نشست “ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ما و دیگری” برگزار شد.

نشست “ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ما و دیگری” هفتمین برنامه از مجموعه نشست‌های “راه و بیراهه آموزش و پرورش در ایران”  7 مرداد 1398 در موسسه رحمان برگزار شد.

چکیده مباحث مطرح‌شده در نشست را در ادامه می‌خوانید:

ابتدا آقای علیرضا عبدالله‌زاده، کارشناس ارشد مدیریت عمومی-توسعه اقتصادی از دانشگاه هاروارد، بحث را آغاز کردند. به اعتقاد ایشان ایران در نرخ پوشش تحصیلی مقطع پیش‌دبستان و دبستان، جزو کشورهایی‌ست که بسیار خوب عمل کرده است. منظور از این نرخ هم یعنی کودک، سر کلاس می‌رود یا نه؛ فارغ از کیفیت و امکانات آموزشی. یک بررسی در سال 1392 نشان داد که زمینه بهره‌مند شدن از مدرسه هست، اما عده‌ای فرصت آن را ندارند. در رفتن به مدرسه، امکانات مدارس، فضای فیزیکی و مانند اینها بهتر شده‌ایم. اما در کیفیت آموزشی، نه. درحالی‌که عوامل فیزیکی و مدرک و …. چندان مهم نیست. حتی مدرک و صِرف بالاتر بردن دستمزد معلم هم تاثیری در کیفیت بهترِ آموزشی ندارند. و این پرسش پیش کشیده می شود که: چه چیزی یک آموزگار و مدرسه را خوب می‌کند؟
از سوی دیگر، دانشگاه رفتن، شاغل‌ شدن و کسب درآمدِ قابل قبول، میان دهک‌ها بسیار متفاوت است. لازم است به این موضوع فکر کنیم که آیا یارانه‌هایی که دولت دارد پرداخت می‌کند، به کیفیت و عدالت آموزشی هم می‌رسد؟ یا به صورتی ناکارآمد دارد توزیع می‌شود؟ جایی که مهدکودک هست، عدالت آموزشی هم بالاتر است. سال های پیش از دبستان بسیار اهمیت دارند، در حالی که ما داریم روی بعد از آن سرمایه گذاری می کنیم. سیاست گذاری، شناساییِ درست ریشه است.
وی اضافه کرد، نظریه تغییر، بیان می‌کند که اگر چه چیزی را تغییر دهم، چه چیز دیگری به دنبالش تغییر خواهد کرد؟ سه نظریه تغییرِ متفاوت وجود دارد؛ 1) در روستامهدها، به معلم، پول زیادی نمی‌دهیم و او انگیزه کمی دارد؛ 2)پدر و مادرها از اهمیت بالای آموزش آگاه نیستند، بنابراین مطالبه‌ای هم ندارند و این، کاهش انگیزه معلم را به دنبال می‌آورد. 3) بچه اگر مدرسه و سر کار برود، درآمدزایی کند، می‌تواند بر کیفیت زندگی خود و خانواده‌اش تاثیر بگذارد.
به نظر عبدالله زاده، اراده و توانایی بشر کم نیست و بالفعل درآوردن آن، مرهون آموزش است؛ آموزش است که به فرد یاد می‌دهد بنده هیچ‌کس نباش و خودت سرنوشت خویش را تعیین کن. همین آموزش حس عاملیت به دانش‌آموز، سخت‌ترین امر است؛ چگونه می‌توان به او گفت تو می‌توانی قربانیِ شرایطت نباشی؟

در ادامه نشست “ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ما و دیگری” دکتر سمیه فریدونی عضو موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، به مفهوم شناسی عدالت اموزشی پرداختند. به گفته ایشان برخی عدالت آموزشی را با رویکرد اقتصادی می‌بینند که به معنای بازگشتِ سرمایه‌ای است که در آموزش صَرف کرده‌ایم. آنها عقیده دارند اینگونه سرمایه‌گذاری در عدالت آموزشی، رفاه را افزایش می‌دهد. نگرش دوم، باور دارد که نباید عدالت را به اقتصاد فروکاست و آن را از منظر برابری تعریف می‌کند، ذیل عدالت اجتماعی قرار می‌دهد و یک ارزش اخلاقی می‌پندارد. برابری در اینجا، سه معنا دارد:
1) برابری مبتنی بر شانس: پیش‌زمینه‌های خانوادگی مانند نژاد، فضا، زبان و… فرصت‌هایی از انتخاب را می‌سازند که خود فرد در آن‌ها نقشی نداشته و از روی شانس، با موقعیت‌های برابری روبرو می‌شود. همه‌جا فرصت‌های یکسان در فضاهای آموزشی ایجاد می‌کنیم تا دسترسی خوبی به عدالت شکل بگیرد؛
2) برابری حداقلی: برابریِ حداقلی را در نظر می‌گیریم که آستانه‌اش توانایی افراد برای مشارکت در دموکراسی است. اما کیفیت‌های متفاوت در آموزش، مهارت‌های متفاوتی را هم در مشارکت و انتخاب‌های آینده فرد رقم می‌زند؛
3) احترام به برابری: عدالت یا بی‌عدالتی را نمی‌توانیم تنها در دسترسی به قابلیت‌های حداقلی تعریف کنیم. بلکه در مناسبات اجتماعی در محیط‌های آموزشی رخ می‌دهد. فرد می‌آموزد صدایی داشته باشد که قابل شنیدن است. اینجا احترام به دانش‌آموز و موقعیت‌های انتسابی‌اش اهمیت دارد؛
4) نگاه معرفت‌شناختی به آموزش: عدالت آموزشی ناظر بر توزیع دانش است، نه توزیع سرمایه. چون مقدار سرمایه و همه امکانات اجتماعی، از حیث مادی و فیزیکی محدوداند و همیشه در توزیع آنها ناگزیر به اولویت‌بندی هستید. اما دانش محدودیتی ندارد و می‌تواند یکسان به همه افراد برسد. آنچه در این نگاه مهم می‌شود، گروه‌های به حاشیه‌رانده‌شده اجتماعی و نیز تصمیم درباره فرآیند انتقال دانش است.
در رویکرد چهارم، 1) محتوای آموزش و 2) فردی که به رسمیت شناخته شده تا دانش را بدهد، مطرح می‌شود؛ آیا فردِ یادگیرنده، انتقال‌دهنده معانی خاصی خواهد شد که در برخی نظام‌ها می‌تواند تبدیل به بازتولید استعمار شود و یا نابرابری‌ها و کلیشه‌ها را بازتولید کند؟
همچنین لازم است نقاط ورود به تغییر در جامعه‌مان را درست بشناسیم و در زمینه عدالت آموزشی، مطالبه‌گر باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ردپای عدالت در آموزش و پرورش؛ما و دیگری
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری