضطرابی که پای هر درد دل مادرانهای که مینشینی، از آن میشنوی! از قول این پدران و مادرانی که میان خودشان و فرزندانشان تفاوت از زمین تا آسمان میبینند، بسیار شنیدهایم که “کی زمان ما اینجوری بود؟”، “بچههای الان که بچه نیستن، گودزیلان!”، “ما بچه بودیم، آنقدر پررو و گستاخ نبودیم!”، “مدام سرشون توی تبلت و گوشیه!” “نمیشه به این بچهها، تو گفت!” و بسیاری دیگر از این دست جملهها، که نشان از تغییر کودکان امروز و همپای آن، نگرانی والدین دارد!
با توجه به این مشاهدات از یک سو و توجه کمتر به کودکان و دوران کودکی در پژوهش ها و سیاستگذاریها از سوی دیگر، بر آن شدیم تا با شناخت ویژگی های سبک نوین زندگی کودکان، با پنج محور “خانواده”، “نظام آموزشی”، “محصولات مصرفی و اسباببازی”، “اوقات فراغت” و “سیاستگذاری در حوزه کودکان”، در مجموعه نشست های “سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها”، عوامل تاریخی و اجتماعی منجر به این امر را بشناسیم و گامی در جهت درک بهتر فضای زندگی کودکان در دنیای جدید برداریم. با درک چنین فضایی است که میتوان نگاهی به آینده داشت و پیامدهای اجتماعی این تغییرات را نیز پیشبینی کرد.