کتاب درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران

کتاب درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران، که برگزیده ای از مجموعه مقالات «نخستین همایش ملی کودکان در ایران» را دربر دارد، حاصل تلاش پژوهشگران دغدغه مندی است که دعوت مؤسسه رحمان را برای ارائه ی مقاله و مشارکت در این حرکت علمی پذیرفته اند.

مؤسسه ی رحمان بنا بر فلسفه ی وجودی خود، که پیشگیری، کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی است، گروه های آسیب پذیر و آسیب دیده را به عنوان گروه هدف مطالعاتی خود برگزیده است. ورود به حوزه ی کودکان، یکی دیگر از گروه های آسیب پذیر جامعه، با نخستین همایش ملی «کودکان در ایران» آغاز شد. تاکنون بش تر پژوهش های انجام شده در ایران، درباره ی موضوع کودکی، بر پایه ی پارادایم ها سنتی صورت گرفته و از چارچوب های رشد زیستی و شناختی کودک بهره برده است. در بیش تر این پژوهش ها جای خالی واقعیت زیسته ی کودکان به چشم می خورد؛ خلئی که موجب ناتوانی در نظریه پردازی، برنامه ریزی و شناخت درست وضعیت کودکان می شود.
به بیان دیگر، به کودکی از دریچه ی چشم بزرگ سالی نگریسته شده است؛ مرحله ی بعدی که کودک باید برای ورود به جامعه بزرگ سالی با انواع آموزش های و مهارت ها تجهیز شود، بدون این که ویژگی های خود این مرحله از زندگی به رسمیت شناخته شود.

 

مقایسه ی بستر و شرایط کودکی که ما بزرگ سالان تجربه کرده ایم با آنچه اغلب کودکان امروزی تجربه می کنند به صحنه ای آشنا و پرتکرار در زندگی روزمره تبدیل شده است. بهانه ی این مقایسه، غیر از اندازه ی خانواده و کم شدن تعداد خواهران و برادران، عموما به امکانات تفریحی و رفاهی کودکان در منزل، زبان متفاوتی که با آن ها سخن گفته می شود، روش های تربیتی متفاوتی که در خانه و مدرسه نسبت به آن ها به کار گرفته می شود، میدان ها و فضاهای تفریحی ویژه ای که برای سرگرمی آن ها تعبیه شده است، نشریات، مجله ها و رسانه های مختلفی که مشخصا آن ها را خطاب قرار می دهد، استفاده های متفاوت و گاه سؤال برانگیز آن ها از رسانه های نو و بازنمایی های مربوط است که رسانه ها از کودک و کودکی ارائه می دهند. به تدریج، اما مستمر، کودکی معنا و واقعیت جدید خود را بر ما تحمیل کرده است. کودکان امروز کودکی متفاوتی دارند  و ما نیز نگاه متفاوتی به کودکان امروز داریم. از سوی دیگر فرهنگ جدید کودکی نیز نقش و سهم مهم تری در تغییرات کلان فرهنگی و اجتماعی جامعه بر جا گذاشته است. رشد و توسعه ی بازار مصرف کودکی، رسانه ای شدن و دیجیتالی شدن فزاینده ی فرهنگ، دمکراتیک شدن فزاینده ی روابط نسلی در متن روابط خانوادگی و رسوخ بیش تر زبان و فرهنگ  کودکی در گفتمان های روزمره تنها جلوه های محدودی از تأثیر کودکی جدید بر فرهنگ است. تنوع و پیچیدگی فزاینده ی اکولوژی کودکی، الزاما، فرهنگ را نیز تغییر داده است. واقعیت تغییر یافته کودکی در ایران امروز، که بروز جدی تر آن را حداقل در بیست سال اخیر و به دنبال تغییرات جدی در ساختار و ارزش های خانواده، رشد فرهنگ های مصرفی و توسعه ی فرهنگ دیجیتال می توان جست و جو کرد، انعکاس متوازنی در گفتمان های آکادمیک و علمی نداشته است. نگاه به کودکی در ایران هم چنان کم تر بر مدار سنت های بین رشته ای و بین پارادایمی استوار است و مطالعات کودکی کم تر اسبابی برای نظریه پردازی، پژوهش و به دنبال آن سیاست گذاری و کاربرد علمی پژوهش ها فراهم کرده است. گفتمان های غیر دانشگاهی از کودکی کم تر موضوعی برای تحلیل سیستماتیک پژوهشگران از روند، معانی و تغییرات کودکی فراهم آورده است. سنت های مطالعاتی مرسوم در مطالعات کودکی در ایران هم چنان به صورت غالب برپارادایم و دستور العمل های سنتی تر استوار است و تحولات اخیر معرفت شناختی، روش شناختی  مسئله شناسانه را در این حوزه کم تر مورد توجه قرار می دهد. برای نمونه  مطالعات روان شناختی هم چنان در چارچوب تحلیل های  کلان و جهان شمول از دوره ی رشد و مراحل آن قرار دارد و خاص بودن های کودکی در متن های محلی در حاشیه مانده است.

نگاه غالب در این سنت بیش تر توجهی اپیستمیک به  کودک دارد تا اولویت درک واقعیت زیسته ی آن. این نگاه هم چنان منطق و چارچو های شناختی به دست آمده از مدل های رشدی را برای تفسیر کودکان و تجربه های آن ها به کار می گیرد تا درک بی واسطه ای از زیست واقعی کودکان. به همین سان ابزارهای به  کار گرفته شده در این سنت کم تر کودکان مدار و مبتنی بر نگاه بی واسطه به منطق و شرایط آن است و اغلب استفاده از ابزارهای استاندارد شده ی پیمایشی و یا شرایط شبه آزمایشگاهی را دنبال کند. این نقد البته به هیچ روی به معنای نادیده گرفتن اهمیت و سهم روان شناسی در مطالعه ی علمی کودکی در ایران و ترویج الگوها و شیوه های مدرن تربیتی، هم در سطح نهادین و هم در سطح غیرنهادین آن، نیست. توجه به کودکی، نیازها، ارزش ها و شرایط زیستی آن ها هم چنان تا حد زیادی وامدار دستاوردهای این رشته است. به همان سان، سهم دیگر این سنت تمهید قالب ها و الگوهای تجویزی و سیاستی در سطوح مختلفی است که نگرش به کودکی را در ایران در چند دهه اخیر وارد فضایی متفاوت کرده است. نقد ما بر این سنت معطوف به تلاش ناکافی برای پیوند واقعیات زیسته و روزمره ی کودکی ایرانی با  متو و شرایط تحول هویت یابی اوست. ارائه ی مفهوم سازی هایی برآمده از زمینه های ویژه تجارب شناختی و رشدی کودکی در ایران به طور یقین شناخت بهتر و مداخله ی مؤثرتر در حیات آن را به دنبال دارد. انعطاف ناپذیری در سنت پژوهش کودکی در ایران در سنت جامعه شناسی، که برخلاف سنت روان شناسی سهم کم تری در مطالعات نظری و تجربی کودکی دارد، نیز به چشم می خورد. حاشیه ای بودن سنت مردم شناسی، که امکان توجه عمیق تر و درونی تر به تنوع فرهنگ کودکی را در  میدان های مختلف زندگی  روزمره فراهم می کند، از ضعف های دیگر مطالعات کودکی در ایران است که با توجه به تنوعات مکانی، قومیتی، زبانی و تاریخی فرهنگ ایرانی را ارتقای جدی آن کاملا ضروری است. در این کتاب اهمیت مطالعات تاریخی، در ایجاد  حساسیت های مفهومی و بازاندیشی در کودکی نیز نشان داده شده است.

مقاله های یازدگانه کتاب “درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران” تلاشی برای ارائه ی برشی از مباحث و محورهای مورد توجه در سنت منتوع مطالعات کودکی است:

مقاله نخست این مجموعه به معرفی مفاهیم، مسائل و رویکردهای عمده ه سنت مطالعات کودکی می پردازد.

مقاله ی دوم در سنتی تاریخی تمایزیابی نهادهای ادبیات کودک را در سال های دهه چهل دنبال می کند.

کودک زدایی در کتاب های درسی ابتدایی در ایران موضوع مقاله ی دیگر این کتاب است که نویسنده در آن با اتکا به تحلیل محتوا و مضامین کتاب های دوره ی ابتدایی نگرش به کودکی و بازنمایی آن را تحلیل می کند.

در مقاله ی چهارم، که موضوع آن تحولات سن کودکی در حقوق ایران است، نویسنده ضمن نشان دادن اهمیت تعیین دقیق سن  کودکی در حفظ حقوق کودکان،  سرگردانی و گاه تضاد در تعریف کودکی در حقوق ایران را، که برآمده از توجه هم زمان به معیارهای شرعی و عرف بین المللی است، مورد بحث قرار می دهد.

دیگر مقاله ی حقوقی این کتاب به ارزیابی سیاست قانون گذاری ایران درباره ی کودکان بی سرپرست می پردازد.

مقاله ی ششم کتاب درک از معنا و نقش فرزند را در فرهنگ ایرانی دنبال می کند.

فرآیند هویت یابی کودکان مهاجر در فضاهای عمومی و محله های شهری موضوع مقاله ی هفتم است که در سنتی مردم نگارانه به دنبال نشان دادن اهمیت فضای محله در برساختن دنیای کودکی و معناسازی از روابط اجتماعی کودکان است.

مقاله ی هشتم کتاب نیز در سنتی مردم نگارانه و با استفاده از تحلیل شبکه های  اجتماعی به بررسی کار کودکان در کوره های آجرپزی می پردازد.

بازنمایی نقش های جنسیتی کودکان در تبلیغات تلویزیونی موضع مقاله ی نهم این کتاب است که با روش تحلیل مضامین و محتوای کیفی تبلیغات تلویزیونی به شیوه ی اجتماعی کردن جنسیت در کودکان می پردازد.

مقاله دهم کتاب بازنمایی کودکی را از منظر دیگر و باز هم در برنامه تلویزیونی دنبال می کند.

آخرین مقاله ی کتاب در سنت نقد ادبی به دنبال رمز گشایی از مفاهیم خود و دیگری در خانه، مدرسه و جامعه در کتاب های تصویری داستانی ایرانی است تا از طریق آن دغدغه ی نویسندگان کتاب های کودک را در برساختن هویت کودکی معلوم کند.

مقاله های این کتاب منتخبی از مقاله های ارائه شده در «نخستین همایش ملی کودکان در ایران» است.

کتاب “درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران” توسط نشر آگه به چاپ رسیده است.

 

*** برای تهیه این کتاب به اینجا مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درآمدی بر مطالعات کودکی در ایران
مقالات مرتبط
اشتراک گذاری